گنجور

 
۱۶۲۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۰۷

 

... مفکن ای تیغ اجل بر من بیدل پرتو

گردش چرخ بدو نیک ز هم نشناسد

آسیا تفرقه از هم نکند گندم و جو ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۲۳

 

... مراد در دل شب ای سیاه کار بجو

چو دور من بسر آید ز گردش دوران

مرا به حلقه آن چشم پرخمار بجو ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۰۹

 

... به دست اهل هوس دست بی حجاب مده

مرا به گردش چشمی خمار می شکند

عبث پیاله به این عاشق خراب مده ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۴۰

 

... از دور می مجو بیش در انجمن که بسیار

آب زیاد گردش از آسیا گرفته

نشو و نما توقع از بخت خفته دارم ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۶۹

 

... چند روزی هم سفر کن در فضای بیخودی

دانه ما رو سفید از گردش این آسیاست

آه اگر از گردش افتد آسیای بیخودی

دیده مور آیدش ملک سلیمان در نظر ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۸۷

 

... شست از لوح دلم آیینه روی کسی

آتش دوزخ نمی گردد به گردش روز حشر

هر که شد صایب سپند آتش خوی کسی

صائب تبریزی
 
۱۶۲۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۰۰

 

جلوه برقی است نور آفتاب زندگی

گردش چشمی است دوران حباب زندگی

از وجود ما گل آلودست این آب زلال ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۴۹

 

... کند چون در سخاوت همت مستانه خودداری

ز مرکز گردش پرگار طاقت می برد اینجا

مجو در حلقه اطفال از دیوانه خودداری ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۷۳

 

... که در هر ساغری چیند گلی از گلشن ساقی

خراب گردش ساغر به حال خویش می آید

مبادا هیچ کس بیخود ز چشم پرفن ساقی ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۷۷

 

... من حیران چه سازم کز تماشای خرام او

ز گردش باز می ماند فلک چون چشم قربانی

مگو بی پرده پیش خلق حال خود چو بی شرمان ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۹۷

 

... که تو دل در خم آن زلف دوتا داشته ای

مانع گردش افلاک توانی گردید

به همان گوشه چشمی که مرا داشته ای ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۳۶

 

... تا چو گردون سر خود در قدم او بینی

جنگ با گردش افلاک ز کوته نظری است

جنبش تیغ همان به که ز بازو بینی ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۷۳

 

... به گرد شمع تو پروانه وار می گشتم

اگر به گردش خود اختیار داشتمی

به درد عشق اگر مبتلا نمی گشتم ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۰

 

آن را که هست گردش چشم غزاله ای

در کار نیست رطل گران و پیاله ای ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۴

 

... می کرد کاش حق نمک را رعایتی

پروانه مراد به گردش کند طواف

دارد چو شمع هر که زبان شکایتی ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۸

 

... با بی مروتان چه مروت کند کسی

گرداب را به گردش خود اختیار نیست

از گردش فلک چه شکایت کند کسی

در ساحت جهان نبود غیر پای خم ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۵

 

آسودگی مجو ز گرفتار زندگی

سرگشتگی است گردش پرگار زندگی

دردسر خمار بود حاصل حیات ...

... باشد به رنگ شعله جواله بی بقا

در سیر و دور گردش پرگار زندگی

این بار را ز دوش بیفکن که عالمی ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۳۸

 

... پیمانه اختیار ندارد به دست خویش

از گردش سپهر شکایت چه می کنی

ای عقل شیشه بار که گل بر تو سنگ بود ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۵۴

 

با اهل دل ای گردش افلاک چه داری

ای زنگ به این آینه پاک چه داری ...

صائب تبریزی
 
۱۶۴۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۸۷

 

... جمله تهی مایه اند صاحب سامان تویی

از پی روزی توست گردش نه آسیا

سلسله چرخ را سلسله جنبان تویی ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۱۳۰