... چنان گردد که از اقبال برتر باشد از احسان

همه دشوارهای چرخ نزدیک ولیش آسان

سپهر از تیغ او خایف جهان از تیر او ترسان ...

... همیشه باد نگهدار ملک او گردون

اگر بدانش مامون ز چرخ بر شده بود

هزار میرش مامور بود چون مامون ...

... که نام اوست ز بغداد تا بلاساغون

اگر بدانش مامون ز چرخ بر شده بود

هزار میرش مامور بود چون مامون ...

... بگاه ضرب گرگ آسا بگاه حمله شیر آیین

بسان چرخ بین او را سعادتهای دین او را

چو خوانند آفرین او را کند روح الامین آمین ...

... یکی چو باده خورد زهره باشدش ساقی

یکی چو گوی زند چرخ باشدش میدان

یکی گمان موالی کند بدست یقین ...

... که خرمیش سبک گردد و عذاب گران

نه دور چرخ بماند همیشه بر یک حال

نه جور دهر بماند همیشه بر یکسان ...

... زیرا که هیچ زن نکشد شاه تیغ زن

با خیل او چو دشت بود چرخ تیزرو

با تیغ او چو موم بود آهنین مجن ...

... پیوسته خوان نهاده در پیش خوانش مهمان

گسترده چرخ نامش نزدیک خاص و عامش

آن گوهری حسامش زانست گوهرافشان ...

... نه در دیوار او بتوان بقوت رخنه افکندن

که بر چرخ برین نتوان بحیلت ره روان کردن

بسالی مرغ نتواند شدن بر بام او از زیر ...

... ز لاله بستان آراسته است پنداری

در بهشت گشاده است چرخ بر بستان

بسان مجلس پرویز گشت باغ و در او ...

... ز بیخ و سرش دل ماهی و سر سرطان

بزیر سایه او در هزار چرخ سبک

بزیر پایه او در هزار جرم گران ...

... رونده بر همه فرمانها ترا فرمان

بنزد همت تو هست پست چرخ بلند

به پیش دولت تو هست پیر بخت جوان ...

... گر بسوی خلد خواهی رفت سوی باغ رو

ور بسوی چرخ خواهی دید سوی راغ بین

گلستان خلد است و حورا شاخهای ارغوان

بوستان چرخ است و پروین خوشه های یاسمین

زان بصد خوشی نواخوان بلبل شیرین زبان ...

... بیش از آن دانی که هستی بیش دان و پیش بین

نیکخواهان ترا دایم نماید چرخ مهر

بدسگالان ترا دایم نماید چرخ کین

تا نیابد بر غزل هرگز انین را کس بدل ...

... گهی از سم او در آب خسته پهلوی ماهی

گهی از فرق وی بر چرخ رنجه سینه سرطان

نکردی رخش را رستم خطر گر سیر او دیدی ...

... او برادی بی عدیل است و بمردی بی قرین

ناورد پیدا قرینش چرخ در سیصد قران

گرچه شعرم در بود چون در مدیح او بود ...

... لباس دشت کنون گشت نیلگون و شی

لباس چرخ همه گشت نیلگون ادکن

ز باد برگ گل سرخ ماند بر سر آب ...

... ایا بطاعت ایزد همیشه رای تو راست

ایا بخدمت تو گشته پشت چرخ دو تاه

پناه تست خدا و پناه خلق تویی ...

... او فرزنده ز گردون تو فروزنده ز گاه

او گهی تابان بر چرخ و گهی زیر زمین

تو بوی تابان بر گاه بگاه و بی گاه ...

... تو پناه همه خلقی بگه شادی و غم

بگه شادی و غم باد ترا چرخ پناه

باد نوروزت فرخنده و پیروزت روز ...

... در حکم یک اقرار ز هفتاد گوا به

بر خلق جهان چرخ تو را کامروا کرد

آنکس که هنرمند بود کامروا به ...

... پلنگ و شیر بخون اندرون کنند شناه

نه آگه است زر از دل تو چرخ بلند

زر از چرخ برین است رای تو آگاه

نیازمند پیاپی کنند قصد بتو ...

... نداند بسته او را گشادن

اگر گردد چهارم چرخ جادو

از آهو دور همچون دشمن از فضل ...

... شه جباران بونصر محمد که بدو

ز بر چرخ گذشته است شه از جباری

آنکه رخشانی پیدا کند از تاریکی ...

... و گر بر نیستانش افتد گذاری

یکی را کند چرخ آزاد سروی

یکی را کند مهر چون لاله زاری

چو چرخی شود با وصالش زمینی

چو نالی شود از فراقش چناری ...

... ایا اختیار امیران نجوید

بجز اختیار تو چرخ اختیاری

نیاید ز مهر تو جز نیکبختی ...