بر مردم زمانه چه رحمت کند، کسی؟
با بی مروتان چه مروت کند کسی؟
گرداب را به گردش خود اختیار نیست
از گردش فلک چه شکایت کند، کسی؟
در ساحت جهان نبود غیر پای خم
یک گل زمین که خواب فراغت کند، کسی
آفاق را غبار کدورت گرفته است
کو گوشه ای که رفع کدورت کند، کسی؟
صبح وطن به دیده من کام اژدهاست
یارب مباد خوی به غربت کند، کسی
میزان غربت از زر و گوهر لبالب است
در پله وطن چه اقامت کند کسی؟
نمرود را ز پای درآورد پشه ای
بر دشمن ضعیف چه رحمت کند کسی؟
عمر شرار چشم ز هم بازکردنی است
با این حیات سهل چه عشرت کند کسی؟
پیر مغان اگر ندهد رخصت شراب
صائب چگونه رفع کدورت کند کسی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دل را چگونه منع محبت کند کسی
گیرم که بشنود چه نصیحت کند کسی
مستی ز باده خنده ز گل خرمی ز باغ
در زیر آسمان چه فراغت کند کسی
گشتم غبار و از سر کویش نمی روم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.