گنجور

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۶

 

ای سینه روزگار پر جوش

از آتش تیغ آبدارت

هرچ از لب آرزو برآید

ایام نهاده در کنارت

در مدت عمر نارسیده

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۷

 

ای قبای سپهر آمده تنگ

از چه؟ از رشک حلقه کمرت

زلف جاروب کرده زهره و ماه

تا بروبند خاک رهگذرت

روی تو هر طرف که می آری

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۹

 

ای خسروی که رایت جاه و جلال تو

سر بر محیط عالم علوی فراشته ست

گردون مظلّه ای ست که در عرصه وجود

عصمت همیشه بر سر مُلکت بداشته ست

از چهره زمانه فرو شوی گرد ظلم

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۱

 

خدایگان صدور زمانه صدرالدّین

تویی که طلعت تو نوردیده خردست

از آن به رقص درآید فلک در گوشش

صریر کلک تو همچون نوای باربدست

به حضرت تو که پیوسته نیک باد تو را

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۸

 

خدایگان همه خسروان روی زمین

تویی که طبع لطیفت سراچه قدم است

در اهتمام تو آسوده اند جمله جهان

از ان جناب رفیع تو قبله کرم است

قضا به نام تو پرداخت دفتر اقبال

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۹

 

صاحب جلد کت از راه ببرد

وین هم از جلدی آن قحبه زن است

ورنه این سیم سر زرین گوش

چه سزاوار چو تو سیم تن است

یک شبی حجره من روشن کن

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۳۳

 

سر اکابر آفاق شمس دولت و دین

تویی که قدرت تو کوه را کمر گیرد

سپاه حادثه را خوف تو به زخم سنان

چو بخت دشمنت از خواب بی خبر گیرد

فلک بسان همایی ست پرگشاده مقیم

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۵۱

 

ای به شش ضرب از جهان در نرد جباری فِره

تا ابد دوات روان بادا و حکمت بر نفاذ

گرچه اقبال تو از راه محابا دور چند

یافت با خصمت لباساتی بسی نرد گشاد

زخم تیغ بندگانت بس موافق بود و نیز

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۵۴

 

سر دفتر اکابر دنیا بهاء دین

از دولت تو تا به ابد انقلاب دور

عالم بر آفتاب بقای تو روشن است

بادا غبار حادثه زان آفتاب دور

گر حال من بپرسی و در خاطر آوری

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۷۹

 

خسروا!ابر رحمت تو کجاست

تا ز فیضش به فتح باب رسم

سایه ای بر سرم فکن به کرم

تا ز رفعت بر آفتاب رسم

چون من از فاریاب مسکن خویش

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۸۱

 

خدایگانا سالی زیادت است که من

به پای حرص به گرد عراق می بدوم

به چشم جز اثر عدل تو نمی بینم

به گوش جز خبر جود تو نمی شنوم

اگر چه تخم ثنای تو کشته ام لیکن

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۸۲

 

افتخار زمانه شمس الدین

ای چو عنقا نظیر تو معدوم

همچو هد هد بر آستانه تو

فلک تند چاپلوس خدوم

باز اقبالت آشیان کرده

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۸۷

 

ای چرخ باد پیشه تواضع کنان چو خاک

با فکرت چو آتش و طبع چو آب تو

اسباب خیر و شر شده در پرده قضا

موقوف حکم نافذ و رای صواب تو

گردون که پیش همت تو ذره ای ست،نیست

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۹۳

 

امام عالم و مفتی وقت محیی الدین

تویی به اسب و رخ از کاینات گشته فره

به مدح تو دو سه نوبت قصیده ها گفتم

نکرد سعی تو از کار من گشاده گره

ز پیش منبرت امروز مردکی بر خاست

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۹۴

 

صفی دین پس ازین زخمهای بی شفقت

ز دست چرخ هنوزم نمی رسد ناله

بجز شماتت و یأسم نداد وعده تو

از آن سپس که دو ماهش گذشت از هاله

جواهری که ز مدح تو نظم می کردم

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۹۶

 

ای ز آثار گرد موکب تو

غصه ها خورده مشک تاتاری

رام کردی سپهر سرکش را

تا چنان شد که از نگونسازی

می بلنگد ز بار من بنگر

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۷

 

ای خسروی که درگه قدر تو را سپهر

تا روز حشر مقصد اهل زمانه کرد

غوغای فتنه دست به جایی که بر گشاد

حزم تو دفع آن به سر تازیانه کرد

پرواز کرد گرد جهان طایر جلال

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

ای همایون نظر،از من نظری باز مگیر

طوطیم در قفس از من شکری باز مگیر

سگ قصاب توام خورده ز جانم جگری

چون جگر می‌خورم از من جگری باز مگیر

شب امید مرا،روز دلفروز تویی

[...]

۵ بیت
ظهیر فاریابی