ساقی از آن مدام روانبخش لعل فام
بفشان به کان تا رود از دل غم مدام
گویا گشوده شد در میخانه این زمان
کم بر مشام رایحه ها آید از مدام
پرورده ای که آمده پروردگار خلق
فرمان بری که آمده فرمانده انام
وارسته از خودی، متجلی در او خدای
بگذشته از مکان، بودش لامکان مقام
ای کامده است شاهد حسن تو لم یزل
وی کامده است دیده بخت تو لاینام
بر روز روشن ارکنی از روی قهر روی
بر خاک تیره گر نهی از راه مهر گام
این یک لطیف تر شود از جوهر وجود
و آن یک سیاه تر شود از شام تیره فام
تا رام خویش آری در عرصه قدر
خنگ سپهر را مجرّه بود لگام
مقصود اگر نه شخص وجود تو بود کی،
میراند مام اربعه ز آباء سبعه کام
عقل ار کند عروج به معراج مدح تو
برتر ز لامکانش بود کمترین مقام
نه نیلگون سرادق گردون هماره است
خدام بارگاه تو را کمترین خیام
صراف چرخ را به نثارت ز ماه و مهر
قرصی ز زر پخته و جامی ز سیم خام
نفخ حیات بر تن روح القدس دمد
مرغ مسیح بال گشاید گرت به بام
کی عرصه دو کون مطار آیدش اگر
از بام آستان تو پرّد یکی حمام
کی خضر بهره بردی از عمر جاودان
از ساقی ولای تو گرمی نیافت جام
یوسف ز قعر چاه برآمد دمی که جست
بر عروه ولای تو ای شاه اعتصام
از نوک کلک امر تو چون قطره ای فتاد
بر صفحه وجود شد این چرخ نیل فام
بوجهل چون به منبر احمد شود مکین
دجال، کی به مسند مهدی کند مقام
در عرصه شهود بود تا نشان ز صبح
در ساعت وجود بوّد تا اثر ز شام
روز امید یار تو همواره پر فروغ
شام سیاه خصم تو پیوسته تیره فام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و الطاف الهی میپردازد و نشاندهنده عمیقترین احساسات و معانی روحانی است. شاعر از ساقی (نماد محبت و الهام) میخواهد که شرابی از لعل فام بیاشامد تا غمها را از دلها براندازد. او به میخانهای میرسد که در آن رایحهای خوش به مشام میرسد و موجودی که پروردگار خلق شده را توصیف میکند که از خودی و مکان آزاد است. شاعر بر اهمیت وجود معشوق تأکید میکند و بیان میدارد که اگر خودِ معشوق نباشد، هیچ چیزی معنا ندارد. با استفاده از نمادها و تشبیهات مختلف، شاعر به قدرت، زیبایی و حقیقت آفرینش اشاره میکند و در نهایت، بر امید و روشنایی روز معشوق تأکید کرده و بر ظلمت و سختیهای خصم او میپردازد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، از آن شراب قرمز و گوارا بطری را پر کن و به من بده تا غم و اندوه از دلم برود و همیشه شاداب و سرزنده بمانم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در این میخانه در این لحظه، عطرها و عطرهای خوشی به مشام میرسد که از همیشه جدیدتر و دلپذیرتر هستند.
هوش مصنوعی: فرزندی که به دنیا آمده، به پای پروردگارش رفته است؛ پس باید اطاعت کند و از دستورات او پیروی نماید.
هوش مصنوعی: کسی که از خودخواهی رها شده و به مقام عشق و معرفت رسیده، در وجودش تجلی خداوند را میتوان دید. او از محدودیتهای مکانی فراتر رفته و در مرتبهای عالی از وجود قرار دارد که هیچ جا و مکانی او را محدود نمیکند.
هوش مصنوعی: تو همواره زیبایی را به تصویر میکشی و چشمان بخت تو هرگز نمیخوابند.
هوش مصنوعی: اگر در روز روشن تنها به خاطر خشم و قهری رویت را به زمین تاریک بگذاری، اگر بخواهی با مهر و محبت گام برداری، این کار را نکن.
هوش مصنوعی: اینجا به تفاوت بین دو چیز اشاره شده است؛ یکی به آرامی و لطافت و زیبایی میرسد و دیگری در عوض به سیاهی و تاریکی متمایل میشود. این تضاد نشاندهنده تغییرات و تحولات در وجود و حالهای مختلف است.
هوش مصنوعی: برای آنکه خود را به مقام و قدرت برسانی، باید در میدان دشواریها، بر اداره و کنترل زندگیتان تسلط پیدا کنید.
هوش مصنوعی: اگر هدف وجود تو نبود، پس چه دلیلی داشت که چهار پدر از هفت نسل بیایند و زنده بمانند؟
هوش مصنوعی: اگر عقل به اوج و کمال رسد، ستایش تو از هرجهت بالاتر از این دنیای محدود است و حتی کمترین جایگاه آن هم فراتر از جهانیان خواهد بود.
هوش مصنوعی: آسمان آبی همیشه نیست و دائمی نیست، اما در بارگاه تو من، خیمهنشین کمارزشترین هستم.
هوش مصنوعی: صراف آسمان به تو هدیهای از نور ماه و روشنایی خورشید میدهد، مقدار کمی طلا و یک جام نقرهای خام برایت میآورد.
هوش مصنوعی: اگر نسیم حیات بر جسم روح القدس بوزد، پرنده مسیح در آسمان تو به پرواز در میآید.
هوش مصنوعی: هر کس که به آستان تو بیافتد، به هیچ چیز دیگری اهمیت نمیدهد و اگر از بام خانهات به پایین بیفتد، در نظرش همین یک اتفاق کافی است.
هوش مصنوعی: کی خضر از عمر جاودان بهرهمند شد، در حالی که از ساقی ولایت تو، هیچگاه شور و شوقی در دل نداشت.
هوش مصنوعی: یوسف در لحظهای که از عمق چاه بیرون آمد، به خاطر ارتباطش با تو ای پادشاه، به نجات رسید.
هوش مصنوعی: از نوک قلم تو، مانند قطرهای که بر روی ورق وجود میافتد، این جهان آبی رنگ به وجود آمد.
هوش مصنوعی: وقتی بوجهل بر منبر احمد قرار بگیرد و دروغین و فریبکار باشد، دیگر چگونه ممکن است در مسند مهدی به جایگاهی والا برسد؟
هوش مصنوعی: در عرصه مشاهده و درک، نشانههایی از صبح و زندگی وجود داشت که اثرات و ردپای شام و تاریکی را نیز در خود داشت.
هوش مصنوعی: روز امید و آرامش تو همیشه درخشان و روشن است، در حالی که شب و سختیهایی که از طرف دشمن تو میآید همیشه تاریک و ناامیدکننده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر شاد گونه تکیه زده شاد و شاد کام
دولت رهی و بخت مطیع و فلک غلام
این روزگار بیخطر و کار بینظام
وام است بر تو گر خبرت هست، وام، وام
بر تو موکلند بدین وام روز و شب
بایدت باز داد به ناکام یا به کام
دل بر تمام توختن وام سخت کن
[...]
منت خدای را که برون آمد از غمام
بدری که هست پیشرو دودهٔ نظام
صدری که هست خادم پایش سر کفات
میری که هست عاشق دستش لب کرام
شایسته زین ملت وبایسته فخر مُلک
[...]
هر شب نماز شام بود شادیم تمام
کاید رسول دوست هلا نزد ما خرام
خورشید هر کسی که شب آید فرو رود
خورشید ما برآید هر شب نماز شام
روز فراق رفت و برآمد شب وصال
[...]
ای از کمال جاه تو ایام را نظام
وی از وفور علم تو اسلام را قوام
هستی حسام دین و ندیدست روزگار
در قمع شرک و نصرة دین چون یک حسام
سلطان اهل علمی و اندر معسکرت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.