گنجور

 
۱۸۰۱

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۹

 

... که این زمام نه در دست اختیار من است

چو لاله غرق به خونم چو گل گریبان چاک

زهی شکفته که امسال نوبهار من است ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۲

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۲

 

بهار غالیه در دامن صبا سوده ست

به بوستان ز گل و لاله توده بر توده ست

ز ششرم بخشش ابر آفتاب رخ بنهفت ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۳

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵

 

... درو ز قطره نگر تا چه در غلطان است

زخاره بودی دامان کوه از لاله

کنون ز اطلس لعلش نگر که دامان است ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۴

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۱

 

... خلق را یاد می دهد ز شراب

آنکه از لاله کوه کاسه گر است

لاله از می پیاله می گیرد

آنکه پیمانه پر شود دگر است ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۵

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۵

 

... آن همان آفتاب روشن ماست

لاله ها می دمد ز خون دو چشم

گرد من آن بهار و گلشن ماست ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۶

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۵

 

... خاک آن آستان نمودار است

لاله زار و سرشک خسرو بین

از بهار و خزان نمودار است

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۷

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۲

 

... به کوی دوست گل از خون عاشقان بشکفت

بتان بترس قدم می نهند بر لاله

که همچو شعله آتش به بوستان بشکفت ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۸

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۵

 

دو زلف تو که سر اندر زمین رسانیده ست

به لاله بوی گل و یاسمین رسانیده ست

دهان تست چنان تنگ یا کسی بر موم ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۰۹

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۶

 

... نگار من که دی گیسوکشان رفته ست در بستان

کنار لاله را اینک به مشک آگنده می آید

مبارک روی جانان دید خواهم عاقبت روزی ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۰

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۹

 

... دمی در عشق تو نبود که چون جیحون نمی سازد

مباش از لاله خونین کم ای عشاق خون افشان

نگردد سرخ تا او از جگرها خون نمی سازد ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۱

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۳

 

... آن غم همه شادی شد و آن کار برآمد

بر لاله گلبرگ دماغم رسد امروز

کز زلف توام بوی نسیم سحر آمد ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۲

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۴

 

شکر پیش لبت شیرین نگویند

رخت را لاله و نسرین نگویند

ز دیده می کنم شکر خیالت ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۳

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۵

 

سخن پیش رخش زیبا مگویید

حدیث لاله خود آنجا مگویید

همی گویند کان یکتا چه نیکوست ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۴

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۸

 

... کو نقش نگار ما ندارد

لاله ز چه سرخ گشت گر شرم

از لاله عذار ما ندارد

خون بار چو خسرو از کنارت ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۵

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۲

 

... بل کز مدد سرشک خونین

بر صفحه دیده لاله روید

هر صبح طلایه دار آدم ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۶

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۷

 

... یارب از هجر که در پوشید نیلوفر کبود

لاله از درد که داغی بر دل غمناک زد

با همه چشمی که نرگس باز دارد در چمن ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۷

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۶

 

... پیر گشته است و دلش سوی جوانی می کشد

لاله و نرگس قدح بر کف ز جا برخاستند

یکدگر هر یک شراب ارغوانی می کشد ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۸

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۷

 

... روز بازار چمن را به بهایی نستاند

لاله از خاک تو گر چه درمی وام کشید

صبح روی تو بدینسان که برآمد امروز ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۱۹

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۱

 

نه به بالای خوشت سرو خرامان روید

نه به سیمای رخت لاله نعمان روید

نه به ذوق لب لعل تو توان یافت شکر ...

... گر تو خود بگذری ای سرو سمن بوی به باغ

زیر خاک قدمت لاله و ریحان روید

ز غم نرگس سیراب توام جسم ضعیف ...

امیرخسرو دهلوی
 
۱۸۲۰

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۰

 

... ترک رعنای مرا باز به من بنمایید

لاله می رویدم از خون جگر بر رخسار

سرو بالای مرا باز به من بنمایید ...

امیرخسرو دهلوی
 
 
۱
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۳۶۲