آسودگی مجو ز گرفتار زندگی
سرگشتگی است گردش پرگار زندگی
دردسر خمار بود حاصل حیات
خمیازه است خنده گلزار زندگی
تا در تو هست از آتش شهوت شراره ای
چون موی، پیچ و تاب بود کار زندگی
معراج آفتاب بود پله زوال
برق فناست گرمی بازار زندگی
در رهگذار سیل کمر باز کردن است
در زیر تیغ حادثه اظهار زندگی
کوتاه می شود به نظر بازکردنی
چون خواب تلخ، دولت بیدار زندگی
با جان بی نفس به عدم بازگشت کرد
شد روح بس که دلزده از دار زندگی
در وادیی که کوه چو ابرست در گذار
ما پشت داده ایم به دیوار زندگی
گردن مکش ز تیغ شهادت که خضر را
دارد نهان ز چشم جهان عار زندگی
از تنگنای جسم برون آی، تا به چند
باشی چو جغد خانه نگهدار زندگی؟
پیچیده می شود به نظر بازکردنی
چون گردباد جلوه طومار زندگی
در دور خط سبز و لب روح بخش او
شرمنده است خضر ز اظهار زندگی
باشد به رنگ شعله جواله بی بقا
در سیر و دور، گردش پرگار زندگی
این بار را ز دوش بیفکن که عالمی
افتاد از نفس به ته بار زندگی
در زندگی مپیچ گرت مغز عقل هست
کآشفتگی بود گل دستار زندگی
از داغ دوستان و عزیزان فلک نهد
هر روز مهر تازه به طومار زندگی
عشق گرانبها بود و درد و داغ عشق
گنجی که هست در ته دیوار زندگی
گردید در شکار مگس صرف سر به سر
چون تار عنکبوت مرا تار زندگی
خشک است دست خلق، مگر سیل نیستی
دستی نهد مرا به ته بار زندگی
از دست رعشه دار نفس ریخت عاقبت
صائب به خاک ساغر سرشار زندگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف پیچیدگیها و دشواریهای زندگی میپردازد. شاعر با بیانی کنایهآمیز نشان میدهد که آسودگی واقعی در زندگی وجود ندارد و آنچه به عنوان خوشحالی و خوشبختی به نظر میرسد، در واقع سرگردانی و مشکلاتی است که انسانها با آن روبرو هستند. عشق و درد ناشی از آن به عنوان گنجی در زندگی مطرح شده است، اما در عین حال، فقدان عزیزان نیز بخش مهمی از تجربه زندگی است. شاعر به تضادهای زندگی، از جمله شادی و غم، پایدار و ناپایدار بودن، و چالشهای ناشی از طبیعت انسان اشاره میکند و نهایتاً به اندوه و یأس از وضعیت موجود میرسد.
هوش مصنوعی: در زندگی، آرامش را از مشکلات نباید انتظار داشت؛ چرا که زندگی همچون یک دایره در حال چرخش است و ما در میان چالشها و احساسات متناقض گرفتار هستیم.
هوش مصنوعی: زندگی پر از چالشها و ناراحتیهاست و احوال خوشی مانند یک خنده زیبا در میان این دشواریها دیده میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در وجود تو آتش شهوت وجود دارد، زندگی همچون مویی با پیچ و تاب میگذرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اوج و بالاترین نقطهی وجود انسان یا هر پدیدهای مانند آفتاب، در زمان اوج خود، بالاترین جلال و زیبایی را دارد. اما در عین حال، این ذاتی زوالپذیر است و نهایتاً به فنا میانجامد. زندگی به مانند یک بازار پر از حرکت و تب و تاب است که گرما و شور آن نمیتواند از فرآیند زوال جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، باید خم به ابرو نیاوریم و با وجود چالشها و مشکلات، نشان دهندهی حیات و تلاش خود باشیم.
هوش مصنوعی: زندگی به سرعت و مانند یک خواب شیرین یا تلخ گذرا به نظر میرسد. در این حالت، میتوان به راحتی از آن لذت برد یا با آن کنار آمد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه جانش از بدن خارج شده بود، به حالت عدم و نیستی رفت و روحش جدا شد، زیرا روحش به شدت از زندگی دنیا خسته و دلزده شده بود.
هوش مصنوعی: در جایی که کوهها مانند ابر در آسمان هستند، ما با پشت به دیوار زندگیمان ایستادهایم و در حال عبور هستیم.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که از جان بپرهیزی و خودت را در معرض خطرات قرار نده، چرا که برخی از بزرگترین و تخیلبرانگیزترین حقیقتها و معانی زندگی، برای چشمهای عادی پنهان است. زندگی میتواند پر از چالشها و سختیها باشد، اما باید آگاه بود که حقیقتهای عمیق و ارزشمند در پسِ ظواهر پنهانند.
هوش مصنوعی: از محدودیتهای جسمی خود خارج شو، چرا که تا کی میخواهی مثل جغدی در خانه بمانی و فقط به زندگی دست و پا بزنی؟
هوش مصنوعی: زندگی مانند طوماری است که بر اثر گردباد، به سختی باز میشود و به نظر پیچیده و دشوار میآید.
هوش مصنوعی: خضر، شخصیت معروف در ادبیات که نماد زندگی و جاودانگی است، در برابر زیبایی و سرزندگی او احساس خجالت میکند. این تصویر به ما نشان میدهد که حتی موجودی مانند خضر، که خود نماد حیات و دانایی است، در برابر جلوههای زندگی و نشاطی که او دارد، شرمنده میشود.
هوش مصنوعی: زندگی مانند شعلهای زودگذر و ناپایدار است که در حال چرخش و تغییر مداوم است.
هوش مصنوعی: این بار سنگین را از دوش خود بردار، زیرا تمام دنیا تحت تأثیر نفس عمیق زندگی افتاده است.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی دچار سردرگمی شدی، این را بدان که عقل و منطق به تو کمک خواهند کرد. این آشفتگی مانند گلی است که در میان یک دستار بر افراشته شده است.
هوش مصنوعی: هر روز، به خاطر درد و رنجی که از عزیزان و دوستانم دارم، زندگی برایم مانند یک طومار جدید میشود که مهر و علامت تازهای به آن افزوده میشود.
هوش مصنوعی: عشق ارزش زیادی دارد و همراه آن، درد و غم نیز وجود دارد. این عشق مانند گنجی است که در عمق زندگی پنهان شده است.
هوش مصنوعی: در جستجوی مگس، تمام وجودم مانند تار عنکبوت در هم تنیده شده است و زندگیام به خاطر این تلاش به هم ریخته و گیج شده است.
هوش مصنوعی: دست مردم خشک و ناتوان است، مگر این که نیرویی قوی مانند سیل وجود داشته باشد که مرا به عمق بار زندگی برساند.
هوش مصنوعی: پس از مدتی، سرانجام نفس زندگی صائب به دلیل لرزش و تزلزل او از بین رفت و مانند ساغری که پر از شراب است، به خاک افتاد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی
باشیم چند صورت دیوار زندگی؟
آب آرمیده می رود، اما به رفتن است
غافل مشو ز جلوه ی هموار زندگی
بی یاد مرگ، قطره ی آبی نمی خورد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.