بهشت عدن شد گیتی ز فر ماه فروردین
کنون می خوردن آئین دان و رامش کیش و شادی دین
کنون بلبل بباغ آمد ز بانگش دل بداغ آمد
پر از شمع و چراغ آمد زمین از نرگس و نسرین
شود بیدار خفته گل شود غنچه شکفته گل
همه بستان نهفته گل همه هامون گرفته طین
بنفشه برده بار خوش میان شنبلید کش
چو گو گرد از بر آتش چو زر لاجورد آگین
شکفته در چمن لاله چو روی ترک ده ساله
نشسته در سمن ژاله چو عکس ماه بر پروین
دمیده بر کران گل چو زلف دلبران سنبل
بگل بر ناله بلبل چو بانگ عاشق مسکین
هوا روی زمین شسته در او صد گونه گل رسته
گل و شمشاد پیوسته چو پرداز نگار چین
زمین رنگین حلل دارد هوا مشگین کلل دارد
گوزن اندر قلل دارد ز نسرین بستر و بالین
چو روی عاشقان ریحان نهاده زر بر مرجان
زده بر گوشه بستان گل زرد و سپید آذین
چو با دینار کاشانی درمهای سپاهانی
ز پیوند و ز پیشانی دمیده نرگس زرین؟
چو مرجان از بر مینا شقایق رسته در صحرا
شده چون نیلگون دیبا ز سبزه کوه و در رنگین
بهار تازه باز آمد بامید نیاز آمد
هوا چون پشت باز آمد شمر چون سینه شاهین
بنیسان ابر نوروزی همی بارد شبان روزی
چو گردون را دهد روزی حسام الدوله و له مجدالدین؟
شهنشه ابوالخلیل آن کو هژبر است و عدوش آهو
ملک جعفر کش از بازو گرفت اقبال و دین تمکین
ازو دل رامش آموزد وز او جان شادی اندوزد
ز دیدارش بیفروزد دو چشم مرد دانش بین
گشاده دست و دل دائم حسودش زیر گل دائم
ز دست او خجل دائم ببخشش ابر فروردین
زمانه زیر فرمانش جهان بر بسته پیمانش
بخلق و مردی ایمانش وفا و مردمیش آئین
جهان زیر نگین او رخ شاهان زمین او
همه خلق آفرین او همی خوانند چون یاسین
دلش دریای جوشیده بدو آفاق پوشیده
ز تیغش نیل خوشیده بروز کین میان زین
خدنگ او تگرگ آسا بروز رزم مرگ آسا
بگاه ضرب گرگ آسا بگاه حمله شیر آئین
بسان چرخ بین او را سعادتهای دین او را
چو خوانند آفرین او را کند روح الامین آمین
دل شادش کرم دارد کف رادش درم بارد
دل از یادش دژم دارد همیشه خصم با نفرین
ز تیر و خشت او یکدم نباشد دشمنانرا کم
ز تن چون از کمانشان خم ز رخ چون از نفسشان زین
از او جنت شود مجلس وز او قارون شود مفلس
شود زو خار چون نرگس شود چون غالیه زوطین
ایا چون یوسف چاهی بخلق و خلقت و شاهی
زر از عالم آگاهی از آن بخشی درم چندین
سر شاهان آفاقی بمان اندر جهان باقی
که باس جان و رزاقی بگاه مهر و گاه کین
بهمت میر ایوانی بحشمت تاج کیوانی
بلطفت آب حیوانی بحدت آذربرزین
ز کفت زر و سیم ارزان ز تو قارون هنر ورزان
فلک بر جان تو لرزان چو گشتاسب بر برزین
بزی ای شاه نیک اختر بمان با باده و دلبر
بیاد میر مملان خور بروی میر مملان بین
ابونصر آن مه رادان پناه و پشت آزادان
موالی زو شده شادان معادی زو شده غمگین
بسان روح بایسته بسان عقل شایسته
بهر کار اندر آهسته بکردار که سنگین
تو چون خسرو نهان گویان جهان چون معتصم جویان؟
سپهسالار تو پویان بسان رستم او افشین
امیری کو بتدبیری بگیرد نعمت میری
بنوک کمترین تیری بدوزد شهپر شاهین
یمین الدوله بوالفارس که گردون زیبدش حارس
چو او نابوده یکفارس ز ایران تا بقسطنطین
خرد را نام کانست او لطافترا مکانست او
عدو را دل درانست او بنوک نیزه و زوبین
چو با دشمن درآویزد ز شمشیر آتش انگیزد
بصحرا سیل خون ریزد چو گوید خیل خود را هین
ولی را جان بیفزاید عدو را تن بفرساید
همیشه زو چنین آید نشاط آن بلای این
بتو شد دین و دل نازان بتو شاهان سرافرازان
ز تیغ تو عدو تازان از اینجا تا حد ماچین
ایا فرخنده شاه نو گرامی تر ز ماه نو
خجسته بر تو گاه نو بر غم خسرو پیشین
الا تا قصه خسرو بشرینی است دائم تو
که کردی بیستون را گو همی فرهاد با میتین
عدوتان باد فرهادی برنجوری و بیدادی
ز دولت بادتان شادی چو خسرو از لب شیرین
بدین نوروز روزافزون کند از باده رخ گلگون
همیشه روزتان میمون همیشه عیدتان شیرین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف بهار و زیباییهای آن پرداخته و حال و هوای جشن نوروز را توصیف میکند. با شروع فروردین، زمین از گل و گیاهان رنگین و خوشبو پر میشود و همه جا شاداب و زنده است. بلبلان در باغها آواز میخوانند و گلها شکفته میشوند. شاعر به ستایش فرمانروا و شخصیتهای بزرگ میپردازد و نیروی آنها را در ایجاد خوشبختی و شادمانی برای مردم توصیف میکند. در کل، شعر نمایانگر شادی، زیبایی و امید تازهای است که بهار و نوروز به همراه دارند.
هوش مصنوعی: بهشت عدن به دنیا آمد و در ماه فروردین، هماکنون نوشیدن شراب به عنوان یک آیین پذیرفته شده است و شادی و جشن بخش جداییناپذیر زندگی شدهاند.
هوش مصنوعی: حالا بلبل به باغ آمده و صدایش دل را پر از احساس کرده است. باغ پر از شمع و چراغ شده و زمین پوشیده از گلهای نرگس و نسرین است.
هوش مصنوعی: وقتی گل خوابیده بیدار میشود، غنچه نیز به شکوفایی میرسد. در این حال، تمام باغ پر از زیبایی و شگفتی میشود و همه جا تحت تاثیر این تحولات طبیعی قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و طراوت بنفشهها اشاره میکند که در میان گیاهان دیگر مانند شنبلید قرار دارند. همچنین به مشبک و درخشان بودن گلها مانند زر و لاجورد اشاره میشود، تا تصوری از زیبایی و ارزش آنها به وجود آورد. شاعر گویی میخواهد بگوید که زیبایی در سادهترین و در عین حال گرانبهاترین شکلها نیز میتواند دیده شود.
هوش مصنوعی: گل لالهای که در چمن شکفته، مانند دختری زیبا و جوان است که در میان گلها نشسته و جلوهگری میکند. همچنین، مانند انعکاس ماه در ستارهها، زیبایی او چشمنواز و دلربا است و توجهها را به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: نسیم خوشی بر روی گلها وزیده است، مانند زلفهای دلبران. سنبل (گلی خوشبو) به ناله بلبل پاسخ میدهد، همانطور که صدای عاشق بیپناه به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: هوا در سطح زمین پاک و تازه است و در آن انواع مختلفی از گلها شکوفا شدهاند. گلها و درختان شمشاد به هم پیوستهاند و زیبایی آنها مانند نقش و طراحی یک هنرمند است.
هوش مصنوعی: زمین با رنگهای زیبا آراسته شده و آسمان رنگ مشکی به خود گرفته است. گوزنها در بلندیها و قلهها قرار دارند و بستر و رسم خوابگاه از گلهای نسرین چیده شده است.
هوش مصنوعی: وقتی چهره عاشقان مانند ریحان زیبا و ارزشمند میشود، گویی زر بر روی مرجان قرار گرفته است. در گوشه باغ، گلهای زرد و سفید به زیبایی جلوهگری میکنند.
هوش مصنوعی: چرا با پول کاشانی و سکههای سپاهانی در پیوند و اشاره به چهرهاش، نرگس زرین به وجود آمده است؟
هوش مصنوعی: چنانکه مرجان که از سبزهزار و میدان مینا و شقایقها روییده در دشت، مانند پارچهای دیبا و آبی رنگ که از سبزه و کوه به دست آمده است.
هوش مصنوعی: بهار تازهای فرا رسیده که با خود امید و خواستهها را به ارمغان آورده است. هوا مانند پشت پرندهای بزرگ و قدرتمند با سرزندگی و شگفتی خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: باران بهاری مانند ابرهای نوروزی در حال باریدن است و این بارش پیوسته است. آیا حسامالدوله و مجدالدین، مانند روزی که زمین را سیراب میکند، از این نعمت برخوردار خواهند شد؟
هوش مصنوعی: امیر بزرگ ابراهیم، که مانند شیر شجاع است و در دورانی که آهوها در قلمرو او بودند، سرنوشت و دین، به او احترام گذاشته و تسلیم او شدند.
هوش مصنوعی: او دل را آرامش میبخشد و از او جان را شاداب میکند. از دیدارش دو چشم مرد خردمند روشن میشود.
هوش مصنوعی: کسی که همیشه با دست و دل باز به دیگران کمک میکند، باعث خجالت و حسادت دیگران میشود. همچنان که ابرهای بهاری بخشش میکنند و زمین را سیراب میسازند.
هوش مصنوعی: زمانه به تأثیر او گردون را به بند پیمانی درآورده و او با خلق و مردم، ایمان و وفایش به دوستی و راستگویی پایبند است.
هوش مصنوعی: جهان تحت فرمان اوست، و تمام پادشاهان زمین به او احترام میگذارند. همه موجودات او را ستایش میکنند و مانند یاسین (پیامبر) به او ندا میزنند.
هوش مصنوعی: دل او همچون دریا در حال طغیان است و احساساتش به سراسر جهان گسترش یافته است. تیغ او مانند نیل، زیبا و قوی است و در روز کین، میان زین و زینت در حرکت است.
هوش مصنوعی: تیری که او میزند مانند تگرگ در روز جنگ به مرگ نزدیک میشود و در زمان حمله، چون گرگ به حمله میآید، با قدرت و شجاعت شیر عمل میکند.
هوش مصنوعی: شخصی که مانند چرخ در حال گردش است، موفقیتها و خوشبختیهایش به خاطر دین اوست. هرگاه او را میخوانند، ستایشش میکنند و روحالامین هم بر او درود میفرستد.
هوش مصنوعی: دل خوش او همچون کرم است و در دستانش طلا میبارد؛ اما دل من که همیشه غمگین است، از یاد او در رنج و عذاب است و همیشه دشمنی با نفرین و ناراحتی دارم.
هوش مصنوعی: از تیر و سنگ او دشمنان هرگز آرام نمیگیرند، چون از کمانش تیر میخورد و از نفسش اثر میبیند.
هوش مصنوعی: از او جلسهای بهشتگونه شکل میگیرد و بیهودهگان همچون قارون نابود میشوند. آن شخص میتواند مانند گل نرگس شکوفا شود و همچون بخور خوشبو، عطری دلانگیز از خود به جای بگذارد.
هوش مصنوعی: آیا تو مانند یوسف، از میان مردم و دنیای مادی، به دنبال گنجی از معرفت و حکمت هستی که میتوانی به دیگران بخشش کنی؟
هوش مصنوعی: سرانجام، سرنوشت شاهان در جهان باقی میماند و آنها در زمانهایی همچون مهر و زمانهایی همچون کین، به زندگی ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: به خاطر بزرگی و عظمت تو، ای سردار مانند ایوان، با لطف تو، همچون آب زندگیبخش، در تندی و قدرتی چون آذربرزین.
هوش مصنوعی: اگرچه دستت پر از طلا و نقرهاست، اما هنر و قابلیتهایی که داری، تو را از قارن (شخصی ثروتمند) هم بالاتر میبرد. آسمان و سرنوشت تو به شکلی لرزان و پر از چالش است، همانطور که داستان گشتاسپ و برزین هم نشاندهنده دشواریها و نبردهاست.
هوش مصنوعی: ای بز گرامی و خوشبخت، با شراب و معشوق بمان و یاد مَیر مملکت را در دل داشته باش، نگاهی به مَیر مملکت بینداز.
هوش مصنوعی: ابونصر، آن کسی است که به عنوان پناه و حمایت از آزادگان، دلگرمی و خشنودی را برای آنها فراهم کرده است و برعکس، کسانی که از او دور شدهاند، دچار ناراحتی و اندوه شدهاند.
هوش مصنوعی: باید مانند روح باشی و همچون عقل شایسته، در هر کاری به آرامی و با دقت عمل کنی، زیرا کارهای سنگین به حوصله و توجه نیاز دارند.
هوش مصنوعی: تو همچون خسرو در دل نهانهای جهان به جستجوی معتصم هستی؟ فرماندهات در حال جستجو و حرکت همانند رستم است، او همچون افشین میباشد.
هوش مصنوعی: یک کسی که با تدبیر و سیاست به مقام و ثروت دست پیدا کند، حتی با کمترین امکانات هم میتواند کارهای بزرگی انجام دهد و به ارتفاعات بلند برسد.
هوش مصنوعی: یمین الدوله بوالفارس، شخصیتی است که گردون (فراز و نشیبهای زمان) را به عنوان حامی و نگهبان خود میداند. او همچون یک قهرمان نادر و بینظیر در میان فارسها، از ایران تا قسطنطنیه، وجود دارد و به تنهایی به عنوان ستارهای درخشان شناخته میشود.
هوش مصنوعی: خرد به عنوان یک جواهر باارزش شناخته میشود و از لطافت و ظرافت خاصی برخوردار است. در دنیای دشمنی، قلب دشمنان به آن وابسته است و در این جنگ و خصومت، مانند نوک نیزه و نیزهدار عمل میکند.
هوش مصنوعی: هرگاه با دشمن به جنگ بیفتد، از شمشیرش آتش به جان میافتد و در دشت، سیلی از خون به پا میکند، وقتی که فرماندهاش به لشکریانش بگوید آماده باشید.
هوش مصنوعی: ولی باعث میشود که زندگی و روح انسان افزایش یابد، در حالی که دشمن تنها به آسیب جسمی میپردازد. همواره از این ترتیب، نشاط و لذت از مشکلات به وجود میآید.
هوش مصنوعی: به تو، ای معشوق، دین من و دلم وابسته است. تو همچون شاهان بزرگ و با افتخار هستی. دشمنان از تیغ تو وحشت دارند و از این مکان تا سرزمین ماچین، همه به قدرت تو آگاهاند.
هوش مصنوعی: ای شاه نوظهور، آیا تو برای ما از ماه نو نیز با ارزشتر و خوشبختتر نیستی؟ اکنون زمان جدیدی است که بر ما فرامیرسد و غمهای پیشین را پشت سر میگذارد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به داستان عاشقانه خسرو و شیرین دارد. در اینجا به عشق و فداکاری فرهاد برای شیرین اشاره شده است. فرهاد، به خاطر عشقش، سختیها را تحمل کرد و کوه بیستون را برید تا به معشوقش برسد. در واقع، عشق و تلاش او برای رسیدن به محبوبش در این بیت برجسته شده است.
هوش مصنوعی: دشمن شما باید نظیر فرهاد باشد، در حالی که برنجوری و بیعدالتی باشد. از نعمت و قدرتی که دارید، شاداب و خوشبخت باشید، مانند خسرو که از لب شیرین لذت میبرد.
هوش مصنوعی: در این روز نوروز، با نوشیدن شراب و شادی، زندگی شما پر از رنگ و زیبایی خواهد شد. همواره روزهای شما خوش و میمون باشد و عیدهای شما همواره شیرین و خوشایند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الا ای ماه مشکینمو به پیش آر آن می مشکین
ملا کن ساغر و برنِهْ به دست عاشق مسکین
از آن رخشنده خرم که عشاق را شود زو کم
ز فکرت غم ز دیده نم ز بالا خم ز چهره چین
به رنگ چهره معشوق و اشک دیده عاشق
[...]
سزد گر سر فرازد ملک و شایدگر بنازد دین
که گیتی در مه آذر گرفت آیین فروردین
به ملک و دین همی نازند شاهان بلنداختر
که آمد شاه ملکافروز مهمان قوامالدین
کجا باشد ملک چونین سزد دستور او چونان
[...]
مرا هر دم همیگویی که برگو قطعه شیرین
به هر بیتی یکی بوسه بده پهلوی من بنشین
زهی بوسه زهی بوسه زهی حلوا و سنبوسه
برآرد شیر از سنگی که عاجز گشت از او میتین
تو بوسه عشق را دیدی مگر ای دل که پریدی
[...]
نسیم صبح کز بویش مشام جان شود مشکین
مگر هر شب گذر دارد بر آن گیسوی مشک آگین
اگر در باغ بخرامد سهی سرو سمن بویم
خلایق را گمان افتد که فردوسست و حورالعین
چو آن جادوی بیمارش که خون خوردن بود کارش
[...]
شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش و دین
چرا آن ترک کافر کیش غارت می کند چندین
در آن صف کو سپه رائد به قصد غارت دلها
دلی کآنجا نخواهه شد اسیر او زهی مسکین
چو دود آه خود با او رساندم سوخت چشمانش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.