گنجور

 
۱۷۰۴۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۱ - قربانی نمودن خلیل الرحمن ع فرزند خود اسماعیل ع را

 

... غیر لیلی در دل مجنون نبود

سر بجز بر خاک راه او نسود

گر سگی در کوی لیلی یافتی ...

... گرد او گشتی به صد شوق و شعف

خاک راهش بوسه دادی هر طرف

این نبود از عشق آن سگ ای پسر ...

... در گروهی باشد اسباب دگر

راه حب و دوستیشان بیشتر

آن سببها جمله برگردد به دوست ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۲ - رجوع به حکایت ابراهیم خلیل و اسماعیل ع

 

... صاف می دانستش و زیبا و خوش

غیر مهرش را به جانش راه نیست

ره کلف را در رخ این ماه نیست ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۳ - خواب دیدن ابراهیم ع که اسماعیل را قربان کند

 

... کرده افشان زلف مشکین بر جبین

دید ابراهیم آن شب در منام

کآمد او را از قباب عز پیام

هین بکش در راه من فرزند خویش

بگسل از جز یاد ما پیوند خویش ...

... هم در آغوش افکن آن جسم قتیل

آن سر و تن را فکن در راه ما

گو که می خواهد چنین آن شاه ما ...

... گه بزانو گه نشسته گه بسر

راه کوی دلکش او می سپر

سر برهنه پا برهنه لوک و لنگ ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۷ - بقیه حال حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ذبیح

 

... کرد در آتش سپند وان یکاد

خواند و دستش را به ابراهیم داد

دست او بگرفت ابراهیم فرد

شد روان و روی خود واپس نکرد ...

... دل به یاد تیغ او در اضطراب

سر به راه خنجرش دارد شتاب

جان ز شوق و وجد بال و پر زند ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۸ - رفتن شیطان نزد هاجر به حیله گری و نومید شدنش

 

... خدعه و دستان و مکر آغاز کرد

گفت راه چاره ی کار از زن است

زن کمند محکم اهریمن است ...

... ای زبانت شعله و لفظت شریر

گفت می دانی که ابراهیم زار

می برد او را کجا این دلفکار ...

... همچو اسماعیل با صد زیب و فر

جمله را در راه او من کشتمی

کاکلش در خاک و خون آغشتمی ...

... چون ز هاجر گشت نومید آن پلید

سوی ابراهیم از غفلت دوید

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۶

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۹ - نومید شدن شیطان از هاجر و رفتن نزد ابراهیم

 

... اهرمن را ره در آنجا کی بود

توسنش در راه آنجا پی بود

می زنندش از نخستین آسمان ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۰ - رفتن شیطان به نزد حضرت اسماعیل ع

 

... وان همین باشد که این فرموده شاه

من به فرمانش نهادم پا براه

بنده ام من پیشه ی من خدمت است ...

... زان سپس گفتی جبین بر خاک مال

این جبین این خاک راه ای ذوالجلال

باز فرمودی که بنشین بر زمین ...

... همچنانکه در نماز پنجگاه

آن یکی گفته است ز آگاهان راه

کان مثال موقف روز جزاست ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۳ - در بیان فریب دادن نفس اماره آدمی را

 

... کی ز ابلیسی سزد پیغمبری

دزد راه توست نفست ای فتی

از کفش در کش زمام ناقه را ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۴۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۶ - در بیان اراده ی ابراهیم ع ذبح فرزند خود اسماعیل را

 

... برگرفتش افسر و در خاک سود

جبهه ای بگذاشت پس بر خاک راه

گه زدی صد طعنه بر خورشید و ماه ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۰

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۷ - شهادت خلاف دادن یکی از ائمه جماعت

 

... خانه ی قاضی است فردا وعده گاه

این بگفت و راه مسجد کرد ساز

دید امامی با جماعت در نماز ...

... نزد حکم حق همه تسلیم شو

در منی چون آل ابراهیم شو

چونکه حکم حق رسد مردانه باش ...

... مال و جسم و جان و فرزند و تبار

جمله را در راه آن شه کن نثار

همچو ابراهیم کاول مال داد

پس تن اندر شعله ی جوال داد ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۹ - خطاب آمدن به ابراهیم قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا و فدا آمدن به جهت اسماعیل

 

... بی نصیب آنکس که او را رنج نیست

نیش بیصد نوش در این راه نیست

نیست خاری کش گلی همراه نیست

بی عطا هرگز گدا ز اینجا نرفت ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۰ - بی نوایی که عاشق دختر پادشاه شد

 

... دشت و هامون عطر نسترون گرفت

مصر و کنعان بوی پیراهن گرفت

ناگهان افتاد چشم خار کن ...

... افکنیدم افکنیدم در میان

در میان آتش ابراهیم وار

افکنیدم زود زود از این کنار ...

... شد ز هر سو طالب دیدار او

راه جوید هرکسی چون سوی حق

می رود هرجا که آید بوی حق ...

... روی هم افتند مأموم و امام

نی نشان دارد ز مقصد نی ز راه

گه خورد بر کوه و گه افتد بچاه ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۱ - درخواست پادشاه از آن فقیر که دخترش را بپذیرد

 

... عندلیبی نکهت گلشن شنید

پیر کنعان بوی پیراهن شنید

مرده ای را مژده جانی رسید ...

... خواندش تا نقش گیرد این رقم

خود نشسته آن جوان چشمان به راه

تا کسی آید مگر از نزد شاه ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۵ - راز و نیاز جوانی در مسجد به درگاه حضرت سبحان

 

... رو به محراب نماز آورد باز

دیده اش بر راه لطف دوست باز

زن نشسته منتظر اندر سرا ...

... گه به سوی آسمان کردی نگاه

باز پیمودی به سوی خانه راه

گاه در فکر جواب جفت خویش ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۶ - مهمانی کردن حضرت سلیمان حیوانات را

 

... کار عالم از وسایط ساختی

واسطه نز راه عجز و حاجت است

واسطه از کبریا و عزت است ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۶

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۷ - دستور یافتن حضرت سلیمان برای مهمانی مخلوقات

 

... با شکمهای تهی ز آرامگاه

هریکی از دیگری می جست راه

وندران صحرا سلیمان بر سریر ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۸ - رجوع به حکایت جوان چاره جو در مسجد و به مقصد رسیدن او

 

... زان سرا موشان برآرند دود و گرد

گر یکی موری به خرمن راه برد

جمله آن خرمن سپاه مور خورد ...

... ای خوشا آن دل که پرتوگاه اوست

ساحت آن در گذار راه اوست

ای خوشا آن دل کان دو زلف جان پذیر ...

... در حریم کعبه ی دل سال و ماه

در طواف و سعی چشمانش به راه

منتظر بنشسته در دل صبح و شام ...

... تیر باشد در رهش جان کن فشان

برق باشد پنبه شو در راه آن

طوق کن یکدست خود برگردنش ...

... یکهزار و سیصد و هفتاد میل

بوی پیراهن دم باد سحر

آورد زانجا بیک رجع البصر ...

... گوییا از جان بود ارسال دل

راهها باشد به دل زاقلیم جان

هم ز شهر غیب و ملک لامکان

آمد و شد می شود زان راهها

سوی دلها سالها و ماهها ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۰ - حدیث:المجاز قنطرة الحقیقه

 

... از غرض نی از مرض ماند اثر

عشق پیش آهنگ راه جنت است

کاروانسالار ملک و دولت است ...

... برد او را بر سر ره باز داشت

بر سر راه بت طناز داشت

بر سر ره چونکه دیدش آن نگار ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۵۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۱ - رجوع به حکایت حضرت خلیل الرحمن

 

... خیز ای رابض بکش تنگ فرس

ساز راه ارمنیه ساز کن

همرهان راه را آواز کن

عید قربان آمد ای یاران راه

گنجه و شوشی بود قربانگاه ...

... گر بمانم زنده ما و عشق دوست

ورنه جان ما فدای راه دوست

من کنون رفتم خدا یار شما ...

... تا منی گردد فراموشت ز غم

بلکه ابراهیم و اسماعیل هم

همچو ایشان عاشقان راستین ...

ملا احمد نراقی
 
۱۷۰۶۰

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۲ - پیغام آوردن جبرئیل به حضرت رسول و شهادت امام حسین ع

 

... لیک می خواهم من از تو کشته ای

هم به همراهش ز کشته پشته ای

ای حبیب مجتبای پاک من ...

... اهل بیتم جملگی آن تواند

جان به کف در راه قربان تواند

این من و این عترت و این آل من ...

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۸۵۱
۸۵۲
۸۵۳
۸۵۴
۸۵۵
۱۰۲۲