یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگرگوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونینجگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
من که با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حُسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بیسیم و زرم
هنرم کاش گرهبند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در آیند از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به دَرَم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم
تو از آنِ دگری رو که مرا یادِ تو بس
خود تو دانی که من از کانِ جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم؟ لعلم و والا گهرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
در این شعر شهریار داستان غم انگیز عشق نافرجام خودش رو تشریح میکند که متاسفانه به معروف نرسیده. شهریار به این نکته اشاره میکند که من پیر شدم و هنوز ازدواج نکردم اما تو الان بچه دار شدی. جناب شهریار در ادامه از نحسی بخت خودش صحبت میکنه و حتی میگه تو ازدواج کردی و من قید تو رو زدم آمل هنوز هم عاشقت هستم شهریار در قسمتی از شعر به اینکه پدر معشوق به خاطر پول دخترش را به عقد کسی دیگر در آورد اشاره میکند. موضوع شعر عاشقانه و ناراحتی از هجران است امو به انتقادات اجتماعی هم در شعر اشاره شده.
یاری برای خودم انتخاب نکردم چون دلم جای دیگری بود اما (اکنون) تو مادر شدی و من در عین پیری پسرم
تو فرزندتان را از شیر گرفتی (کنایه از بزرگ شدن پسر معشوق) اما من هنوز آن عاشق سینه چاک تو ام
من خون دل میخورم و چشمم مانند ظرف شراب شده و گناه من به این خاطر هست که آدم پاک و سالم و منورالفکرم
من که در جوانی هوس بازی نکردم اما حال در پیری آرزوی عشق و جوانی دارم
پدرت به خاطر مال دنیا تو را فروخت. بسوزه پدر عشق که پدر منو درآورد
عشق و آزادگی و خوبی و جوانی و هنر هیچ ارزشی برای کسی ندارد که من اینگونه بدون سرمایه هستم
ای کاش میشد هنر من ضمیمه پول بود چون این هنر من بدون پول در رسیدن به تو کمکم نکرد
سیزده را همه به خاطر نحسی از خودشان دور میکنند اما من همان سیزده نحسم که از همه عالم بدورم
گاهی برای تجدید یاد و خاطرات قدیمی، از کوچهای که معشوقهام در آن زندگی میکند، عبور میکنم
تو الان برای کس دیگری هستی پس برو و مرا با فکرت تنها بگذار خودت میدانی که من گوهر وجودم از جهانی دیگر است
من از چیزی که ازآن دیگران است بیزارم. من چون شیری هستم که با شغالان دمخور نمیشوم
خون دل من که مانند یاقوت است در جگرم موج میزند ( خیلی دل آشوبه دارم). ای شهریار چه کنم چون که من مانند جواهرم و با ارزش پس باید این مصیبت ها را هم تحمل میکنم
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای شهی کز همه شاهان چو همی در نگرم
خدمت تست گرامی تر و شایسته ترم
تا همی زنده بوم خدمت تو خواهم کرد
از ره راست گذشتم گر ازین در گذرم
دل من شیفته بر سایه، و جاه و خطرست
[...]
من بیچاره مگر بر رخ آن مه نگرم
که چو در وی نگرم جامه بتن در بدرم
بزبان با سخن او سخن مه نبرم
بر لب او که همی گوید شهد و شکرم
تو دهی بوسه و من خامش بوسه شمرم
[...]
میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم
که ندانم به کجا یا به چه اندیشه درم
همچو روی تو همه کار من آراسته بود
وه، که چون موی تو اکنون همه زیر و زبرم
تیغ هجران تو گر زخم چنین خواهد زد
[...]
ای بزرگی که چو من راه مدیحت سپرم
همه بر شارع اقبال بود رهگذرم
مهر و کین تو نهد قاعدۀ کون و فساد
کرد صدباره ازین منهی فکرت خبرم
چون نهد روی بدین گنبد پیروزه نمای
[...]
عمری است که در راه تو پای است سرم
خاک قدمت بدیدگان میسپرم
زان روی کنون آینه روی توم
از دیده تو بروی تو مینگرم
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۲۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.