گنجور

 
عطار

بعد از این وادی توحید آیدت

منزل تفرید و تجرید آیدت

رویها چون زین بیابان درکنند

جمله سر از یک گریبان برکنند

گر بسی بینی عدد، گر اندکی

آن یکی باشد درین ره در یکی

چون بسی باشد یک اندر یک مدام

آن یک اندر یک، یکی باشد تمام

نیست آن یک کان احد آید ترا

زان یکی کان در عدد آید ترا

چون برونست از احد وین از عدد

از ازل قطع نظر کن وز ابد

چون ازل گم شد، ابد هم جاودان

هر دو را کی هیچ ماند در میان

چون همه هیچی بود هیچ این همه

کی بود دو اصل جز پیچ این همه