بخش ۸ - حکایت درین معنی که مسئلهٔ نفی خودی از مخترعات اقوام مغلوبهٔ بنی نوع انسان است که به این طریق مخفی اخلاق اقوام غالبه را ضعیف میسازند
آن شنیدستی که در عهد قدیم
گوسفندان در علف زاری مقیم
از وفور کاه نسل افزا بدند
فارغ از اندیشه ی اعدا بدند
آخر از ناسازی تقدیر میش
گشت از تیر بلائی سینه ریش
شیر ها از بیشه سر بیرون زدند
بر علف زار بزان شبخون زدند
جذب و استیلا شعار قوت است
فتح راز آشکار قوت است
شیر نر کوس شهنشاهی نواخت
میش را از حریت محروم ساخت
بسکه از شیران نیاید جز شکار
سرخ شد از خون میش آن مرغزار
گوسفندی زیرکی فهمیده ئی
کهنه سالی گرگ باران دیده ئی
تنگدل از روزگار قوم خویش
از ستمهای هژبران سینه ریش
شکوه ها از گردش تقدیر کرد
کار خود را محکم از تدبیر کرد
بهر حفظ خویش مرد ناتوان
حیله ها جوید ز عقل کار دان
در غلامی از پی دفع ضرر
قوت تدبیر گردد تیز تر
پخته چون گردد جنون انتقام
فتنه اندیشی کند عقل غلام
گفت با خود عقده ی ما مشکل است
قلزم غمهای ما بی ساحل است
میش نتواند بزور از شیر رست
سیم ساعد ما و او پولاد دست
نیست ممکن کز کمال وعظ و پند
خوی گرگی آفریند گوسفند
شیر نر را میش کردن ممکن است
غافلش از خویش کردن ممکن است
صاحب آوازه ی الهام گشت
واعظ شیران خون آشام گشت
نعره زد ای قوم کذاب اشر
بی خبر از یوم نحس مستمر
مایه دار از قوت روحانیم
بهر شیران مرسل یزدانیم
دیده ی بی نور را نور آمدم
صاحب دستور و مأمور آمدم
توبه از اعمال نا محمود کن
ای زیان اندیش فکر سود کن
هر که باشد تند و زور آور شقی است
زندگی مستحکم از نفی خودی است
روح نیکان از علف یابد غذا
تارک اللحم است مقبول خدا
تیزی دندان ترا رسوا کند
دیده ی ادراک را اعمی کند
جنت از بهر ضعیفان است و بس
قوت از اسباب خسران است و بس
جستجوی عظمت و سطوت شر است
تنگدستی از امارت خوشتر است
برق سوزان در کمین دانه نیست
دانه گر خرمن شود فرزانه نیست
ذره شو صحرا ، مشو گر عاقلی
تا ز نور آفتابی بر خوری
ای که می نازی بذبح گوسفند
ذبح کن خود را که باشی ارجمند
زندگی را می کند نا پایدار
جبر و قهر و انتقام و اقتدار
سبزه پامال است و روید بار بار
خواب مرگ از دیده شوید بار بار
غافل از خود شو اگر فرزانه ئی
گر ز خود غافل نه ئی دیوانه ئی
چشم بند و گوش بند و لب به بند
تا رسد فکر تو بر چرخ بلند
این علفزار جهان هیچ است هیچ
تو برین موهوم ای نادان مپیچ
خیل شیر از سخت کوشی خسته بود
دل بذوق تن پرستی بسته بود
آمدش این پند خواب آور پسند
خورد از خامی فسون گوسفند
آنکه کردی گوسفندان را شکار
کرد دین گوسفندی اختیار
با پلنگان سازگار آمد علف
گشت آخر گوهر شیری خزف
از علف آن تیزی دندان نماند
هیبت چشم شرار افشان نماند
دل بتدریج از میان سینه رفت
جوهر آئینه از آئینه رفت
آن جنون کوشش کامل نماند
آن تقاضای عمل در دل نماند
اقتدار و عزم و استقلال رفت
اعتبار و عزت و اقبال رفت
پنجه های آهنین بی زور شد
مرده شد دلها و تنها گور شد
زور تن کاهید و خوف جان فزود
خوف جان سرمایه همت ربود
صد مرض پیدا شد از بی همتی
کوته دستی ، بیدلی ، دون فطرتی
شیر بیدار از فسون میش خفت
انحطاط خویش را تهذیب گفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن، به داستانی درباره گوسفندانی میپردازد که در علفزاری به آرامش زندگی میکنند، اما به دلیل وقوع تقدیری ناخوشایند، با حمله شیرهای درنده مواجه میشوند. گوسفندان، به ویژه یک گوسفند زیرک، با ترس از سرنوشت خود تصمیم میگیرند تا تدبیری بیندیشند و از خود دفاع کنند. آنها درمییابند که نمیتوانند به تنهایی با شیرها مقابله کنند و باید زندگی خود را به گونهای تغییر دهند تا از خطرات در امان بمانند.
این متن همچنین به تداوم چرخه قدرت و ضعیفی اشاره دارد و تاکید میکند که زندگی قویان و زورمندان بر اثر قدرت و ستم بر ضعیفان شکل میگیرد. در نهایت، این داستان به لزوم تفکر و تدبیر در مواجهه با مشکلات زندگی اشاره دارد و بر اهمیت دوری از قدرتطلبی و جاهطلبی تاکید میکند. در واقع زندگی آرام و بدون جنگ و خونریزی، بر زندگی با نفرت و انتقام ارجحیت دارد.
هوش مصنوعی: آیا داستانی که از زمانهای قدیم میگویند را شنیدهای که گوسفندها در مرتعهای سرسبز زندگی میکردند؟
هوش مصنوعی: از فراوانی و زیادتی نسلها به وجود آمدهاند و از فکر و نگرانی دشمنان بیخبرند.
هوش مصنوعی: در نهایت، به خاطر ناهماهنگی سرنوشت، دلی شکسته و پر از زخم و درد به وجود آمد و آن درد به مانند تیری بر قلب من نشسته است.
هوش مصنوعی: شیرها از جنگل بیرون آمدند و بر مرتع حمله کردند.
هوش مصنوعی: جذب و تسلط نشاندهنده قدرت است و گشودن رازها، نمایانگر توانایی واقعی است.
هوش مصنوعی: شیر نر با نواختن زنگ قدرتش، میش را از آزادیاش محروم کرد.
هوش مصنوعی: زیاد از شیرها کاری جز شکار نمیآید و به همین خاطر آن دشت از خون میش سرخ شده است.
هوش مصنوعی: گوسفند باهوشی درک کرده که گرگی کهنهکار و با تجربه همواره در کمین است.
هوش مصنوعی: دلگیر و ناامید از حال و روز قوم خودم هستم، به خاطر ظلمهایی که کسانی که در قدرت هستند بر ما روا میدارند.
هوش مصنوعی: ناملایمات و سختیها نتیجهٔ گردش سرنوشت است و انسان باید با تدبیر و برنامهریزی، کارهای خود را به خوبی پیش ببرد.
هوش مصنوعی: انسان ضعیف برای حفظ خود به دنبال ترفندها و حیلههای هوشمندانه میرود.
هوش مصنوعی: در زمان دلواپسی و تلاش برای جلوگیری از آسیب، قدرت فکر و تدبیر انسان تیزتر و قویتر میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که جنون انتقام به بلوغ و پختگی برسد، عقل نیز به طور زیرکانه و با دقت به فکر تدبیر میافتد.
هوش مصنوعی: فرد میگوید که مشکل درونش خیلی عمیق و پیچیده است و احساسات و غمهایش مانند دریایی بینهایت و بیساحل هستند.
هوش مصنوعی: میش نمیتواند به زور از شیر بگذرد، اما بازوی ما مانند فولاد محکم و قوی است.
هوش مصنوعی: این جمله میگوید که با وجود تعلیم و نصیحتهای خوب، نمیتوان از ماهیت یک موجود، چیز دیگری را به وجود آورد. به عبارتی، یک گرگ نمیتواند گوسفند شود، حتی اگر آموزشهای بسیاری هم ببیند.
هوش مصنوعی: ممکن است شیر نر را به گوسفند تبدیل کرد، اما این کار نیاز به غفلت او از ذاتش دارد.
هوش مصنوعی: شخصی که به خاطر الهام و الهامبخشیاش شناخته شده است، به عنوان واعظی برای شیرانی که خون آشام هستند، تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: ای گروه دروغگو، فریاد کنید! شما از روز بدی که همیشه ادامه دارد، خبر ندارید.
هوش مصنوعی: دارا و ثروتمند از نیروی روحانی ما بهرهمندند و به سوی شیران فرستاده از سوی خداوند هدایت شدهایم.
هوش مصنوعی: من که چشمانم تاریک و بینور بود، با نوری تازه و هدایتکننده به دنیا آمدهام.
هوش مصنوعی: از کارهای ناپسند خود پشیمان شو و به جای اندیشیدن به سود و منفعت شخصی، به فکر اصلاح خود باش.
هوش مصنوعی: هر کسی که عصبانی و پرخاشگر باشد، در واقع فردی بدخلق و بدبخت است. زندگی واقعی و پایدار از ریشه کردن خودخواهی و نفرت نسبت به دیگران به دست میآید.
هوش مصنوعی: روح نیکان از چیزهای پاک و نیکو تغذیه میکند و کسانی که از گوشت و مواد دنیوی فاصله میگیرند، نزد خداوند مورد قبول واقع میشوند.
هوش مصنوعی: تیزی دندان تو باعث رسواییات میشود و توانایی درک را از چشم هر ناظری میگیرد.
هوش مصنوعی: بهشت فقط برای کسانی است که ضعیف و ناتوان هستند، و قدرت و توانایی فقط به ضرر و زیان میانجامد.
هوش مصنوعی: تلاش برای رسیدن به قدرت و عظمت، نتیجهای ناخوشایند و خطرناک دارد، در حالی که زندگی با فقر و تنگدستی از زندگی در مقام و ثروت، بهتر و خوشایندتر است.
هوش مصنوعی: برق سوزان منتظر دانه نیست؛ اگر دانه به خرمن تبدیل شود، دیگر فرزانه نیست.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از نور آفتاب بهرهمند شوی، خود را مانند ذرهای در بیابان قرار بده و از محدودیتها دوری کن.
هوش مصنوعی: ای کسی که به زیبایی خود مینازی، خود را قربانی کن تا ارزشمندتر شوی.
هوش مصنوعی: زندگی به خاطر فشارها و سختیها، ناپایدار و بیثبات میشود.
هوش مصنوعی: چمن زیر پا رفته و دوباره جوان میشود، مانند اینکه خواب مرگ از چشمانم بارها پاک میشود.
هوش مصنوعی: اگر فرزانهای، بیخبر از خود باش. وگرنه، اگر به خود مشغول باشی، دیوانهای.
هوش مصنوعی: چشمها و گوشها و زبانت را ببند تا اندیشهات به آسمانهای بلند برسد.
هوش مصنوعی: این دشت و علفزار که در آن هستی، هیچ ارزشی ندارد. ای نادان، خود را گرفتار این تخیلات نکن و مسیر را گم نکن.
هوش مصنوعی: جمع زیادی از شیرها به دلیل تلاش و زحمت زیاد خسته شده بودند و دلشان به خاطر لذت و راحت طلبی وابسته شده بود.
هوش مصنوعی: او متوجه شد که این نصیحت آرام بخش به خاطر نادانیاش را پذیرفته و از فریب جذابیت چیزهای بیارزش بهرهبرداری کرده است.
هوش مصنوعی: کسی که به شکار گوسفندان میپردازد، زندگی و کارش را به گونهای میسازد که شبیه به آنها باشد. او به نوعی سبک زندگی ساده و بیپیرایهای را انتخاب کرده است که با آنها هماهنگ است.
هوش مصنوعی: در نهایت، علفی که با پلنگان سازگار شده بود، به یک چیز بیارزش تبدیل شد و گوهر شیری آن را تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از تیزی دندان علف باقی نمانده و به خاطر جلوهی چشم آتشین، دیگر چیزی از قدرت آن نمانده است.
هوش مصنوعی: دل به آرامی از درون سینه خارج شد، همانطور که مادهی آینه از خود آینه دور میشود.
هوش مصنوعی: دیوانگی و شور و شوقی که در تلاش و کوشش وجود داشت، نتوانست ادامه پیدا کند و آن خواستهی انجام دادن کاری نیز در دل باقی نماند.
هوش مصنوعی: قدرت و اراده و خودکفایی از بین رفت و همچنین اعتبار و شرف و محبوبیت نیز از میان رفتند.
هوش مصنوعی: پنجههای آهنی که قدرتی نداشتند، باعث شدند که دلها بیرحم شوند و در نهایت، همه چیز به تنهایی و مرگ ختم شد.
هوش مصنوعی: وقتی قدرت بدنی کاهش مییابد و ترس از جان بیشتر میشود، این ترس باعث میشود که انگیزه و اراده فرد کاهش یابد.
هوش مصنوعی: بسیاری از بیماریها و مشکلات از ناکامی در تلاش و کوشش، نداشتن اراده، و روحیه پست ناشی میشوند.
هوش مصنوعی: شیر بیدار از فریب میش، درباره وضعیت رو به زوال خود صحبت کرد و تلاش کرد تا به تصفیه و بهبود آن بپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.