حور حریر سینه کام روان حوران
چشمم چو بحر دارد دل جایگاه بحران
بر ماه لاله کارد بر لاله مشگ بارد
پر مشگ لاله دارد رخسار و زلفش الوان
بر سرو باغ دارد بر گل چراغ دارد
مشگین دو زاغ دارد آن باغ را نگهبان
آن دلربای جادو دارد دو چیز نیکو
زیر عقیق لؤلؤ زیر پرند سندان
جان را بلای مونس دل را بلای هرکس
شکر شکن بمجلس لشگر شکن بمیدان
از سینه حریری دارد رخم زریری
هست آن بت سریری فخر بتان کاشان
چون او رود بصحرا گردد زمینش خضرا
چون او نبوده حورا چون او ندیده رضوان
با یار باشدم خوش باشم اگر در آتش
بی او نباشدم خوش در بزم راح و ریحان
رویش بگو نه گل وز غالیه بر او غل
زان غالیه است غلغل زان کاکلست افغان
آن ماه مهر ورزد چندانکه گوئی ارزد
چون زلف او بلرزد عنبر بباشد ارزان
از رنگ لعل و رویش پر برگ لاله کویش
شهر از شمیم مویش پر عنبر است و پربان
آن ماه سیم ساعد با طبع من مساعد
از دوستیش زاهد گردد بطبع شیطان
رویش بماه ماند زلفش بمشگ ماند
مژگانش جان ستاند چون خشت میر جستان
میر ا جل اوحد فرخ ملک مسدد
زو ملت محمد محکم فکنده بنیان
آن شاه ملک و ملت پشت و قوام دولت
دارد همیشه آلت شمشیر و جام و میدان
جائی که او نهد پی شکر شکن بود وی
از وی سحاب دردی گردد چو ابر نیسان
لشگر بدو طرا زد مجلس بدو نوازد
شاهی که سر فرازد بر خسروان دوران
دست و دلش گشاده طبعش لطیف و ساده
پیوسته خوان نهاده در پیش خوانش مهمان
گسترده چرخ نامش نزدیک خاص و عامش
آن گوهری حسامش زانست گوهرافشان
با هیچ شهریاری چون او سپاه داری
هرگز نباشد آری با این دلیل و برهان
گر خود هزار لشگر با او شود برابر
باز آید او مظفر دشمن رود بخذلان
بر صد هزار دشمن بیشک برافکند تن
دارد ز فر جوشن و ز بخت نیک خفتان
ابر است گاه رادی ماه است گاه شادی
شاها همیشه بادی بر تخت شهریاران
این عید باد میمون بختش بود همایون
با عیش باد مقرون با ناز باد همسان
با عیش روز و شب کن هم عیش و هم طرب کن
ناز و خوشی طلب کن داد از نشاط بستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و دلربایی یک معشوق سخن میگوید که چهرهاش مانند گل و زلفش مشکی و رنگین است. توصیفاتی از باغ و گلها در کنار معشوق به تصویر کشیده میشود و نمادهای زیبایی و عشق به کار برده شده است. شاعر همچنین به قدرت و بزرگی یک شاه اشاره میکند که به عنوان پشتیبان و حافظ ملت است. شاهی که در میدان جنگ پیروز میشود و در عیش و نوش با مهمانانش شریک است. در نهایت، جشن و شادی در کنار عشق و زیبایی همواره توصیه شده است. این شعر به ترکیب عشق، زیبایی و عظمت اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دختران زیبا و لطیف در دلم مانند دریایی پر از احساسات و بحرانها جا دارند، چشمانم مانند دریا پر از عمق و راز است.
هوش مصنوعی: بر روی ماه نازک لاله، کارد کشیده شده و از آن مشکی میبارد. این گل مشکی نیز دارای چهرهای زیبا و مویی رنگارنگ است.
هوش مصنوعی: در باغی که درختان بلند و زیبا دارد و گلها را روشنایی میبخشد، دو زاغ مشکی هم آنجا هستند که این باغ را محافظت میکنند.
هوش مصنوعی: آن دلربا دو چیز زیبا و ارزشمند دارد که یکی در زیر عقیق و دیگری در زیر لؤلؤ پنهان شده است.
هوش مصنوعی: جان، دردی است که برای مونس و دوست من وجود دارد و دل، دردی است که هر کسی را آزار میدهد. شکر در مجلس، به مثابه نشانهای از ناز و نعمت است و شکنندهای در میدان جنگ، که نماد دلیری و شجاعت است.
هوش مصنوعی: در چهره این معشوق لطافتی مانند حریر وجود دارد و از سینهاش احساس نرمی و زیبایی میوزد. او همان بت زیبایی است که در میان بتهای کاشان بافخر و سروری ایستاده است.
هوش مصنوعی: وقتی او به دشت میرود، زمینش سبز و خرم میشود. چون او وجود ندارد، حورایی وجود ندارد و رضوانی دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: من با یارم خوش هستم و اگر او در آتش هم باشد، باز هم خوشحالم. در جمع خودم و در میان گلها و نعمتها، دور از او هم خوشی را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: به او بگو که نه تنها گل باشد و بر سرش زینت از عطر و خوشبویی باشد، بلکه این عطر و زینت به خاطر زیبایی موهایش است که صدای دلنشینی ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: ماه مهر آنقدر زیبا و دوستداشتنی است که گویی ارزش بسیاری دارد. هنگامی که زلف او میلرزد، بوی خوش عنبر به مشام میرسد و این عطر دیگر ارزان تلقی نمیشود.
هوش مصنوعی: رنگ لبهای او و ظاهرش این احساس را به وجود میآورد که شهر با عطر مویش پر از عطر خوش است و زیبایی او به مانند گلهای لالهای است که پرپر شدهاند.
هوش مصنوعی: آن ماه که مانند سیم است و دستش با مزاج من سازگار است، از محبت او زاهد میشود و به طبیعت شیطان تمایل پیدا میکند.
هوش مصنوعی: موهای او مانند ماه است و مژگانش به خوشبوترین عطرها میماند. وقتی به او نگاه میکنم، جانم را میگیرد، درست مانند اینکه سنگی به سختی برچهرهام بیافتد.
هوش مصنوعی: مجلس اوحد فرخ ملک به طوری است که بنیاد و اساس آن بر پایه استواری دین محمد پیریزی شده است.
هوش مصنوعی: آن پادشاه که فرمانروایی و رهبری کشور و مردم را بر عهده دارد، همواره تکیهگاه و پشتیبان قدرت و حکومت خود را در دست دارد که شامل شمشیر، جام و میدان نبرد است.
هوش مصنوعی: جایی که معشوق قدم بگذارد، زمین شیرین و خوشبو میشود و در آن فضا، درد و ناراحتیها مانند ابرهای بهاری برطرف میگردند.
هوش مصنوعی: سپاهی به سوی او میآید و مجلس را تزئین میکند، پادشاهی که با آواز بلند، بر سر بزرگان زمانه میبالد.
هوش مصنوعی: او دلی مهربان و خوشظاهر دارد و همیشه با سادگی و لطافت طبعش، میزبان خوبی برای مهمانانش است. دائماً برای دوستان و آشنایان خود سفرهای گسترده میکند.
هوش مصنوعی: آسمان وسیع است و نامش برای مردم خاص و عام شناخته شده است، و این آسمان همچون گوهری درخشان است که به خاطر زیباییاش مورد توجه قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: هیچ شهریاری مانند او نمیتواند سپاهی داشته باشد، و این موضوع با دلیل و برهان قابل اثبات است.
هوش مصنوعی: اگرچه او هزاران لشکر را هم برابر خود ببیند، باز هم پیروز و سرافراز خواهد بود، در حالی که دشمن به شکست و ناکامی دچار میشود.
هوش مصنوعی: او به راحتی میتواند بر صد هزار دشمن پیروز شود، چرا که جسمش به مانند زرهای محکم است و از بخت نیک بهرهمند است.
هوش مصنوعی: ابر در بعضی اوقات نمایانگر روشنایی و زیبایی ماه است و در زمانهای دیگر، نشانهای از شادی و خوشحالی پادشاهان میباشد. همچنین، همواره نسیمی بر تخت پادشاهان وجود دارد.
هوش مصنوعی: این عید، روز خوشی و سعادت اوست که با شادی و لذت همراه شده و با ناز و زیبایی در کنار هم قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: روز و شب را با لذت بگذران، شادی و خوشحالی را تجربه کن. از زندگی و خوشیها بهرهمند شو و از شور و نشاط برای خود دریغ نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای کامگار سلطان،انصاف تو به گیهان
گشته عیان
مسعود شهریاری،خورشید نامداری
اندر جهان
ای اوج چرخ جایت،گیتی ز روی و رایت
[...]
از دورهای گردون وز صنعهای یزدان
زیباترین عالم فرخترین کیهان
از نورهاست خورشید از طبعهاست آتش
از سنگهاست یاقوت از فصلهاست نیسان
از ماههاست روزه از روزهاست جمعه
[...]
ای معجزات موسی بنموده از گریبان
هم چشم تست فرعون ، هم زلف تست ثعبان
ای پیش روی خوبت حسن هزار یوسف
داری هزار یعقوب اندر هزار کنعان
ای خاسته بخوبی ، صد فتنه خاست از تو
[...]
ای امتان باطل بر نان زنید بر نان
وی امتان مقبل بر جان زنید بر جان
حیوان علف کشاند غیر علف نداند
آن آدمی بوَد کاو جوید عقیق و مرجان
آن باغها بخفته، وین باغها شکفته
[...]
ای ساقی دل و جان، ای نور چشم اعیان
ما توبها شکستیم، جامی بیار پنهان
ای آرزوی جانها، ای راحت روانها
یک دم بیا و بنشین، جامی بده و بستان
جامی دو سه بما ده، دل را ز غم رها ده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.