گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۲۰
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۶) حکایت مؤذّن و سؤال مرد از دیوانه

 

که این جوزست از سر تا قدم پوست

که می‌افشاند او بر گنبد ای دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۶) حکایت سلطان محمود و ایاز در حالت وفات

 

ندید او آن که زشتست این و نیکوست

ولی این دید کان از درگه اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

چنان کارواح می‌دانند نیکوست

ولی یک روح را دارد ازان دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۴) حکایت زنان پیغامبر

 

کرا داری تو از ما بیشتر دوست

اگر با ما بگوئی حال نیکوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۱۲) حکایت ابراهیم ادهم

 

بدان کان جام جم عقلست ای دوست

که مغز تُست و حسّ تست چون پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱) حکایت اسکندر رومی با مرد فرزانه

 

که آن کس را که شاهت بندهٔ اوست

خداوندش منم کی دارمش دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱) حکایت اسکندر رومی با مرد فرزانه

 

چو من هم بنده‌ام حق را و هم دوست

که گوید حق تعالی بندهٔ اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۱) سؤال موسی از حق سبحانه و تعالی

 

ز خلقان کیست دشمن گیر یا دوست

که هم محتاج و هم درویشِ تو اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۷) حکایت آن درویش که آرزوی طوفان کرد

 

هلاک خود بخود کردن نه نیکوست

مگر عزم هلاک من کند دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۸) حکایت پیر عاشق با جوان گازر

 

زبان بگشاد پیر و گفت ای دوست

ندارم نقد جز مشتی رگ و پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید

 

مرا گفتا سه حاجت دارم ای دوست

برون می‌باید آمد با تو از پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۷) حکایت آن پیر که دختر جوان خواست

 

مرا گوید ندارم موی تو دوست

که پنبه در دهان ِ مرده نیکوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۶) حکایت پیر خالو سرخسی

 

که تا من لحظهٔ ز اندیشهٔ دوست

نه از مغزم خبر دارم نه از پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۶) گفتار عبّاسۀ طوسی در دنیا

 

همه دنیا چو مرداریست ای دوست

وزو مردارتر آنک از پی اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۳) در معنی آن که غیبت گناهی بزرگ است

 

ازان توبه کند، آخر کسی اوست

که در صحن بهشتش ره دهد دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۵) حکایت ایاز و درد چشم او

 

خدائی آنچنان میداردت دوست

ازان شادی توان گنجید در پوست؟

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱۰) حکایت محمود با شیخ خرقانی

 

منم با این همه مشتاقم و دوست

اگر مشتاق من باشی تو نیکوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید

 

که در خور نیست حق جز حق ای دوست

چه برخیزد ازین مشتی رگ و پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش سوم » بخش ۳ - فی فضیلت امیرالمؤمنین عثمان رضی الله عنه

 

ازین بگذر خدا را باش کاصل اوست

دگر سر برنه و در سرکش ای دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل

 

چنان درجان او شوقیست از دوست

که نه از مغز اندیشد نه از پوست

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۰
 
تعداد کل نتایج: ۳۹۱