گنجور

 
صفی علیشاه

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوٰالِکُمْ لاٰ تَظْلِمُونَ‌ وَ لاٰ تُظْلَمُونَ (۲۷۹) وَ إِنْ کٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلیٰ مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۲۸۰) وَ اِتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اَللّٰهِ ثُمَّ تُوَفّٰی کُلُّ نَفْسٍ مٰا کَسَبَتْ وَ هُمْ لاٰ یُظْلَمُونَ (۲۸۱)

و ستم کرده نمی‌شوید (۲۷۹) پس اگر نگروید پس اعلام دهید بحربی از خدا و رسولش و اگر توبه کردید پس شما راست سرمایهای مالهاتان ستم نمی‌کنید و اگر بوده باشید صاحب عسرتی پس مهلت دادنی است تا وقت یسر و اگر صدقه کنید بهتر است از برای شما اگر باشید که بدانید (۲۸۰) و بترسید از روزی که گردانیده می‌شوید در آن بسوی خدا پس تمام داده شود هر نفسی را آنچه اندوخته و ایشان ستم کرده نشوند (۲۸۱)

ور نبگذارید این فعل خسیس

ز امر حق باشید سرکش چون بلیس

با خدا و با نبی دارید جنگ

قتل را باشید لایق بی درنگ

ترک امرش دال جز بر کفر نیست

کافر حربی مسلّم کُشتنی است

گفت صادق (ع) آور از پندش به هش

پس ادب کن در سِیم بارش بکش

باز اگر کُشتید و زآن گردید بس

اصل مال و مایه را گیرید پس

بگذرید از فرعِ آن، از بیش و کم

چون نکردی ظلم، دوری از ستم

ور که ذو عسر است، مهلت جایز است

تا ز ما نیکو به وسعت فایز است

ور کنید آن را تصدّق بهتر است

گر گسی دانا به گنج گوهر است

یعنی ار دانید کآن سلطان جود

بر اجور منفقین خواهد فزود

باز هِشتی درهمی بر معسری

حق تو را شد در دو عالم ناصری

زآن تصدّق پس نکردی تو زیان

گنجها بردی بهای نیم نان

می بپرهیزید از روزی شما

که در آن گردید راجع بر خدا

پس به هر نفسی رسد بی گفتگو

آنچه کرده کسب از نیک و بد او

نیست ظلمی بهر ایشان در حساب

کِشتۀ خود بدروند از شیخ و شاب