عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » فی التوحید باری تعالی جل و علا
هیچ چیز از بینهایت بیشکی
چون به سر ناید کجا ماند یکی
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
چون همه بر هیچ باشد از یکی
این همه پس هیچ باشد بیشکی
عطار » منطقالطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص
چون نیامد پیش، پیش از تو یکی
از پس تو باید آمد بیشکی
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
این همه خود رفت برگوی اندکی
تا تو کی خواهی شدن با من یکی؟
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مسعود و کودک ماهیگیر
باد تگ میراند تنها بییکی
دید بر دریا نشسته کودکی
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتگوی سالک ژندهپوش با پادشاه
لیک چون شد واجبم، چون من یکی
به ز چون تو صد هزاران، بیشکی
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت درویش حقجو و راز و نیاز او
گفت من کی درفکندم با یکی
او درافکندست با من بیشکی
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که مهمان گلخن تاب شد
دل بگیرد زان خویشش بیشکی
بحر دارد، قطره خواهد از یکی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی معرفت » حکایت پاسبانی عاشق که هیچ نمیخفت
من چگونه خواب یابم اندکی
وام نتوان کردن این خواب از یکی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » بیان وادی توحید
گر بسی بینی عدد، گر اندکی
آن یکی باشد درین ره در یکی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » عقیدهٔ دیوانهای دربارهٔ عالم
گر به دست این نخل میمالد یکی
آن همه یک موم گردد بیشکی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » حکایت عاشقی که در پی معشوق خود را در آب افکند
روزگاری شد که تا شد بیشکی
با تویی یِ تو یکی یِ من یکی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
هر کسی گفتند آخر اندکی
با خود آی و بازگو از صد یکی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت پروانگان که از مطلوب خود خبر میخواستند
جمله میگفتند میباید یکی
کو خبر آرد ز مطلوب اندکی
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ
عاقبت از صد هزاران تا یکی
بیش نرسیدند آنجا اندکی
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » ...
هرک او را کشته باشد بیشکی
شاه از صد زنده نگذارد یکی
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » فی وصف حاله
حال خود سر بسته گفتم اندکی
خود سخن دان داد بدهد بیشکی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶ - حدیثی منقول از شیخ نجم الدین کبری خوارزمی
شاه دان سرّ محمد بیشکی
لحمک لحمی بدانی خود یکی