چنین گفتست عبّاسه که دنیی
چو مُرداریست در گلخن بمعنی
چو زین مردار شیران سیر خوردند
پلنگان آمدند و قصد کردند
پلنگان چون بخوردند و رمیدند
سگان کُرد و گرگان در رسیدند
چو اندک چیز از وی بر سر آمد
کلاغ از هر سوئی جوقی درآمد
بخوردند آن کلاغان آن قدر نیز
بماند آخر ازیشان اندکی چیز
جُعَل نیز آمد و آن رَوث و آن خون
بگردانید هر سوئی دگرگون
چو ماند استخوانی بی کبابی
درو تابد بگرمی آفتابی
ازو اندک قدر چربی برآید
بسی مور از همه سوئی درآید
چو آن موران خورند آن چربی آنگاه
بماند استخوانی خشک بر راه
چنین گفت او که شاهانند شیران
ز بعد او پلنگانند امیران
سگ و گرگند اعونانِ ایشان
کلاغانند شاگردانِ اعوان
جُعَل آن عامل مالست در کار
ولیکن مور باشند اهلِ بازار
عزیزا میندانم تو چه نامی
ببین تاتو ازینها خود کدامی
همه دنیا چو مرداریست ای دوست
وزو مردارتر آنک از پی اوست
کسی کو از پی مردار باشد
ز مرداری بتر صد بار باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تشبیه دنیا به یک مردار پرداخته و به شرح وضعیت افرادی که از آن بهره میبرند، میپردازد. در اینجا، شیران نماینده پادشاهان و قدرتهای بالا هستند، پلنگان به عنوان امیران و سگها و گرگها به عنوان یاران و اطرافیان آنها معرفی شدهاند. کلاغان هم به عنوان شاگردان یا پیروان این قدرتها دیده میشوند. همچنین، جعل و فریب نیز به عنوان ابزاری برای مدیریت و تصاحب ثروت به کار میرود. در نهایت، شاعر به عواقب این وضعیت تأکید دارد و میگوید کسی که به دنبال دنیای فاسد و مردار باشد، از آن مردار، بدتر خواهد بود. بدین ترتیب، دنیا را به عنوان جایی نامناسب و غیر اخلاقی معرفی میکند و به افراد توصیه میکند که از آن دوری کنند.
هوش مصنوعی: عبّاسه میگوید که دنیا مثل یک فضله در گِل است. این جمله به این معناست که دنیا میتواند آلوده و ناپاک باشد و ارزش واقعی آن در این وضعیت چیز زیادی نیست.
هوش مصنوعی: وقتی شیران از شکار مردار سیر شدند، پلنگان نیز به سراغ تغذیه آمده و قصد کردند که بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: وقتی که پلنگان شکار کردند و از آنجا فرار کردند، سگهای تند و گرگها به آنجا رسیدند.
هوش مصنوعی: وقتی که کمترین چیزی از او به دست آمد، کلاغها از هر طرف به سمت او هجوم آوردند.
هوش مصنوعی: کلاغها آنقدر از غذا خوردند که در نهایت چیز کمی از آن باقی ماند.
هوش مصنوعی: موجودی به نام جُعَل نیز به میدان آمد و آن مدفوع و خون را در جهات مختلف پراکند.
هوش مصنوعی: وقتی که استخوانی بدون کباب بماند، آفتاب به آن گرما خواهد داد.
هوش مصنوعی: از کمترین ارزش و نعمت، چیزهای زیادی به دست میآید؛ مانند این که از یک تکه چربی، بسیار مورچه از جاهای مختلف دور هم جمع میشوند.
هوش مصنوعی: وقتی که مورها چربی را میخورند، تنها استخوانهای خشک بر جای میماند.
هوش مصنوعی: او گفت که شاهان شبیه شیرها هستند و بعد از آن، امیران مانند پلنگها به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: سگ و گرگ، یاوران آنها هستند و کلاغها، شاگردانِ آن یاوران.
هوش مصنوعی: آن عامل که در کار است به خاطر پول و مال تلاش میکند، اما مردم بازار به مانند موریانههایی هستند که در حال کار و فعالیتاند.
هوش مصنوعی: عزیزم، نمیدانم تو چه نامی داری، ولی از این چیزها دریاب که خودت کدام هستی.
هوش مصنوعی: دنیا همچون یک مردار است، ای دوست، و کسی که به دنبال آن میافتد، از آن نیز مردارتر است.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال چیزهای بیارزش و مرده است، از خود آن چیزها هم کمتر و پستتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.