گنجور

 
۱۴۲۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۱ - جنگ کردن سام با سمندان و کشته شدن سمندان

 

... تنت را دراندازم اندر عذاب

سپهبد چو بشنید برکرد اسب

بیامد برش همچو آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۵ - کشته شدن زرینه بال به دست سام و چگونگی آن

 

... غراب چو اژدر درآورد زیر

برانگیخت در دشت آورد اسب

بجوشید مانند آذرگشسب ...

... که رادی و گردی نشاید نهفت

که امروز سازید اسباب جنگ

زمانی مسازید بر کین درنگ ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۶ - لشکر کشیدن شدید به جنگ سام و چگونگی آن

 

... کمر بسته از بهر ما صدهزار

من ایدر یکی اسب شیری به رزم

نشسته گرفته به کف جام بزم ...

... برو دست از خونشان کرده رنگ

ز خرگه برون رفت بر شد به اسب

ز کینه خروشان چو آذرگشسب ...

... روان ساخت از دیده سیلاب آب

فرود آمد از اسب قلواد شیر

درآمد ز غم گشته رویش زریر ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۷ - رفتن سام به درگاه شدید و چگونگی آن

 

... درآمد به هامون به پشت غراب

عنان داد بر اسب دل پرشتاب

روان شد به خرگاه جنگی شدید ...

... که سام دلاور درآمد دلیر

پیاده شد از اسب چون رزمساز

درآمد به خرگه گو سرفراز ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۹ - چگونگی سام با طلاج جادو

 

... زمین تیره از گرد چون آبنوس

زمانه گرفته همه اسب و پیل

کشیده صف مغربی میل میل ...

... بگفت و سه جام می لعل خورد

پس آنگه برانگیخت اسب نبرد

از آن عادیان پهلوان مرد خواست ...

... بزد بر زمینش که او گشت پست

فرود آمد از اسب چون پیل مست

همی خواست کز تن ببرد سرش ...

... درافکند خود را به قلب سپاه

که از گرد اسبش جهان شد سیاه

تن یکه آمد سپهبد به جنگ ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶۰ - رفتن سام به سوی طلسم جمشید و چگونگی آن

 

... سخنهای رفته فراموش کرد

پس آنگه بپوشید اسباب جنگ

ببستند بر اسب زین خدنگ

نشست از بر چرمه ره نورد ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶۱ - جنگ کردن شدید با تسلیم شاه و گرفتار شدن تسلیم شاه

 

... بخندید از گفته او شدید

بیاراستند باز اسبان و پیل

وز ایشان جهان گشت چون رود نیل ...

... پسش پهلوانان مغرب سپاه

بترسید و بر شد همانگه به اسب

خروشان ز کینه چو آذرگشسب ...

... زمانه فرو شد به دریای نیل

ز بس گرد اسبان و از پای نیل

درخشیدن تیغ و گرز و سنان ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶۵ - چگونگی سام با مرغ آتش‌افشان

 

... ز گرمی نیارست رفتن بدو

شده سوزه آهنین اسب ازو

دلاور به دهلیز قلعه بماند ...

... که بگرفته آن مه عنان غراب

بر اسبان نشستند و بشتافتند

همه کام گیتی به دل یافتند ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۱ - صفت مهمان کردن شدید، عوج را

 

... ز هر سوی رامشگران خواستند

ز اسبان و از گاو کشته هزار

همان بهر مهمان آن نابکار ...

... دو پا بر زمین سر بر ماه بود

که طلاج جادو برانگیخت اسب

ازو رعد می جست چو آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۲ - نبرد سام با طلاج و کشته شدن طلاج

 

... بخندید از جا چو شاخ درخت

نشست از بر اسب و آمد به جنگ

بغرید بر سان غران پلنگ ...

... بدو حمله آورد گرد سترد

گریبان گرفت و ز اسبش ربود

برانداخت بر سوی چرخ کبود ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۴ - آمدن عوج به میدان و جنگ کردن با قلواد

 

... خروشنده مانند آذرگشسب

سپر بر کتف بود بر پشت اسب

یکی نعره ای از جگر برکشید ...

... بجوشید مانند رویینه خم

گرفتش دم اسب و از جا ربود

جهان پیش قلواد شد همچو دود

به اسبش به گردون یکی برفراشت

چو بردش ازو اسب را بازداشت

بغلطید و از اسب آمد به زیر

دگرباره بگرفت قلواد شیر ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۷ - رها شدن قلواد و چگونگی او به لشکر شداد

 

... سپهبد برون رفته دل پرشتاب

نشست از بر اسب جنگی غراب

که ناگه سواری دو حمله کرد ...

... همه خشت زن گرد خنجرگذار

ببستند بر سم اسبان نمد

بدان سان که بهر شبیخون سزد ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۸ - شبیخون زدن لشکر شداد بر سام

 

... همان تیغ جمشید شاهش به چنگ

نشست از بر اسب آوردگاه

همان دستکش باره تیره راه ...

... چو شیران همی راه و بیره گرفت

که جنگسب برکرد از جای اسب

به ماننده تندر آذرگشسب ...

... همانا که از خود به جان آمدی

چو بشنید جنگسب برکرد اسب

خروشید مانند آذرگشسب ...

... چو پیل دمان بر سپه حمله کرد

همی کشت و غلطید از اسب مرد

به یک دم زمین شد از آن لاله گون ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۹ - آمدن خاتوره مادر عوج به یاری شداد

 

... سراپا به خفتان جمشید جم

نشست از بر اسب شیر دژم

همان شاه نوشاد زرین کلاه ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۰ - کشته شدن شدید به دست سام و چگونگی آن

 

... مگر پور شداد شوم پلید

برانگیخت اسبش ز جا خود شدید

تو گفتی مگر دیو بد بدنژاد ...

... ستور اجل را به زین درکشید

نشست از بر اسب و بفشرد ران

به گردن درآورد گرز گران ...

... بزد گرز بر تارکش شیر گرد

سر و گردن اسب او کرد خورد

ازو گرد برخاست بر آسمان ...

... فغان درکشیدند در کارزار

بسی اسب را دم بریدند و گوش

ز شدادیان خاست بانگ و خروش ...

... بدو گفت بنما به میدان هنر

ز اسب اندر آور مر این بدگهر

چو بشنید هاروت برکرد پیل ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۱ - کشته شدن خاتوره به دست سام

 

... تو گفتی که روی زمین برشمرد

هیونان و اسبان همه برد باد

کس این گونه بادی ندارد به یاد ...

... روان شد به نزدیک آن گنده پیر

فرود آمد از پشت اسب سیاه

برآمد از آن کوه گرد سیاه ...

... به دست آورم دل بشویم ز کین

نشست از بر اسب و آمد به زیر

سوی لشکر آمد غریوان چو شیر ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۳ - جنگ کردن عوج با سام مرتبه دوم

 

... همه نامداران مغرب بخواند

نهادند بر اسب آنگاه زین

همه جنگجویان مغرب زمین ...

... فرو بست دیگر کیانی کمر

ابر پشت اسبش نهادند زین

که آید سوی دشت پیکار و کین ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۵ - لشکر کشیدن شداد به میدان و جنگ خرطوس با سام

 

... همه عادی از تخم شدادیان

نشستند بر اسب آن عادیان

زمانه تو گفتی پر از کوه شد ...

... ابا نامداران زرین کلاه

شستند بر اسب کندآوران

به گردن برآورده گرز گران ...

... تن او درآمد به چنگ اجل

ز اسبش همان دم به نیرو ربود

جهان پیش خرطوس شد همچو دود ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۳۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۸ - رفتن سام با قلواد به کوه فناه

 

... همان گرد شاپور مرد دلیر

نشست انگهی سام بر پشت اسب

چو بر چرخ گردنده آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۴۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۹ - افتادن سام از شدت تشنگی به دشت

 

... ببین تا چه خواهد دگر کردگار

نشست از بر اسب گرد دلیر

به قلواد و شاپور دو شیرگیر ...

... چو مردان همه ساز خفتان به بر

همه ساز و اسباب یکسر ز زر

چو سام نریمان بدیشان بدید ...

... همان دم سوی گرد بشتافتند

یکی نازنین اسب خود پیش راند

بسی آفرین بر سپهبد بخواند ...

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۱۱۷