طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱
... خاک قدم تو کحل بادا
در چشم سپهر چرخ اخضر
از خاک عدم به ذوق خیزم ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴
... بی روی گل تو همچو بلبل
بر چرخ رسد فغان عاشق
هرگه به لبان لبان کشایی ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۸
... که باشد عقد پروین شبنم دل
خرد بر چرخ می ساید علم را
لوایش گر بود از پرچم دل ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹
... زمانی از غم و سودای بیدل
قبای اطلس نه چرخ گردون
بود کوتاه بر بالای بیدل ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸
... قلم آمد پی تحریر موج تیغ ابرویش
هلال از چرخ چون قوس قزح خم شد به تعظیمم
خوشا از مصرع سلطان اورنگ سخن بیدل ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۰
... در آغوش قمر بودی سکونم
ولیکن چرخ باشد سفله پرور
اسیر قید این گردون دونم ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵
... مستانه گر خرامی از ناز در گلستان
غوغا و فتنه خیزد از طاق چرخ مینو
در بوستان خوبی موزون قدان بدیدم ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳
... زیر پای بی شعوران پایمالم کرده ای
از چه رو ای چرخ چون من اعتبارت دور باد
قرعه بی اعتباری ها به فالم کرده ای
از تو ای ناهید گفتارم نوای تازه داشت
وز حسد ای چرخ چون یعقوب لالم کرده ای
عاقبت کار تو گر این بود ای گردون دون ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - قصیدهٔ بزرگان
... نغمه سرا بوالحسن رودکی
گنبد چرخ از سخنش پرصداست
مشفقی در دولت عبداللهی ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - فراقنامه
فغان ز گردش چرخ ستمگر غدار
هزار مرحله دورم فکند از دلدار ...
... مقیم کعبه کویش بودم به لیل و نهار
هزار ناله و افغان ز چرخ بوقلمون
که کرد عاقبت را کار من به هجر دچار ...
... همیشه حاصل اقبال من بود ادبار
مکن شکایت ازین چرخ نیلگون طغرل
که نیست غیر تظلم برین سپهر مدار
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۸ - حکایت درین معنی که مسئلهٔ نفی خودی از مخترعات اقوام مغلوبهٔ بنی نوع انسان است که به این طریق مخفی اخلاق اقوام غالبه را ضعیف میسازند
... چشم بند و گوش بند و لب به بند
تا رسد فکر تو بر چرخ بلند
این علفزار جهان هیچ است هیچ ...
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۲ - در شرح اسرار اسمای علی مرتضی
... خشت از خاک تو بندد دیگری
ای ز جور چرخ ناهنجار تنگ
جام تو فریادی بیداد سنگ ...
... گردش ایام را برهم زند
چرخ نیلی فام را برهم زند
می کند از قوت خود آشکار ...
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۶ - حکایت شیخ و برهمن و مکالمه گنگ و هماله در معنی اینکه تسلسل حیات ملیه از محکم گرفتن روایات مخصوصه ملیه می باشد
... بر لب خود مهر خاموشی نهاد
گفت شیخ ای طایف چرخ بلند
اندکی عهد وفا با خاک بند ...
... بر زیان خویش نازی ابلهی
ای ز بطن چرخ گردان زاده یی
از تو بهتر ساحل افتاده یی ...
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۴ - در معنی اینکه چون ملت محمدیه مؤسس بر توحید و رسالت است پس نهایت مکانی ندارد
... سیف مسلول از سیوف الهند گفت
آن مقامش برتر از چرخ بلند
نامدش نسبت به اقلیمی پسند ...
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۶ - در معنی اینکه ملت محمدیه نهایت زمانی هم ندارد، که دوام این ملت شریفه موعود است
... دید بغداد آنچه روما هم ندید
تو مگر از چرخ کج رفتار پرس
زان نو آیین کهن پندار پرس ...
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۲ - در معنی اینکه جمعیت حقیقی از محکم گرفتن نصب العین ملیه است و نصب العین امت محمدیه حفظ و نشر توحید است
... انتهای کار عالم لااله
چرخ را از زور او گردندگی
مهر را پایندگی رخشندگی ...
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۶۸ - تسخیر فطرت
... تا ز غبار کهن پیکر نو آورم
از زو من موجه چرخ سکون ناپذیر
نقش گر روزگار تاب و تب جوهرم ...
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۷۸ - پند باز با بچهٔ خویش
... به رگهای تو خون کافوریان
ته چرخ گردنده کوژ پشت
بخور آنچه گیری ز نرم و درشت ...
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۸۳ - کرمک شبتاب
... نزدیک تر آمد بتماشای زمینی
از چرخ برینی
یا ماه تنک ضو که بیک جلوه تمام است ...
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۵۳ - بیا که بلبل شوریده نغمه پرداز است
... مرا ز پردگیان جهان خبر دادند
ولی زبان نگشایم که چرخ کج باز است
سخن درشت مگو در طریق یاری کوش ...