گنجور

 
۷۴۱

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

... عاشق دیوانه را با مسجد و منبر چه کار

در میان کوچه و بازار می گویم حدیث

بر محبان علی قصاب آتش شد حرام ...

قصاب کاشانی
 
۷۴۲

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

 

... یا به معمار قدر برگو که گرداند وسیع

کوچه این عالم کم وسعت پرپیچ و تاب

یا بفرما عشق بالادست محمل بسته را ...

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۳

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

... برون از شهر بند عقل شهریست

که در هر کوچه اش غوغای عشق است

قبا گردد اگر نه اطلس چرخ ...

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۴

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵

 

... که عیان بود چه به قلزمی ز حرارت شرری رسد

ز تو شهره ام چه به شهر و کوچه نهان کنم غمت از عدو

به کسی که شق شده پرده اش چه ضرر ز پرده دری رسد ...

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۵

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

... می صدهزار رنگ نه در یک سبو کنند

دلها ز کوچه گردی زلفت دل مرا

جویند اگر گذار بهر تار مو کنند ...

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۶

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۲

 

... که از یادش نه ای هرگز فراموش

فریب زاهدان را کوچه ای هست

که در هر گام او چاهی است خس پوش ...

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۷

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۱

 

... آه از شهر پرآشوب محبت مشتاق

که درین شهر به هر کوچه بود غوغایی

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۸

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۷

 

... نه حرف ز نیستی نه از هستی زن

زین کوچه ره برون شدن نیست ترا

جامی بکش و بکوچه مستی زن

مشتاق اصفهانی
 
۷۴۹

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰

 

... که گذارد که به خلوتگه آن شاه برآیم

من که در کوچه او ره ندهندم به گدایی

ربط ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان ...

هاتف اصفهانی
 
۷۵۰

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸

 

... نبود به بزمت ای شه ره این گدا همین بس

که به کوچه تو گاهی بودم ره گدایی

همه جا به بی وفایی مثلند خوب رویان ...

هاتف اصفهانی
 
۷۵۱

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰

 

این گل که به چشم نیک و بد خارم ازو

رسوا شده کوچه و بازارم ازو

من می خواهم که دست ازو بردارم ...

هاتف اصفهانی
 
۷۵۲

حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در مدح حضرت علیّ بن ابیطالب علیه السلام

 

... ز حرمان سر کویت به خاطر حسرتی دارم

که داغم را چو نی در کوچه بند استخوان بینی

خوش آن دولت که یکبار دگر هم آستان بوسم ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۳

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

... رحم است به مستی که ز میخانه برآید

در کشور عقل است به هر کوچه عسس ها

کم فیض بود دولت دونان که نگیرد ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۴

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

در کوچه آن زلف مده راه صبا را

آشفته مکن مشت غبار دل ما را ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۵

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱

 

... میزد قدم به وادی وصف رخت مگر

کامشب به کوچه خامه ما ماهتاب داشت

زان پیشترکه چهره به می ارغوان کنی ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۶

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲

 

... بویی از گلزار می جستم دماغ از دست رفت

تا سرآمد کوچه راه عمر پا ازکار ماند

بس که سودم کف به هم ز افسوس داغ از دست رفت

عزم کویش داشتم دانش به حیرانی کشید

کوچه راهی طی نکردیم و سراغ از دست رفت

زیر گردون بود ازمی بزم ما روشن حزین ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۷

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

می به بزم ما امشب از رمیده هوشان است

نی ز بی نواییها کوچه خموشان است

رگ چو شمع می سوزد در تنم ز تشنه لبی ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۸

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۸

 

... جان سختم حذر از دوزخ جاوید نداشت

خانه در کوچه آسوده دلانم دادند

العطش زاست درین وادی تفسیده دلم ...

حزین لاهیجی
 
۷۵۹

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵

 

ننگ در عشق و جنون نام مرا عالی کرد

آمد ادبار درین کوچه و اقبالی کرد

نیست امروز عجب گر غمش از شادی ماست ...

حزین لاهیجی
 
۷۶۰

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۹

 

خرامد یار من مستانه هر راهی دچار آید

مگر یک بار هم از کوچه راه انتظار آید

گوارا نیست آب زندگانی بی حریفانم ...

حزین لاهیجی
 
 
۱
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۹