گنجور

 
۸۹۸۱

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - ندای سروش

 

... هوس مکان و طمع بالش و هوا بستر

ندیده بازی ادوار چرخ شعبده باز

نخوانده درسی از اوراق دهر بازیگر ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۲

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - شاهد غیب

 

دارم ز دست چرخ همی شام تا سحر

جاری به گونه چشمه خونی ز چشم تر ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۳

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - هلالِ عید

 

... جنت بود ز پرتو مهرت یکی بهار

مقصود چرخ گر نه طواف حریم توست

بر گرد خاک چیست ورا روز و شب مدار ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۴

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - جلوه پروردگار

 

... سایل دربارش آمد در دو گیتی شهریار

چرخ را بشکسته قدر و شأن علو درگهش

عرش را افزوده زیب و فر ز دربارش غبار ...

... تا بریزد خون اعدای تو از کین روز و شب

چرخ بر بسته میان را از مجره استوار

شعله قهرت اگر آرد سوی جنت گذر ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۵

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - دارای جهاندار

 

... اکنون که تو بر بسته ای از بهر سفر بار

دارای جهاندار علی ای که نهم چرخ

در قلزم جودش چو حبابی است نگونسار ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۶

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - مهر منیر

 

... بانگ های و هویشان بگذشته از کاخ سپهر

صوت خندا خندشان بر رفته از چرخ منیر

بوم و برزن از خط و خال رخ خوبان شهر ...

... سقف گردون تیره گردد چون خم اندوه قیر

در کدوی چرخ پیچید ناله ها زنبوروار

بسکه از زنبورها بر آسمان خیزد زفیر

افسر کرمانی
 
۸۹۸۷

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - کیمیای مهر

 

... ای جامه عطای تو ایمن ز اندراس

تا کرد آس چرخ شبانگاه تا به صبح

گاو فلک مدام زند گام درخراس ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۸

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - کلام الله ناطق

 

... همه انوار یزدانی عیان از روی تابانش

اگر روی ارادت چرخ از کویش بگرداند

تزلزل اندر افتد تا ابد بر چار ارکانش ...

... بحسرت آمده توأم نشسته با غمان همدم

درون پرخون مژه پرنم ز جور چرخ و کیوانش

تو را ای شاه والا فر تو را ای شافع محشر ...

افسر کرمانی
 
۸۹۸۹

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - گنج حقیقت

 

... تا بوسه زند بر در ایوان جلالت

مانند کمان است قد چرخ برین خم

از خامه صنع تو یکی نقطه فرو ریخت

بر صفحه ایجاد و بشد چرخ معظم

در عرصه ایجاد شب و روز و مه و سال ...

... بس سجده به درگاه تو بنمود و ز خورشید

پیشانی چرخ است بدین داغ مسوم

ای جان جهان خرم و خوشدل من از آنم ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۰

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - میرِ مُلک آرا

 

... زهی ای داوری کز عکس زرین نعل شبرنگت

به چرخ چارمین آمد فروزان نیر اعظم

تمام اهل بینش را تویی صورت تویی معنی ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۱

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - جلوه دوست

 

... خدام بارگاه تو را کمترین خیام

صراف چرخ را به نثارت ز ماه و مهر

قرصی ز زر پخته و جامی ز سیم خام ...

... از نوک کلک امر تو چون قطره ای فتاد

بر صفحه وجود شد این چرخ نیل فام

بوجهل چون به منبر احمد شود مکین ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۲

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - دولت بیدار

 

... افکندمش به پای تکبر سر نیاز

از یمن دوست بین کله از چرخ برترم

بازار حسن و عشق رواجش ز حد گذشت ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۳

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - شاه اورنگ امامت

 

... خاک اندر اهتزاز آید ز غوغای نبرد

چرخ اندر اعتراض آید ز هیهای یلان

پر ز آشوب دلیران باختر تا باختر ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۴

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - آفتاب کشور خوبان

 

... مهر به نظاره رخ تو چو حربا

بر سر دیوار چرخ آمده حیران

در بر حسن تو قرص مهر چو شبنم ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۵

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - ای زلف بتم

 

... با رفعت شأنت چه کند نطق سخندان

بر چرخ کجا پای توان هشت به سلم

بر کوه کجا راه توان کرد به سوهان

تابان شده تا مهر در این ساحت گیتی

پویان شده تا چرخ بر این گرده کیهان

گیتی همه بر دیده اعدایت تیره ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۶

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - خدیو کشور توحید

 

... نمایان شد در این دامن بسی آهوی مشک افشان

عیان جوی مجره از سواد چرخ شد ناگه

چنان کز جانب ظلمات پیدا چشمه حیوان ...

... عروس دهر را باشد غلام خرگهت همسر

بسیط چرخ را باشد گدای درگهت سلطان

اگر خفاش بگشاید بر ایوان جلالت پر ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۷

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - شاهد بزم ازل

 

... تا چهر تو تابان شده خورشید سرگردان شده

حربا صفت حیران شده بر بام چرخ چارمین

رو بد غبار درگهت آرد سجود خرگهت ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۸

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - با سالکان کوی دوست

 

... تو ای امیر ملک دین چو جاکنی به پشت زین

لوای چرخ هفتمین به دوش چاکران تو

ز مرتع سپهر دون حمل چو سر کند برون ...

افسر کرمانی
 
۸۹۹۹

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - آیت عدل

 

... عالی اعلا علی ذوالعلی شاهی که آمد

نه قباب چرخ در پهناب جودش چون حبابی

افسر کرمانی
 
۹۰۰۰

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - خسرو خوبان

 

... چنان عدلش به ملک اندر لوای داد افرازد

که شیر چرخ با گاو زمین در یک قطار استی

افسر کرمانی
 
 
۱
۴۴۸
۴۴۹
۴۵۰
۴۵۱
۴۵۲
۴۹۲