صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰
داشتم چشم بعهدی که کند یار بماند
قدر حسن خود و عشق من درویش بداند
گرچه خوبان به نمانند یکی بر سر پیمان
بودم امید که او عهد بآخر برساند
زانکه حسن و ادب و شاهی و درویشی و دانش
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸
مگر بهر سفر برسته محمل باز جانام
که از تن میرود دنبال آن محمل نشین جانم
مکن بر من ملامت گر ز چشم موج خون خیزد
که اندر بحر هجرانست هر دم خوف طوفانم
عجب نبود اگر پیراهن طاقت قبا گردد
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰
میبرد دل من بان ترک ختائی چون کنم
با شکنج طرهاش زورآزمایی چون کنم
خواستم جویم میانش بست عقلم را بموی
با چنین بیدانشی کشورگشائی چون کنم
خال او دیدم پی آن دانه رفتم سوی دام
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۷۱ - جواهر العلوم و الانباء و المعارف
جواهرها کز آن کس نیست واقف
در انبا و علوم و هم معارف
بود در نزد صوفی گاه تاویل
جقایقهای بی تغییر و تبدیل
نگردد مختلف زان اختلافات
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۰۱ - العالم بکسراللام
شنیدی چون ز عارف داستانی
ز عالم گوش کن نیکوبیانی
بود عالم کسی کورا الهی
ز هر چیز آگهی بخشد کماهی
ز راه و منزل و احکام دینش
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۴ - عبدالرزق
ولیی عبد رزاقش بود نام
که از حق یافت رزقش وسعتی تام
کند پس بر عبادالله ایثار
برزق خویش و دارد شکر ازینکار
اگر خواهد دهد از نیم نانی
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۸ - عبدالحلیم
بود عبدالحلیم آنکس که تعجیل
ندارد در جنایتها ز تکمیل
نماید در عقوبتها تعلل
کند آزار خلقان را تحمل
گرش بندند بر زنجیر و اغلال
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۴۴ - عبدالحفیظ
بود عبدالحفیظ آنکو نگهدار
بود حقش ز سو حال و کردار
ز هر چیزیکه باشد نقص حالش
نگهدارد هم از ضعف و زوالش
بحق محفوظ از هر احتمال است
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۹ - عبدالهادی
بعبدالهادیت روشن صراط است
از و سلاک ره را انبساط است
در او دارد تجلی اسم هادی
بخاصه اهل ره را زاوست شادی
خود او را در هدایت کرده مختص
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۷ - العما
عما در نزد ارباب تصوف
احدیت بود آن بیتخلف
کسی او را جز او نشناسد آنجا
نباشد هیچ ممکن را حد آنجا
باطلاق وجودش انتسابست
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۰ - المتحقق المطلق
متحقق بحث است آن مشاهد
که بیند در تعیین وجه واحد
متعین بهر شیئ بی ز تقیید
باو یعنی مقید نیست در دید
شود مشهود حق در هر مقید
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۳ - المجالی الکلیه و المطالع و المنصات
نباشد گر در ادراکت موانع
شنو شرح مجالی و مطالع
مظاهر کان مفاتیح الغیبوند
مجالی نزد ارباب قلوبند
گشاید آن مفاتیحت بمطلق
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۱۹ - المعلم الاول و معلم الملک
معلم اول آدم بر ملک بود
ملایک را معلم یک بیک بود
برایشان کرد او انباء اسماء
بدستوری که دادش حقتعالی
حقیقت آدم او خودعین حق بود
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱ - دیباچه و مقدمه
شهنشاهان اقلیم کرامت
خداوندان راه استقامت
بروج آفتاب ذات مطلق
که یک نورند، از یک نور مشتق
از آنها برج اول بوتراب است
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۲- آیات ۵ تا ۷
هم گروهی بر هدایت از ربند
در حساب نفس خود روز و شبند
رستگارانند آزاد از قیود
فارغ از اندیشۀ بود و نبود
تا نگردی رسته، نبوی رستگار
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۲۱- آیات ۴۳ تا ۴۵
داد خاتم مرتضی(ع) اندر رکوع
زآنکه بُد مستغرق بحر خضوع
این اشارت بود یعنی در نماز
دل شدم خالی ز غیر دلنواز
حلقۀ هستی ز انگشت این چنین
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۷۰- آیه ۱۴۲
سالها می بود روی اقدسش
در عبادت سوی بیت المقدسش
هود گفتند ار نداریم امتیاز
چون گذاری تو به قبلۀ ما نماز
ما مقدّم بوده ایم از روی دین
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۱۴۴- آیات ۲۷۹ تا ۲۸۱
ور نبگذارید این فعل خسیس
ز امر حق باشید سرکش چون بلیس
با خدا و با نبی دارید جنگ
قتل را باشید لایق بی درنگ
ترک امرش دال جز بر کفر نیست
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۵- آیات ۱۵ تا ۱۷
گو کنم آیا شما را من خبر
از نکویی های نیکان در سیر
آن کسانی کز خدا دارند خوف
روحشان بر حسن دین باشد به طوف
هستشان از رب، بهشت و شهرها
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۲۰- آیه ۶۴
گو بیایید ای رسول مستطاب
مر شما کاهل کلامید و کتاب
سوی لفظی کآن مساوی بین ماست
لا اله الاّ الله اصل استواست
تا بنپرستیم چیزی غیر او
[...]