ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - تغزل
... هرکه بناگوش و طره تو بکاوید
لاله به خروار برد ومشک به خرمن
آنچه به من کرد طره تو نکرده است ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۹ - تغزل و منقبت
ای به روی و به موی لاله و سوسن
سبزه داری نهفته در خز ادکن
سوسن تو شکسته بر سر لاله
لاله ی تو شکفته در بن سوسن
لب لعلت گرفته رنگ ز مرجان ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۱ - خورشید
... تناور نخل را پوشی به تن بر آهنین جوشن
به باغ اندر به عیاری نمایی لاله از زمرد
به نخل اندر ز جادویی گشایی شکر از آهن ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۴ - از زندان شاه
... گر بوزد صرصر نهیبش در باغ
برجهد از لاله برگ خنجر و زوبین
ور گذرد نکهت عطایش بر دشت
بردمد از خار خشک لاله و نسرین
ملک ستانا خدایگانا شاها ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - تغزل
... دولعل روح فزایش به خنده راحت جان
ز آب وتابش بی آب لاله ونسرین
ز زلف وخطش بی تاب سنبل وریحان ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۵ - تغزل درمنقبت ولی عصر حجة بن الحسن (ع)
... تو بدین لطیفی و زیبایی
رو قدم به لاله و نسرین زن
گه ز غمزه ناوک پیکان گیر ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۹ - ای وطن من
... آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۵ - شیراز
... زآنجا به که خور بر آببین
کز عکس گل و لاله و سمن
شرمنده برآید خور از زمین ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۷ - بقایی و شعله
... گلنار چو شعله ایست بی اخگر
وان لاله چو اخگریست بی شعله
هنگام می است و من از آن محروم ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۹ - اختر حقیقت
... کاو را ز چارپاره عقیق است محبره
لاله بریده روی خود از جهل و کودکی
تاهمچو کودکان به کف آورده ا ستره
تا درفتد میان گلان لاله سپید
چون مفتی معمم در شهر انقره ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۴۵ - تغزل
... با گیسوی شکسته تر از پشت بیدلان
با چهره شکسته تر از لاله طری
کر بنگری بر آن رخ و بالای او درست ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۹ - گلچین جهانبانی
... گل چین ز ادب ای دل هرچندکه بتوانی
دیدم چمنی خندان پر لاله و پر ریحان
بر شاخ گلش مرغان هرسو به غزلخوانی
بشکفته گل اندرگل کاکل زده درکاکل
از نرگس و از سنبل وز لاله نعمانی
بر هر طرفی نهری صف بسته زگل بهری ...
... یاکوه بدخشان است پر لعل بدخشانی
یک گوشه گلستان بود بر لاله و ریحان بود
یک گوشه شبستان بود پر ماه شبستانی ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶
... گل و سرو و چمن از جلوه و از رنگ افتاد
داغ هجر است که بینی به دل لاله رسید
شور عشق است که بینی به سر چنگ افتاد ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰
ملک جهان چون سویس باغ ندارد
لاله باغ سویس داغ ندارد
جز دل ایرانیان خسته درین ملک ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶
... گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو
کز باغ جهان لاله عذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵
... یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هرکه دارد ز شما مرغ اسیری به قفس ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷
... تا دل خویش به او بازدهم بار دگر
گه فرو ریزد بر لاله تر مشک سیاه
گه بیاراید مشک سیه از لاله تر
چون مرا بیند دزدیده سوی من نکرد ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳
... هوای یارم آمیخته است با رگ و پوست
چو رنگ و بوی نهفته به لاله و لادن
مرا رسید ز عشق آنچه ز آتش اندر عود ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷
... طره ات آشفته تر یا خاطر افکار من
لعل جانان سرخ تر یا لاله یا می یا عقیق
مه نکوتر یا پری یا حور یا دلدار من ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸
لاله خونین کفن از خاک سر آورده برون
خاک مستوره فلب بشر آورده برون
نیست این لاله نوخیز که از سینه خاک
پنجه جنگ جهانی جگر آورده برون ...