عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴
... تا درین دایره این نقطه خاکی برجاست
تا که پرگار فلک گردش دوران دارد
سال عمر تو که از گردش دوران خیزد
باد چندان که اگر بشمرد امکان دارد ...
عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰
... دام دارالهوان همی یابم
گردش چرخ را شبان روزی
دایه انس و جان همی یابم ...
عطار » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲
... از عشق به گوش عاشقان گفت
وز گردش جام حسن ساقی
با ما غم و شادی جهان گفت ...
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۲) حکایت حسن بصری و رابعه رضی الله عنهما
... بسی بز کوهی و نخچیر و آهو
به گردش صف زده بودند هر سو
حسن را چون ز راهی دور دیدند ...
عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۹) حکایت بایزید با مرد مسافر
... که من در آرزوی بایزیدم
بسی جستم ولی گردش ندیدم
ندانم تا چه افتاد و کجا شد ...
عطار » بلبل نامه » بخش ۶ - حکایت گفتن بلبل و عتاب کردن باغبان و عذر خواستن گل
... که دون را نیک کرده نیک را دون
به یک گردش که گرد خود بگردد
نظام کار نیک و بد بگردد ...
عطار » بلبل نامه » بخش ۳۴ - نصیحت پذیرفتن موش خوار
... بدزدد مهره عمر زن و مرد
همی گردند پیاپی گردش او
دو چاکر در رهش رومی و هندو ...
عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقاله الخامسه
... الا ای صوفی پیروزه خرقه
به گردش خوش همی گردی به حلقه
زهی حالت نگر از عشق پیوست
که تا روز قیامت گردشت هست
کمال عشق را شایسته تو ...
... نه بیند یک نفس جز در روش روی
همه در گردش اند و در روش هست
تو بی چشمی و در تو این روش هست ...
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
... دلی پر شوق می گردند عاجز
ز گردش می نیاسایند هرگز
خموشانند سر در ره نهاده ...
... ز بی خویشی درآن خوشی خموشند
در آن گردش نه مستند و نه هشیار
نه در خوابند زان حالت نه بیدار ...
عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل
... درآمد موش زیر بیضه درشد
دو دست و پای او گردش کمر شد
گرفتش موش دیگر زود دنبال ...
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
... شدم چون باد خاک حور زادی
که کس گردش نمیگردد چو بادی
مرا جانا بجان آمد دل از تو ...
عطار » خسرونامه » بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهانافروز خواهر شاه اصفهان و رفتن هرمز بهطبیبی بر بالین او و عاشق شدن او بر هرمز
... گلاب و عود بر بالین نهاده
به گردش خوانچه زرین نهاده
نقابی بر رخ چون مه کشیده ...
عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم
... بگفت این وز لعلش گلشکر ساخت
دو دست خویش در گردش کمر ساخت
ز رشک شه فغان برخاست از ماه ...
عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو
... یکی چشمه بدانجا آبکی کم
زمین گردش گرفته اندکی نم
بگرد چشمه اندر حلقه کردند ...
عطار » خسرونامه » بخش ۷۰ - در وفات قیصر و پادشاهی جهانگیر
... سرش درگشت و پی گم کرد آنگاه
تو هم گردش بسی در پیش داری
چه میگویم که هم درخویش داری ...
عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۳۵
زین راز که در سینه ما میگردد
وز گردش او چرخ دو تا میگردد
نه سر دانم ز پای نه پای ز سر ...
عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۴۶
... نه جامه و نه جای چو من بنمایید
در گردش این دایره بی سر و پای
یک بی سر و بی پای چو من بنمایید
عطار » مختارنامه » باب سیام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱۰
... ناگاه چو برق بگذرد بر در من
چندان بناستد که ببینم گردش
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۴ - درونش از دو عالم فرد باشد
... که تا پیدا شود در ره گشایش
چو گردش در نهادش گشت پیدا
بود هر لحظه حیران و شیدا ...
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۹ - در تحقیق صحبت فرماید
... بساط هستی خود در نوردد
که تا زنده بود گردش نگردد
بدنیا در ندارد کار و باری ...