عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۵) سؤال آن مرد از مجنون در باب لیلی
اگر گم بودن خود یاد داری
روا باشد که از وی یاد آری
عطار » بلبل نامه » بخش ۲۴ - آمدن سیمرغ به خدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل
وگر از خود بسی پروا نداری
چرا چون شمع صد پروانه داری
عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
ز حق باید که چندان یادداری
که گم کردی گر از یادش گذاری
عطار » اسرارنامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقاله الثامنه عشر
دریغا دیدهٔ ره بین نداری
بغفلت عمر شیرین میگذاری
عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
بشه گفتا چرا گر عقل داری
گناهت میبری زر میگذاری
عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو
برو عمری گزین زین به که داری
که آن بهتر که این مهمل گذاری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۹ - جواب دادن منصور شیخ جنید را از حالات
از آن ماندی که دست از خود بداری
کجا زیبد تو امر پای داری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۰ - در فنا و در یافتن بقای کل فرماید
بگفتی راز ما شرمت نداری
کنون باید که رازم پایداری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید
قناعت کن بدین چیزی که داری
که این را نیست جانا پایداری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
بکش رنج این زمان چون گنج داری
ز ما در عشق هان کن پایداری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را
تو ای شبلی حقیقت رازداری
ستاده این زمان در پایداری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۶ - سؤال دیگر شبلی از منصور
کجا همچون تودارم پایداری
مرا این بس که جان و دل تو داری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را
چو آئی و به بینی راز داری
کنی با ما زمانی پایداری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۲ - سؤال کردن شیخ جنید از منصور در حقیقت شرع
یکی را معتکف در کعبه داری
مراو را دمبدم پاسخ گذاری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۹ - جواب دادن جنید شیخ کبیر را درنموداری منصور
بخواهم کشت من او را بداری
ترا باید نمودن پایداری
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور
وصال یار را تابی نداری
که اینجا این توانی پای داری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۴ - در تفسیر وَلَقَدکَرَّمنا بَنی آدَمَ وَحَمَّلنا هُم فی البَرِّ وَالبَحر فرماید
درون کعبهٔ جانان تو داری
سزد گر اشتران اینجاگذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۷ - در حکایت پدر و پسر و در کشتی نشستن و مقالات ایشان با یکدیگر فرماید
پسر گفت ای پدر چون مال داری
چرا عمرت بضایع میگذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
نمود جان و دلها چون تو داری
مرا اندر میان ضایع گذاری