ای زلف مشکبار تو از رحمت آیتی
وز لعل آبدار تو کوثر روایتی
جز سایه قد تو که ای پادشاه حسن
روی زمین گرفت به خوابیده رایتی؟
خامش نشین که زلف درازش نه آن شب است
کآخر شود به حرف کسی یا حکایتی
آن کس که بر جراحت ما می زند نمک
می کرد کاش حق نمک را رعایتی
پروانه مراد به گردش کند طواف
دارد چو شمع هر که زبان شکایتی
چشمی کز اوست خانه امید من خراب
معمور می کند به نگاهی ولایتی
از گمرهی منال که خورشید داده است
هر ذره را به دست، چراغ هدایتی
بیدار از نسیم قیامت نمی شود
در هر که نیست ناله نی را سرایتی
در خامشی است عیش نفس های سوخته
این شمع از نسیم ندارد شکایتی
تدبیر جان سپردن و آسوده گشتن است
آن راه را که نیست امید نهایتی
از تند باد حادثه شمع مرا بخر
چون دست دست توست، به دست حمایتی
چون صبح، فتح روی زمین در رکاب اوست
آن را که هست چون نفس راست رایتی
تنگ است وقت آن دهن از خط عنبرین
گر می کنی به صائب بیدل عنایتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و ویژگیهای معشوق میپردازد و از او به عنوان آیتی از رحمت و زیبایی یاد میکند. شاعر از زلف معشوق و دلمشغولیاش نسبت به او سخن میگوید و به سختیها و دردهای ناشی از عشق اشاره میکند. او به شکایتهایی که در دل دارد و ناشی از دوری معشوق است، پرداخته و آرزو میکند که این دردها کمی کاهش یابند. همچنین، شاعر از امید و نورانیتی که نگاه معشوق برایش به ارمغان میآورد، صحبت میکند و در نهایت به تعامل عاشقانه و نیاز به حمایت اشاره مینماید. این شعر به طور کلی حسرت و آرزوی وصال را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زلفهای سیاه و خوشبوی تو نشانهای از رحمت خداوند است و لبهای زیبای تو داستانی از کوثر، یعنی نعمتهای بهشتی را روایت میکند.
هوش مصنوعی: تنها سایه توست که بر روی زمین افتاده و مانند پرچمی به خواب است. تو ای پادشاه زیبایی، تنها چیزی هستی که در این دنیا اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا موهای بلند او دیگر آن شبی نیست که با یک گفتوگو یا داستانی تمام شود.
هوش مصنوعی: کسی که به زخم ما نمک پاشی میکند، ای کاش از حق دوستی و همراهیاش مراقبت میکرد و به ما آسیب نمیزد.
هوش مصنوعی: پروانه برای رسیدن به معشوق خود به دورش میچرخد و مانند شمع، هرکسی که از دلش نالهای دارد، به دور او میگردد.
هوش مصنوعی: چشمی که منبع امید من است، خانه دل من را ویران میکند، اما با یک نگاه میتواند آن را آباد سازد.
هوش مصنوعی: نگران نباش از گمراهی خود؛ زیرا هر ذرهای از وجودت به کمک خورشید راهنمایی میشود.
هوش مصنوعی: کسی که از صدای نی نالهای سر نمیدهد، بعد از وزش نسیم قیامت بیدار نمیشود.
هوش مصنوعی: زندگی در سکوت این شمعی که خاموش شده است، به حالت استراحت و آرامش است و از نسیمی که به آن میوزد، طلب شکایت و گلایهای ندارد.
هوش مصنوعی: فکر و تدبیر در مورد مرگ و آرامش یافتن، در مسیری است که در آن امید به پایان وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از شدت حوادث و تغییرات ناگهانی، از تو میخواهم که شعله وجودم را حفظ کنی، چرا که تو همیشه حامی من هستی.
هوش مصنوعی: زمانی که صبح از راه میرسد، پیروزی بر زمین در زیر فرمان اوست. کسی که وجودش چون نفس راستین است، مانند پرچم با عزت و افتخار است.
هوش مصنوعی: زمان به قدری کم است که اگر میخواهی به صائب بیدل توجهی کنی، باید دقت و مهارت خود را به کار بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه بر خلاص حبس ز بختم عنایتی
نه در صلاح کار ز چرخم هدایتی
پیشم نهد زمانه ز تیمار سورتی
هر گه که بخوانم ز اندوه آیتی
از حبس من به هر شهر اکنون مصیبتی
[...]
ای در کف تو جایگه هر کفایتی
در زیر شکر و منت تو هر ولایتی
هر ساعتی ز اختر سعدت معونتی
هر لحظهای ز شاه جهانت عنایتی
بر هر زبان ز وصف کمال تو سورتی
[...]
ای آفتاب از ورق رویت آیتی
در جنب جام لعل تو کوثر حکایتی
هرگز ندید هیچ کس از مصحف جمال
سرسبزتر ز خط سیاه تو آیتی
بر نیت خطت که دلم جای وقف دید
[...]
ای از بسیط جاه تو گردون ولایتی
وی از سپاه رای تو خورشید رایتی
کرده زبان سوسن آزاد هر نفس
در باب لطف از دم خلقت روایتی
درشان حادثات بود گاه حلّ و عقد
[...]
ای از بهشت جزوی و از رحمت آیتی
حق را به روزگار تو با ما عنایتی
گفتم نهایتی بود این درد عشق را
هر بامداد میکند از نو بدایتی
معروف شد حکایتم اندر جهان و نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.