جوشن پوشی ز مشک بر مه روشن
بر مه روشن همی که پوشد جوشن
نی نی روی توگلشن است و دو زلفت
سنبل تازهاست بردو گوشهءگلشن
سوسن داری شکفته بر سر نسرین
نسرین داری نهفته در بن سوسن
هرکه بناگوش و طرهٔ تو بکاوید
لاله به خروار برد ومشک به خرمن
آنچه به من کرد طرهٔ تو، نکرده است
با جگر اشکبوس، تیر تهمتن
تاکه شود فتنهٔ دو چشمت افزون
زلف تو هردم زند بر آتش دامن
هیچ نکردم ز جان دربغ، من از تو
نیز ز بوسه مکن دربغ تو از من
بوسه زنمبرلب تو زآنکه لبتو
خواند هردم مدیح حجت ذوالمن
شاه ملوک زمانه مهدی منصور
حجت غایب خدایگان مهیمن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف زیباییها و جذابیتهای یک معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویری از طبیعت و گلها، محبوب خود را تشبیه میکند و به زیبایی زلف و چشمان او اشاره میکند. همچنین، او از عشق و احساسات عمیق خود نسبت به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند به زیباییهای او نزدیک شود. در نهایت، شاعر به اشارهای به شخصیت مذهبی و روحانی مثل مهدی منصور نیز میپردازد که نشاندهنده اهمیت و مقام او در نظر شاعر است.
هوش مصنوعی: پوشیدن زرهای از مشک با رنگ روشن به ماهی که درخشان است، نشاندهندهی این است که این زره بر فراز آن ماه زیبا قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: باغ گلها به خاطر زیبایی تو شاداب است و دو زلف تو مانند گلهای تازه و خوشبو در کنار آن میدرخشد.
هوش مصنوعی: بوی خوشی از گل سوسن به مشام میرسد که در کنار گل نسرین باز شده و زیبایی آن را دوچندان کرده است. در عین حال، گل نسرین نیز در دل و پشت سوسن پنهان شده و زیبایی خاص خود را دارد. این تصویر به نوعی نمایانگر همزیستی و زیباییهای طبیعی است که در کنار یکدیگر جلوهگری میکنند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیباییهای ظاهری تو توجه کند، در واقع زیباییهای فراوانی را درک میکند که همچون گل لاله و عطر مشک به وفور وجود دارد.
هوش مصنوعی: آنچه موهای تو بر سر من آورد، هیچ چیز دیگری نتوانسته است اینگونه درد و غم را بر دل من بنشاند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نگاههای تو ایجاد فتنه کند، موهای تو هر لحظه دامن من را بیشتر به آتش خواهد کشید.
هوش مصنوعی: هر چه از جانم کردم برای تو بوده، بنابراین تو هم از من دوری نکن و از بوسههای من محروم نمان.
هوش مصنوعی: به تو بوسه میزنم زیرا لبهای تو هر لحظه ثناگوی بیان حق هستند.
هوش مصنوعی: شاه فرزانه و بزرگ زمان، مهدی منصور، نماینده غایب خداوند والا و بزرگ است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خود غم دندان به که توانم گفتن؟
زرین گشتم برون سیمین دندان
سوسن داری شکفته برمه روشن
بر مه روشن شکفته داری سوسن
ماهی گر ماه درقه دارد و شمشیر
سروی گر سرو درع پوشد و جوشن
سوزن سیمین شده ست و سوزن زرین
[...]
دیر بماندم در این سرای کهن من
تا کهنم کرد صحبت دی و بهمن
خسته ازانم که شست سال فزون است
تا به شبانروزها همی بروم من
ای به شبان خفته ظن مبر که بیاسود
[...]
سرو قبا پوش من قباش بگردان
ای شده اسرار غیب پیش تو روشن
باز ز سیصد بگیر شست و نگه دار
تا شودت نام آن نگار معین
از تو کجا چاک نیست سینه به ناخن
تا بنویسم بحشر شرح تغابن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.