گنجور

 
۱۶۸۱

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۸ - زبان حال زینب مظلومه سلام الله علیها

 

شوم فدای تن بی کفن به روی ترابت

به خواب جان برادر که گشته موسوم خوابت

پی وداع تو با اشک و آه آمده زینب ...

... مرا ببخش که شرمنده ام ز روی جنابت

ز خاطرم نرود تا به روز حشر برادر

ز درد تشنه لبی پیچ و تاب قلب کبابت ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۲

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۹ - و له فی المرثیه

 

... از بس که داشت یاد خداوند در نظر

دیگر غم برادر و فکر پسر نداشت

شد سنگ خاره آب ز سوز گلوی او ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۳

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۲ - خوش آن دلی که به سر شوق کربلا دارد

 

... ببین چه روضه و ایوان با صفا دارد

ز زایران برادر نماید استقبال

ببین چقدر علمدار باوفا دارد ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۴

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۳ - زبان حال امام برسر نعش برادر

 

... به سر خاک به نمود مکان از ستمت

نظری سوی برادر بنما باز که باز

جانی آید به بدن از نگه دم به دمت ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۵

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۴ - مصیبت صدیقه کبری (سلام الله علیها)

 

... گاهی پی تسلی از گریه یتیمان

گاهی چو ابر گریان در ماتم برادر

جای بنی امیه در قصر زرنگاری ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۶

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۱ - زبان حال صدیقه صغرا(س)

 

ای برادر تو پناه من گریان بودی

در صف ماریه غمخوار یتیمان بودی ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۷

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۹ - زبان حال امام(ع)

 

... در پیش چشم دشمن بی اقربا نباشد

عباس من کجایی ای مهربان برادر

جای تو اندرین دشت پیاد چرا نباشد ...

... جز تو مرا معینی در کربلا نباشد

در دست قوم کافر تنهایم ای برادر

یک دست را به پیکر هرگز صدا نباشد

برادر نزد دشمن دست بیاری من

جانا برو که از تن دستت جدا نباشد ...

... دوری ز آل اطهار رسم وفا نباشد

هر کس جدا نموده دست برادر من

یا رب ز قهر ذوالمن هرگز رها نباشد ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۸

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۷۱ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

ای برادر چیست حالت در تب و بی تابی هنوز

کرده سیرابت کسی یا تشنه آبی هنوز ...

صامت بروجردی
 
۱۶۸۹

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۷۳ - همچنین زبان حال زینب خاتون(ع)

 

جان برادر فدای قلب فکارت

خوب تسلی دهی به خواهر زارت ...

... از غم مرگ رسول و جد کبارت

رفت ز دستم برادر و پدر من

داشت تسلی دلم ز ماه عذارت ...

... کاش که می مردم و ندیمی اینسان

بی کس و مظلوم و بی برادر و یارت

اصغر و عباس و اکبرت همه خفتند ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۰

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۴ - در مدح ماه بنی‌هاشم حضرت عباس(ع)

 

... بین به جنگ قوم کوی مردی عباس را

بهر امداد برادر چون برون شد از خیم

آن یگانه مظهر قهر خدای ذوالنعم ...

... حضرت عباس خون جاری شد از چشم ترش

با برادر یک سخن گفت و بدل زد اخگرش

کای ز داغت شعله بر جان تاب در تن پاس را ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۱

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۶ - در مدح شهاب ثاقب علی بن ابیطالب (ع)

 

... وز هجوم دشمنان نوباوه ساقی کوثر

کرد بابک یا اخا ادرک اخا سوی برادر

بر سر عباس راند از خیمه شاه تشنه لب خنک ...

... این قدر بر سر تو را می بود شوق جان نثاری

تا چنین یکباره بستی از برادر چشم یاری

ساختی همدم مرا با ناله چون مرغ شباهنگ ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۲

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۷ - همچنین مصیبت

 

... من ندانم با چه حالت می شود آگه ز حالش

خواهری کاندر سر نعش برادر می نشیند

بر زمین افتاد و کرد آن پاره تن را زیب دامن ...

... شمر روی سینه ات با دست خنجر می نشیند

آمده به امن سکینه ای برادر بر سر تو

تا ببوسد جای زهرا جده خود حنجر تو ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۳

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۹ - شهادت نصرانی در روز عاشورا

 

... ایلیا است در تورات نام باب من حیدر

ها منم برادر دان عابده مرا مادر

قتل زاده نام من هست اگر نمی دانی ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۴

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۱ - مدح و مصیبت رقیه خاتون(ع)

 

... شاه اقلیم قرب ماه برج حجاز

چون برادر بزرگ چون پدر سرفراز

نزد باب عزیز آن مه دلنواز ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۵

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۲ - مصیبت

 

... ولی چه سود که هستی ذلیل هر ناپاک

بپای خیز برادر که لشگر عدوان

نمود اهل و عیالت اسیر و سرگردان ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۶

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۸ - همچنین من افکاره

 

... از بس بشه تشنه جگر راز نهان گفت

راز غم پنهان به برادر به عیان گفت

صامت به امانم آمده هر دم به فغان گفت ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۷

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۴ - و برای او فی النصیحه

 

... طعنه مخلوق را بر گوش جان اصغا کنی

ای برادر از جهان و اهل او بیگانه باش

گنج هستی را اگر خواهی برو دیوانه باش ...

... بستر خاکی و تخت زرنگاری بوده است

ای برادر افسر دارا و جام جم چه شد

جیش سلم و تور کو آن بهمن و رستم چه شد ...

... تا ابد لقمان نبودی طعمه شمشیر مرگ

ای برادر درد روز مرگ را نبود علاج

شربت و پاشویه و منضج ندارد احتیاج ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۸

صامت بروجردی » کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین

 

... زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم

قامتم را چون کمان کردید از داغ برادر

قاسم داماد من در لجه خون شد شناور ...

... زاده خیرالنسایم کشته راه خدایم

قامتم را چون کمان کردید از داغ برادر

قاسم داماد من در لج خون شد شناور ...

صامت بروجردی
 
۱۶۹۹

صامت بروجردی » کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۱۱ - و برای او

 

... جا در صف نینوا نمودی

یاران و برادران خود را

در راه خدا فدا نمودی ...

... خود را به حق آشنا نمودی

عباس برادر جوان را

بی دست به کربلا نمودی ...

صامت بروجردی
 
۱۷۰۰

صامت بروجردی » کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۱۲ - و برای او

 

مرو ای جان برادر سوی میدان ز بر من

منما تیره چو شب روز بمد نظر من ...

... چه کنی بعد خود اطفال ز غم در به درت را

آب بگذشت برادر ز فراقت ز سر من

مرو ای تاج سر من سوی میدان ز بر من ...

صامت بروجردی
 
 
۱
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۹۶