گنجور

 
۱۳۸۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۹ - کشتن سام نریمان، اژدها را

 

... بپوشید خفتان جهان پهلوان

درافکند بر اسب بر گستوان

سوی بیشه شد همچو شیر ژیان ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳۰ - اندر پادشاهی سام در خاور زمین

 

... همه رخ نهادند بر خاک راه

پیاده روان تا بر اسب شاه

تبیره زنان طبل بنواختند ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۴۵ - رفتن سام با فغفور به شکار

 

... یکی همچو خور تیغ زرین به دست

برانگیخته اسب چون پیل مست

یکی همچو گل در کفش دور باش ...

... ز سرچشمه دیدگان خون براند

پس آنگه روان اسب گلگون براند

از آن سو روان شد جهان پهلوان ...

... جنیبت کشان هر طرف درگذر

دگر سام نیرم بر اسب سیاه

روان گشته بر طرف نخجیرگاه ...

... چو آمد به نزدیک فغفور شاه

خرامنده بر پشت اسب سیاه

به یکبار چون آهوی پای بند ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۲ - برگشتن سام از پای قصر و سر به کوه و بیابان گذاشتن

 

... وز آن ترکتازی نباشد خطا

بدین گونه می گفت و می راند اسب

ز چشم اشک می راند و می ماند اسب

نه کس همدش جز غم عشقبار ...

... چراگاه و مأوای نخجیر دید

فرود آمد و اسب در بیشه راند

بر آن چشمه از چشمها خون فشاند ...

... نه در سر که بردارد از پای سر

چرا گر شده اسب که پیکرش

گذشته ز خون دل آب از سرش

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۳ - پشیمان شدن پری‌دخت و از عقب سام رفتن

 

... که چون از گو شیردل دور ماند

چو باد از پیش اسب گلگون براند

تهی مغزی و سرکش و تندخوی ...

... همه ملک هستی ز ره برگرفت

پی اسب که کوب شه برگرفت

بری شد ز دل تا به دلبر رسید ...

... به نوبت زده نوبت بام را

پری دخت چون اسب سرکش براند

فلک در تکاپوی او بازماند ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۴ - رسیدن پری‌دخت به سام و مصاف کردن با او

 

... بپیچید بر خویش و از جای جست

چنین برکشید اسب را تنگ تنگ

که در جنبش آمد ز فرسنگ سنگ ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۶ - آگاه شدن فغفور از کار پری‌دخت و رها شدن سام از بند

 

... بماند کسی زو نیابد نشان

رها کرد اسب پریوش ز دست

عنان را نگه داشت چون پیل مست ...

... جز او کس ز مهوش ندارد نشان

که اسب ورا داشت از پس کشان

بپژمرد بر جا چو ما را بدید ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۷ - جنگ سام با تکش و کشته شدن تکش به دست سام

 

... به نزدیک آن دیر شد نامجوی

چو اسبش فروماند در کین و سیر

باستاد چون پیل در پیش دیر ...

... به چشمش جهان گشت یکسر سیاه

فرود آمد از اسب و بر شد به پیل

برانگیخت پیل و هوا شد چو نیل ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۸۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۸ - جنگ کردن سام با فغفور چین و چگونگی آن

 

... سوی شاه شد از پی انتقام

شهنشه به پیل و جهانجو به اسب

رخ آورد زی همچو آذرگشسب ...

... که از تیغ جستی ز گردان نبرد

که از گرز بر هم زدی اسب و مرد

به فرمان فغفور گندآوران ...

... نشد هیچ بر جنگ کردن گریز

فروماند اسبش ز بس تاختن

نیارست دیگر کمین ساختن ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۹ - رسیدن قلواد و قلوش به یاری سام

 

... شه چین بتابید رخ را ز کین

همان گه ز پیل اندر آمد به اسب

سوی شهر چین شد چو آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۱ - در شناختن پری‌دخت، دیوزاده را و چگونگی آن

 

... چو بشنید نیرم درآمد ز جا

به اسب نبرد اندر آورد پا

گزین کرد از نامداران هزار ...

... که آسیمه گشتند همه لشکرش

ز بالای اسبش به خاک اوفکند

تنش را به خاک بلاک اوفکند ...

... سپر پیش رو داشت از نیم جان

بزد بر سر اسب آن چوبدست

بدان سان که شد باره بر خاک پست ...

... ز هر سو به فرهنگ بستند راه

کشیدند اسب دگر بهر شاه

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۲ - جنگ کردن طغان شاه با دیوزاده و چگونگی آن

 

... بدان سان بزد بر سرش چوبدست

که در پای اسب طغان گشت پست

بشد جانش از صرف این گفتگو ...

... بگفت و نکرد هیچ جا او درنگ

به نزدش طلب کرد اسباب جنگ

مقارن به اندرز بگشاد لب ...

... بیاورد بهر پریوش چو گرد

پری دخت پوشید اسباب جنگ

کمر چون دل عاشقان کرد تنگ

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۶ - جنگ سوار خاوری با فرستو و کشته شدن خاوری

 

... بپوشید سازی چو کوه گران

نشست از بر تازی اسب چمان

جهانجوی قلواد رزم آزمای ...

... دژم شد سوارافکن خاوری

برانگیخت اسب از پی داوری

درآمد فرستو به نزدش چو باد ...

... ز پیکار دشمن دلش تفته شد

برانگیخت اسب و برآورد خشت

زخشتش تو گفتی زمین قیر کشت ...

... سرش ترک تن کرد و تن ترک سر

فرستو برانگیخت اسب نبرد

ز سام دلاور همی خواست مرد ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۷ - رزم قلواد با فرستو و کشته شدن فرستو

 

... سنان درربود و بدو حمله کرد

برانگیخت قلواد اسب نبرد

درانداخت در یال مرکب عنان ...

... که می داشت بر دل بسی آرزو

برانگیخت اسب و به میدان شتافت

دگر ره پی کین سواری نیافت ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۸ - رسیدن نامه مرگ طغان شاه به پدرش شاه چین

 

... که گشتم ز مرگ پسر سوگوار

همه جنگ و اسباب جنگی طغان

به یک ره پدید آورید از نهان ...

... بر شه از آن پس فرو برد سر

نشست از بر اسب تازی نژاد

سوی رزم قلواد گو رو نهاد ...

... وز آن پس به تیر و کمان دست برد

برانگیخت اسب از پی دست برد

به نزدیک قلواد شد چون شرار ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۹ - کشته شدن طغرل تکش به دست سام نریمان

 

... بزد تیغ و شد نیزه اش بر دو نیم

از آن پس برانگیخت اسب نبرد

به سوی سپهدار آهنگ کرد ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۰ - شبیخون زدن فرینوش و فرشاد بر دیوزاده فرهنگ

 

... رسیدم بر چشمه ساری فراز

بدیدم یکی خیمه و اسب و ساز

به پیراهن خیمه یک لشکری ...

... بسی یاد کرد از گرانمایه سام

بپوشید ساز و برآمد به اسب

برانگیخت از جا چو آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۱ - کشته شدن پری‌نوش به دست دیوزاده

 

... چو از تیغ کندآوران جان ببرد

ز بس بیم از اسب افتاد و مرد

در آن جنگ آن مهوش گل عذار ...

خواجوی کرمانی
 
۱۳۹۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۲ - نبرد سام نریمان با فغفور چین بار دوم

 

... نهان کرد از ساز کین پیکرش

به چستی چو باد اندر آمد به اسب

سپه راند از کین چو آذرگشسب ...

... که اندیشه را دل از آن گشته ریش

زمین پست کردند از نعل اسب

هوا شد ز زوبین چو آذرگشسب ...

... چو قلواد دید آن دلش شد ستوه

بزد اسب و آمد به نزدیک سام

بدو گفت کای پهلو نیک نام ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۳ - فرار نمودن سام از پیکار و پناه بردن به دیر

 

همانگه بیفشرد بر اسب ران

برون آمد از لشکر بیکران ...

... به یاری پهلو فراز آمدند

نشست از بر اسب فغفور چین

پر از دست و پا بود روی زمین ...

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۱۱۷