صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۹ - امتحان طبیب موصلی
... گفت با وی مومنی از شیعیان
بگذر از این راه باطل ای فلان
گر سعادت خواهی اندر عالمین
قبله خود کن تو شاه دین حسین
آنکه اندر راه حی لایزال
ساخته وقف یتیمان جان و مال ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۰ - نزول عهدنامه در کربلا به شاه تشنهجگر
... نیست ما را بر کسی تکلیف شاق
این تو و راه حجاز و این عراق
ما شهادت را به تو ننموده فرض ...
... عهد ما با تست از روز ازل
با لب عطشان براهت سر دهم
جان به زیر دشنه و خنجر دهم ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۱ - وداع حضرت علیاکبر با مادر(ع)
... بگذار که ناامید گردم
در راه پدر شهید گردم
مادر منما مرا ملامت ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۲ - مکالمه جناب علی اکبر با پدر بزرگوارش
... بی پناه و انیس و یار و معین
چشم در راه مادرت لیلا
مانده در خیمه گاه زار و غمین ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۳ - جنگ شداد با ربالعالمین جل ذکره
کرد چون شداد از راه عناد
سرکشی بنیاد با رب العباد ...
... هرچه او را داد در دنیا امان
تا مگر از گمرهی آید براه
قلب وی شد دم به دم بدتر سیاه ...
... از پی سیر بهشت خود سوار
با جلالت کرد طی راه امید
دوزخی تا بر در جنت رسید ...
... لرزلرزان گفت بر گو کیستی
خار راه من برای چیستی
گفت عزراییلم و بسته کمر ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۵ - ورود سر مطهر به دیر راهب
... ساخت اندر دیر نصرانی نزول
کرد در آن شب ز راه احترام
راهب اندر خدمت آن سر قیام
شست شو بنمود او را از وفا ...
... شد حریم من اسیر و دستگیر
من براه کبریا سر داده ام
جان و سر در راه داور داده ام
گه سرم را نیزه گردد نخل طور ...
... هر زمان باشند در شهر و دیار
چون تو ای راهب مرا یار آمدی
بر من غمدیده غمخوار آمدی
ساز از کیش نصاری احتراز
درحقیقت رو کن از راه مجاز
گر شفاعت باشدت از ما امید ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۷ - در بیان شهادت جناب حر(ع)
... چون نمی دانستم از ره چاه را
روز اول بر تو بستم راه را
او فکندم از نخستین ای جناب ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۹ - قصه گرگ با رسول خدا(ص)
... ماند اندر خانه آن فخر ز من
کرد همراه برادر خواندگان
گوسفندان را سوی صحرا روان ...
... هاتفی در گوش من داد این ندا
کای تجاوز کرده از راه خدا
هست از خنم رسل این گوسفند ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۰ - وقایع بعد از قتل
... گلخن تن وادی ایمن کند
توبه وحشی را دلیل راه شد
تا ز مرجون لامرالله شد ...
... پیشکش جان در برش انداختم
کی در این وادی دلیل راه من
در شب تاریک رویت ماه من ...
... اندر این صحرا مرا امداد کن
گوییا این کودکان بردند راه
با دل بریان به سوی قتلگاه ...
... تا کنیم این کودکان را جستجو
چشم گریان هر دو سر کردیم راه
می نبد ز ایشان نشان در قتلگاه ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۳ - دفن اجساد شهدا
... هست سقا و علمدار حسین
این بود آن کس که بنهاده به راه
چشم اطفال حسین در خیمه گاه ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۴ - در بیان افتادن چهار دست
... جعفر طیار شاه حق پرست
چون به جنگ موته شد در راه دین
قطع دستش از یسار و از یمین ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲ - زبان حال علیاجناب صدیقه صغری
... چون بر سر تو دسترسم نیست می کنم
از بهر چاره بر سر خود خاک راه را
آن یک به کعب می زندم دیگری به سنک ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳ - زبان حال فاطمه صغرا زمان حرکت حضرت سیدالشهدا (ع)
از مدینه چون شه لب تشنه با افغان و زاری
شد به راه کربلا عازم به عزم جان نثاری
دست زد بر دامنش صغری غم پرور که بابا ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - در مصائب عاشورا
... زاده مرجانه دون کامیاب از یک طرف
خار راه شام برپا کودکان در بدر
بازوی کلثوم و زینب در طناب از یک طرف ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - و برای او همچنین
... به سوی سربمه چهره گشت حایل زینب
به راه شام نمودند نصب لشگر کوفه
سر برادر او را به پیش محمل زینب ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۳ - رسیدن خبر شهدای کربلا به مدینه
... نوشته بود تنی را که بود دوش نبی جا
به خاک راه فکندند همچو مهر منور
نوشته بود که پرورده رسول خدا را ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۶ - در عشق و گریز مصیبت
... عاشق از شوق نه پایی بشناسد نه سری
عشق آنست که در راه وفا سر بدهی
عشق آنست که از جان و جهان درگذری ...
... نزده چوب جفا را بلب هیچ سری
صامت اردم زنی از عشق به راه معشوق
آن چنان باش فنا کز تو نماند اثری
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۰ - زبان حال سکینه مظلومه با کشته پدر
... داغ دل و غریبی و بیمار و تشنه کام
از چار سوی بسته فلک راه چاره ات
گریم ز محنت سر تو یا به پیکرت ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۸ - مرثیه
... بیا و چاره این زخمهای کاری کن
حسین تو ز قفا داد سر به راه خدا
نظر به شوق وی از بهر جان نثاری کن ...
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۰ - همچنین مرثبه
... هر دو نقصانند اما این کجا و آن کجا
دعوی دینداری و سردادن اندر راه دین
هر دو برهانند اما این کجا و آن کجا ...