گنجور

 
۱۰۸۲۱

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

... ناخوانده ما نه بر سر این خوان رسیده ایم

از پیشگاه میکده تا بارگاه یار

سد بار بیش مست و غزل خوان رسیده ایم

تا تیغ خصم را سپر آرم ز جام دوست ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۲

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۸

 

... آنرا که بنظاره ی روی تو فتد کار

هر بار دانی باید و هر لحظه روانی

وانرا که در اوصاف تو باشد سر گفتار ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۳

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۹

 

... تا کی آخر بعبث عمر گذاری تا کی

بار بگشا که ازین راه سفرهاست به پیش

سست منشین که در این دشت خطرهاست ز پی

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۴

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۲

 

یک بار نخواندند و نگفتند کجایی

تا چند توان رفتن تا خوانده بجایی ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۵

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷

 

... مانده از رهروان درین وادی

ز اشک خونین و آه آتشبار

شعله های نهفته در دل سنگ ...

... آخر ای کشت دل گیاه بروی

آخر ای ابر دیده قطره ببار

آخر ای نفس یک نفس بشکیب ...

... ره بری گر بسویشان نگری

کبریایی بری ز استکبار

ملکها بینی اندر آن ملکان

رانده بیگاه و گه زخود سد بار

تخت خاقان چو گردی از پایش ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۶

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸

 

... نبود عجب گر دست شه گوهرفشان شد بر سرش

هم ابر گوهر بار شد هم شاخ گوهر دارشد

هم خاک گوهر زار شد از طبع گوهر پرورش ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۷

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰

 

... یا که از گلخن مکان در گلستان آورده ام

یا که از دارالحوادث بار رحلت بسته ام

رخت هستی جانب دارالامان آورده ام ...

... ترجمان سر لوح کن فکان آورده ام

بار گاهت را سزد الحق که گوید گاه بار

بر زمین از خویش پیدا آسمان آورده ام ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۸

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

... یا ساحت روضه ی جنان است

یا گردونی ست بار گه سان

یا بارگهی فلک نشان است

خاکش همه آب زندگانیست ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۲۹

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲

 

... کشتگان خویش را شد دوستدار

گر کشد عشق ای خوشا آن اعتبار

این بود آیین عشقاین کیش عشق ...

... نه عمل را راه در این شاهراه

علم را نه بار در این بارگاه

مدرکات ما همه وهم و خیال ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۰

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹

 

... لیک از جو گندم آرد کی مطر

می ببارد روز و شب بر طرف دشت

لیک گندم کی بروید جز ز کشت

هم به خاک شوره بارد سال و ماه

هیچ دیده ستی برویاند گیاه ...

... صرصر عشق آورد هر سو گذار

نخل آگاهی فرو ریزد ز بار

دست یازد هر کجا بر عاقلی ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۱

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴

 

... سابع آنکس را که شد فرمانبرش

گر زند سد بار و راند از درش

چون بخواند باز آید شاد و خوش ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۲

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

سر نیست که خم ز بار احسان تو نیست

یا گوی صفت در خم چو گان تو نیست ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۳

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

سد بار خراب و باز آباد شدیم

ای بس که غمین شدیم و بس شاد شدیم ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۴

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸

 

گر بار دگر گذر بکویت فکنم

این دیده ی غمدیده برویت فکنم ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۵

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۸

 

از آتش غم سوخت سراسر دل من

یک بار تو را نسوخت دل بر دل من

آتش در سنگ باشد این طرفه که هست ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۶

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

 

... از کرده مرا که شرمسارم بکشی

سد بار فزون چو بیگناهم کشتی

یکره چه شود گناهکارم بکشی

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۷

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات بازمانده » بار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم

 

بار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم

که گرانی کند و بگسلد این رشته زهم ...

نشاط اصفهانی
 
۱۰۸۳۸

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

... کآنجا به غیر دل نبود کس گواه ما

صد بار آشیان مرا سوخت برق آه

یک خار کم نکرد به عمری ز آه ما ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۳۹

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

... تا در ره عشق تو چه آید به سر ما

جز بار غم از شاخ وفای تو نچیدیم

از نخل جفایت چه بود تا ثمر ما ...

سحاب اصفهانی
 
۱۰۸۴۰

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

گر به دل صد بار گویم قصه جانانه را

باز می خواهد که از سر گیرم این افسانه را ...

سحاب اصفهانی
 
 
۱
۵۴۰
۵۴۱
۵۴۲
۵۴۳
۵۴۴
۶۵۵