گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

یار زیبای مرا باز به من بنمایید

ترک رعنای مرا باز به من بنمایید

لاله می رویدم از خون جگر بر رخسار

سرو بالای مرا باز به من بنمایید

نیست آراسته بی آن مه زیبا مجلس

مجلس آرای مرا باز به من بنمایید

عشرتم یاد همی آید از افزایش غم

عشرت افزای مرا باز به من بنمایید

تا ازان زلف شده دور برفتم از جای

آخر آن جای مرا باز به من بنمایید

پیشتر زانکه به یغما برود خانه عمر

شیر یغمای مرا باز به من بنمایید

از فراقم همه ناسازی و نابینایی ست

یار زیبای مرا باز به من بنمایید