دل شبست و به شمران سراغ باغ تو گیرم
گه از زمین و گه از آسمان سراغ تو گیرم
به جای آب روان نیستم دریغ که در جوی
به سر بغلطم و در پیش راه باغ تو گیرم
نه لاله ام که برویم به طرف باغ تو لیکن
به دل چو لاله بهر نوبهار داغ تو گیرم
به بام قصر بیا و چراغ چهره بیفروز
که راه باغ تو در پرتو چراغ تو گیرم
به انعکاس افق لکه ابر بینم و خواهم
چو زلف بور تو انسی به چشم زاغ تو گیرم
نسیم باغ تو خواهم شدن که شاخه گل را
ز هر طرف که بچرخی دم دماغ تو گیرم
به جستجوی تو بس سرکشیدم از در و دیوار
سزد که منصب جاسوسی از کلاغ تو گیرم
حریف بزم شراب تو شهریار نباشد
مگر شبی به غلامی به کف ایاغ تو گیرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر در دل شب به یاد باغ محبوبش است و از سختیها و دلتنگیهایش میگوید. او در جستجوی محبوب خود از زمین و آسمان سراغش را میگیرد و اظهار میکند که حتی اگر در جوی هم نگیرد، قلبش به عشق او میتپد. شاعر به زیبایی محبوبش اشاره کرده و از نور چهرهاش برای یافتن راه باغ سخن میگوید. او میخواهد که در باغ محبوبش از عطر گلها بهرهمند شود و احساس کند که هوای آنجا او را به یاد معشوقش میاندازد. همچنین، او از سرکشی و جستجوی بیپایانش برای عشق و وفا میگوید و در نهایت بیان میکند که هیچکس نمیتواند در میخانه و بزم عشق او شریک شود مگر اینکه در خدمت محبوبش باشد. شعر به شدت پر از احساسات عاشقانه و longing (آرزوی شدید) است.
هوش مصنوعی: دل تاریک و شب مانند حالتی از اضطراب و دلنگرانی است. در این حال، من به دنبال باغی هستم که تو در آن هستی. گاهی از زمین، گاهی از آسمان دنبالت میگردم.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم به جای آب روان باشم و افسوس که در جوی، در بیحرکتی سر میزنم و در مقابل مسیر باغ تو گیر کردهام.
هوش مصنوعی: من مانند لالهای نیستم که به سوی باغ تو بروم، اما در دل همچون لالهای در هر بهار، درد و داغ تو را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: به بالای قصر بیا و نور چهرهات را روشن کن، چرا که من میخواهم در روشنایی تو به راه باغ تو بروم.
هوش مصنوعی: به تصویر افق، لکهای از ابر را میبینم و میخواهم مانند موهای بور تو، به چشم سیاه تو وابسته شوم.
هوش مصنوعی: میخواهم به نسیمی در باغ تو تبدیل شوم تا هر بار که به دور شاخه گل بچرخم، بوی تو را حس کنم.
هوش مصنوعی: به خاطر یافتن تو، از همه جا به دنبال تو گشتم و چه خوب است که به من اجازه دهند تا به عنوان جاسوس تو از کلاغ تو استفاده کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر میگوید: کسی که در میخانه و جشن شراب با تو رقابت کند، باید مانند یک پادشاه باشد. اما اگر چنین کسی نباشد، تنها در یک شب قادر هستم که به عنوان خدمتکار تو، فرصتی برای نزدیک شدن به تو پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.