ای آنکه در جهان ز تو سری نهان نماند
با عدل تو نشان ستم در جهان نماند
تا چرخ تیغ فتنه نشان در کفت نهاد
از فتنه هدف در نواحی عالم نشان نماند
از خسروان عرصهٔ عالم، بعلم و حلم
بر تخت خسروی چو تو صاحب قران نماند
با کوکبان جاه تو در کل خافقین
آوازهٔ کواکب هفت آسمان نماند
آن کس که کرد با تو بجان باختن خطر
در ششدر نهیب تو جز رایگان نماند
هر طیر و وحش گرسنه را در فضای دشت
چون تیغ بیدریغ تو یک میزان نماند
برخان جود تو شکم هیچ کس تهی
زیر سپهر، جز شکم و بحر و کان نماند
بر همت رفیع ترا در علو جاه
جز گنبد محیط شریک عیان نماند
بر حفظ جان و مال بشبها ز عمل تو
بر هیچ نقطه مشغلهٔ پاسبان نماند
در راههای مهلک بی خوف و بی رجا
جز عصمت تو بدرقهٔ کاروان نماند
ز آثار خنجر تو که دارد نهاد جان
اندر نهاد خصم تو آثار جان نماند
با بد سگال تو ز نشان مبارزت
جز قامت خمیده بشکل کمان نماند
از خط اعتبار بر اوراق روزگار
بی شرح کرده های تو یک داستان نماند
ای خسرو جوان ، ز جفاهای بخت پیر
جز حضرت تو ملجأ پیر و جوان نماند
از حادثات عالم غدار بی وفا
جز در پناه جاه تو کس را امان نماند
اندر حریم دولت جاوید تو کسی
سر گشتهٔ حوادث آخر زمان نماند
یک اهل فضل در همه اطراف شرق و غرب
در عهد روزگار تو بی نام و نان نماند
ای در جهان یقین شده آثار خیر تو
اند خلود ذکر تو کس را گمان نماند
آن خسروان ، که نام نکو کسب کرده اند
رفتند و یادگار از ایشان جز آن نماند
ایشان نهان شدند در این جوف خاکدان
لیکن شعار کردهٔ ایشان نهان نماند
نوشین روان ، اگر چه فراوانش گنج بود
جز نام نیک از پس نوشین روان نماند
عید آمدست ، باش بدو شادمان ، که خصم
از آفت و وعید قضاد شادمان نماند
ای عید مومنان ، بجهان جاودان بمان
ور چند هیچ کس بجهان جاودان نماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و توصیف ویژگیهای شخصیتی و عدالت یک مَلِک و خسرو پرداخته است. شاعر به بررسی آثار و نشانههای نیکوی او در جهان میپردازد و بر این نکته تأکید میکند که با وجود مشکلات و فتنهها، عدالت و نام نیک او بهراستی نمایان است. او بیان میکند که هیچ اثری از ستم و بیعدالتی با وجود وجود چنین خسروانی در عالم نمانده و همه چیز تحت تأثیر کرامت و شخصیت بلند او قرار دارد. همچنین تیمم به این نکته دارد که یاد و نام نیک از انسانهای بزرگ و فاضل باقی خواهد ماند، حتی اگر خودشان در خاک پنهان شوند. در نهایت، او به لزوم شادمانی در جشنها و اهمیت ذکر نام نیک در دنیا اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در جهان هیچ رازی از تو پنهان نمیماند، با انصاف و عدل تو، هیچ نشانهای از ستم در دنیا باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که چرخ سرنوشت، سلاح فتنه را در دست دارد، از اثرات فتنه هیچ نشانی در مناطق مختلف جهان باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: در میان حکمرانان جهان، کسی که به علم و خرد برتری دارد و مانند تو که شایستهٔ مقام سلطنتی هستی، دیگر وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: با وجود مقام و جاه تو در میان ستارهها، نام و آوازهات در تمام آسمانها به گوش میرسد و هیچ ستارهای نمیتواند بی نام و نشان بماند.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر تو جانش را به خطر انداخته، از شدت ترس و اضطراب تو، هیچ چیزی برایش باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: هر پرنده و حیوان گرسنهای که در دشت پرواز میکند، به اندازه تیغی تیز و بیرحم، چیزی برای خوردن پیدا نمیکند.
هوش مصنوعی: دست generosity و بخشش تو، هیچکس را در زیر آسمان گرسنه نگذاشته است، به جز شکمها و دریا و معدنها که هیچکدام باقی نماندهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر اراده و تلاش بلند تو، در بلندای مقام و مرتبت، جز گنبد آسمان هیچ چیز دیگر به وضوح همکلامی نمیتواند داشته باشد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر تو به درستی از جان و مال خود مراقبت کنی، هیچ گونه نگرانی و دغدغهای برای نگهبانی و محافظت باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: در مسیرهای خطرناک بدون ترس و امید، تنها وجود پاک و معصوم توست که ما را همراهی میکند.
هوش مصنوعی: از ضربات خنجر تو، جان دشمن به شدت آسیب دیده و هیچ نشانهای از زندگی در او باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: از افکار منفی تو، جز قامت خمیدهای شبیه کمان چیزی باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: از اعتبار نوشتهها و خاطرات زندگی، تنها داستانی از تو باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: ای خسرو جوان، از ستمهای روزگار پیر جز وجود تو، پناهگاهی برای پیر و جوان باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: در دنیا پر از حوادث بیرحم و ناپایدار، تنها در سایهٔ قدرت و مقام توست که کسی میتواند در امان بماند.
هوش مصنوعی: در محیط و فضای حکومت پایدار تو، هیچکس از سرگردانی ناشی از حوادث آخرالزمان باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: در هر کجای شرق و غرب، در زمان تو، کسی که دارای دانش و فضیلت باشد، بدون شهرت و روزی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: ای تو که در این دنیا نشانههای خیر و خوبی تو آشکار شده است، هیچکس دیگر در مورد جاودانگی نام تو تردیدی ندارد.
هوش مصنوعی: آن پادشاهان بزرگ که نام نیک به دست آوردهاند، رفتند و تنها یادگاری که از آنها باقی مانده، همین است.
هوش مصنوعی: آنها در این دنیای خاکی پنهان شدند، اما نشانهها و یادگارهای آنها هرگز پنهان نمیماند.
هوش مصنوعی: هرچند او دارای ثروت و گنجینههای بسیاری بود، اما تنها چیزی که از او به جا ماند، نام نیکش است.
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده است، خوشحال باش چرا که دشمن از بلایا و تنبیهات راضی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: ای روز عید مومنان، همیشه در این جهان باقی بمان، هرچند که هیچکس در این جهان برای همیشه نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن خسروان که نام نکو کسب کرده اند
رفتند و یادگار از ایشان جز آن نماند
نوشین روان اگر چه فراوانش گنج بود
جز نام نیک از پس نوشین روان نماند
بس نامور به زیر زمین دفن کردهاند
کز هستیش به رویِ زمین بر، نشان نماند
وآنْ پیرْ لاشه را که سپردند زیر گِل
خاکش چنان بخورد کزو استخوان نماند
زندهست نام فَرّخِ نوشینروان به خیر
[...]
افغان که بهترین گل این بوستان نماند
رخشان چراغ دیدهٔ خلق جهان نماند
شمعی که رشگ داشت بر او شمع آفتاب
از تند باد مرگ درین دودمان نماند
نخلی که در حدیقهٔ جنت به دل نداشت
[...]
از همت بلند اثر در جهان نماند
یک سرو در سراسر این بوستان نماند
روشندلان چو برق گذشتند از جهان
خاکستری بجای ازین کاروان نماند
در بسته مانددیده یعقوب انتظار
[...]
دردا که یار بر سر لطف نهان نماند
نامهربان دو روز به ما مهربان نماند
شرمنده ی سگان ویم، بعد مرگ هم
کز سوز سینه در تن من استخوان نماند
اکنون کشید تیغ که در آستان او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.