گنجور

 
۶۸۱

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات انابیه » شمارهٔ ۱۵

 

... دردا که امید دسترس نیست مرا

بر کنگره ی تو بال سیمرغ شکست

افسوس که پرواز مگس نیست مرا

صفایی جندقی
 
۶۸۲

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخ‌ها » ۲۶- به دستور شهزاده ز امعای ملک

 

... به بومش چنان تاخت شاهین بیم

که سیمرغ قدرش غلیواج شد

چنان باز ادبارش بر باشه راند ...

صفایی جندقی
 
۶۸۳

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۵۵ - در توسل بحضرت امام ثامن الائمه

 

... ز سر بلندی ندیده قافش

صدای سیمرغ نوای عنقا

مهین مطاف شه خراسان ...

نیر تبریزی
 
۶۸۴

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در تهنیت عید غدیر و ستایش علی بن ابیطالب سلام الله علیه

 

... هم در حرم او را مکان هم از ارم او را گیا

سیمرغش اندرگاه تک گوینده النصرلک

پشتش به از روی ملک پشمش به از پر هما ...

جیحون یزدی
 
۶۸۵

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - درمنقب ذات کبریائی صفات علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء

 

... این بال حواصل بود آن پر پرستو

اقبال به تو رام چو سیمرغ به دستان

بخت تو به هر گام چو شهباز به تیهو

جیحون یزدی
 
۶۸۶

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰

 

... بخت با اوست مساعد که بیارش بکشاند

تو بهر پر که گشایی دم سیمرغ ببندی

شاهبازی و که شاهت ز پی صید پراند ...

صفی علیشاه
 
۶۸۷

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲

 

... گردد او ناظر از چشمش بر رویش

وادیی کانجا سیمرغ پر اندازد

در خور از عصفور نبود که بپر نازد ...

صفی علیشاه
 
۶۸۸

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳

 

... گشتم عیان که عرش بد آن سطح را مماس

عنقای عقل مدرک و سیمرغ و هم ناس

در اولین دریچه آن درگه از هراس ...

صفی علیشاه
 
۶۸۹

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۲

 

بسیج می کن ای فرخنده اوصاف

بشارت ده که سیمرغ آمد از قاف

غباری کز زمین در راه او خاست ...

صفی علیشاه
 
۶۹۰

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » دیباچه

 

... داور ابردست دریادل

السلطان بن السلطان ناصر الدین شاه غازیادام الله ملکه را زبده خواتین کرام و حضرت مستطاب ارفع اشرف اسعد امجد والا المسعود حضرت ظل السلطان دامت شو کته را فرخنده مام ست بانویی که در مرتبه عصمت تالی مریم عمرانی و درجه زهد و تقوی را رابعه ثانی ست همواره در تشویق عارفان سخن سنج و ترغیب به صله و دندان رنج مردانه رغبتی و شاهانه همتی دارد ارجو که بیمن این نسبت بلند و شرافت ارجمند صیت این سیمرغ گوشه نشین شهره قاف تا قاف شود و ذکر این گنج خلوت گزین بیرون از حد اوصاف لهذا امتثال را همت گماشته نامه گرفته خامه برداشته بسی برنیامد که متفرقات چندین ساله را مرتبا در یک رساله جمع آورده به مثنوی گنجینة الاسرارش موسوم کردیم امید از کرم بزرگان آنکه چشم از معایب پریشان گوییش پوشند و در ابراز و اظهار قبایح آن نکوشند و من الله التوفیق و علیه التکلان

عمان سامانی
 
۶۹۱

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۱ - توحید

 

... خاک را تشریف سلطانی دهد

خوش نباشد وصف سیمرغ از مگس

ای تو کمتر از مگس این حرف بس ...

عمان سامانی
 
۶۹۲

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - گل گلزار علیین

 

... ندارد خوفی از محشر نباشد بیمش از فردا

مرا در قاف مدحت کی زند سیمرغ فکرت پر

چسان مسکین مگس طیران کند بر عرصه عنقا ...

افسر کرمانی
 
۶۹۳

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - ندای سروش

 

... نخوانده درسی از اوراق دهر بازیگر

به قاف غم چه نشینی هماره چون سیمرغ

به نار غصه چه خسبی همی چو سامندر ...

افسر کرمانی
 
۶۹۴

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴

 

... در جلوه گاه عشق ز فرط فروتنی

سیمرغ آشیانه کند در پر مگس

آنجا که موج خیزد شود بحر ژرف عشق ...

افسر کرمانی
 
۶۹۵

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

... خورشید کی به ذره حسن تو می رسد

کی پر زند به عرصه سیمرغ ماکیان

آن زلف حلقه حلقه به رخساره ات نقاب ...

افسر کرمانی
 
۶۹۶

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

... وجود پخته ما را بسوز و اخگر کن

به قاف غم چه نشینم هماره چون سیمرغ

دمی بر آتش آن رخ مرا سمندر کن ...

افسر کرمانی
 
۶۹۷

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۱۳ - فخر کاینات

 

... آگه بود خدای ز حسن خصال تو

سیمرغ وهم گر بپرد صد هزار سال

کی می رسد به پایه قصر جلال تو ...

ترکی شیرازی
 
۶۹۸

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۹ - در نجف

 

... در پیش صلابت تو شاها

سیمرغ بود حقیر چون بق

ز اعجاز تو معجزی حقیر است ...

ترکی شیرازی
 
۶۹۹

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۱۴ - پیشوای خلق

 

... ز الله اکبری که زنی درگه مصاف

گر برق ذوالفقار تو سیمرغ بنگرد

بال و پرش تمام بسوزد به پشت قاف ...

ترکی شیرازی
 
۷۰۰

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ - شانزده بند عاشورایی

 

... این بسمل فتاده آواره ز آشیان

سیمرغ پرشکسته ز پیکان حسین توست

این تشنه لب شهید که از تشنگی به خاک ...

ترکی شیرازی
 
 
۱
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۹
sunny dark_mode