... و ز جاه کامل تو نظام مفاخرست

بر چرخ محمدت هنر تو کواکبست

و زکان مکرمت اثر تو جواهرست ...

... در جوار تو یابد آسایش

هر که از جور چرخ رنجورست

منم آن کس که جان غمگینم ...

... وز عدل او نظام اقالیم عالمست

آشفته حوادث و مجروح چرخ را

فیض و عطای او همه دارو مرهمست ...

... که بیضه حرمست و چو روضه ارمست

نه بحر و چرخ و لیکن چو بحر و چرخ مقیم

پر از جواهر مجد و کواکب حرمست ...

... که پیش درگه او پشت آسمان بخمست

بلند همت او همچو چرخ مرفوعست

بزرگ مجلس او همچو کعبه محترمست ...

... مگر خدای تعالی که وصف او قدمست

دل تو شاد و رخت تازه باد کز بر چرخ

دل عدوی تو پرانده و رخش دژمست

... برتر ز همه انجم و افلاک مکانست

ز اولاد قرآن چرخ بزرگی نشانست

در صدر وزارت چو تو تا چرخ و قرآنست

از مایده جود تو آسایش جسمست ...

... مدح تو تراز آستینست

تا در صف چرخ آفتابست

تا در کف باغ یاسمینست ...

... دل پاک بهر خیری ضمینست

الا تا چرخ جای آفتابست

الا تا باغ جای یاسمینست ...

... جز از بهر مهم عون نیست

اگر بر چرخ تیر یا کمانیست

جز از بهر هلاک خسم او نیست ...

... بحرص سود حاشا هر زمانی

مرا از چرخ گوناگون زیانیست

یقینم شد چو دیدم حضرت تو ...

... نه دهر یارد جاه ترا قیاس نبود

نه چرخ داند قدر ترا عیار گرفت

تبارک الله از آن ساعتی که در هیجا ...

... نی با نفاذ حمله او در قفار باد

با قدر او نهد قلم ارتفاع چرخ

با عزم او زند قدم اضطرار باد ...

... با بوستان بتقویت نو بهار باد

شاها منم که چرخ پراگند در جهان

اشعار من چنانکه از آتش شرار باد ...

... وقت آمد که وام بگزارد

خسروا چرخ با عنایت تو

دل اهل هنر نیازارد ...

... بادی تو در نعیم فراوان که خصم را

از چرخ جز بلای فراوان نمی رسد

بگذار ماه روزه به طاعت که دشمنت ...

... آنکه صدرش چو خلد خرم گشت

وانکه قدرش چو چرخ والا شد

خایفان را حریم حضرت او ...

... مرا بدولت تو روز تیره انور شد

اگر بغیبت تو چرخ اسایتیم نمود

کنون اسایت و احسان او برابر شد ...

... همیشه تا که بکون و فساد موسومست

بزیر چرخ همه صورتی که مظهر شد

مباد رایت تو جز مظفر و منصور ...

... دهر کی یارد که در راه خلافش پا نهد

چرخ کی یارد که از خط وفاقش سر کشد

دست او گنج از برای دین پیغمبر دهد ...

... رأی تو اشکال خط غیب را نقطه زند

طبع توا اوراق خط چرخ را مسطر کشد

وقت بخشش ناصح از تو نعمت بی حد برد ...

ای بعزم تو فتح را پیوند

پست با همت تو چرخ بلند

خان عادل تویی و از عدلت ...

... مانده ام بی رعایت تو نژند

چرخ بیدادگر بروی آورده

این چنین محنتم بهریک چند ...

... آخر ای روزگار جور تو تا چند

چرخ اگر چند زشت کرد بجانم

چون برضای تو بوده هستم خرسند ...

... با عدل تو نشان ستم در جهان نماند

تا چرخ تیغ فتنه نشان در کفت نهاد

از فتنه هدف در نواحی عالم نشان نماند ...

... برو فضای جهان هیبت تو دام کند

خدایگان آنی که چرخ توسن را

سیاس تو بیک تازیانه رام کند ...

... گردون ز گرد موکب تو توتیا فگند

از چرخ مجد کوکب جاه رفیع تو

بر روشنان قبه خضرا ضیا فگند ...