گنجور

 
۵۴۲۱

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷۸

 

... گل داغ دل از گلهای تصویر است پنداری

ز شوقش لاله سان کردن سر از جیب زمین بیرون

به خاکم سایه آن نونهال افتاده پنداری ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۲

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۹ - قصیده

 

... غلطانده به خون داغ دل سوخته ام را

خالی که برخساره آن لاله عذار است

همچون نگه نرگس مخمور نکویان ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۳

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۱۰ - در منقبت حضرت امام موسی کاظم (ع)‏

 

... سموم قهر تو چون با هوای باغ آمیخت

ز لاله دامن آتش به بوستان افشاند

کلاه شادی مستان شود چنانکه بلند ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۴

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۱۴ - در منقبت امام علی نقی (ع)‏

 

... چنانکه شمع ز فانوس شیشه بنماید

به باغ لاله نمایان شد از پس دیوار

به هیچ دل نبرده ره غبار اندوهی ...

... ترانه سنج چو منقار عندلیبان خار

چنان وفور گل و لاله کرد سنگینی

که خون لعل برون جست از رگ کهسار ...

... به سومنات بدنها عروق را زنار

به قادری که گل آتشین لاله دماند

فشاند تا به دل کوهسار تخم شرار ...

... به آن شهید که با داغ دل بخون غلطد

چو لاله ای که بریزد به ساحت گلزار

به عجز خاک نشین و به نخوت منعم ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۵

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۲۱ - در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه الصلوات والسلام

 

... سنبل و گل بهم آمیخته چون عارض و زلف

نسبت نسترن و لاله چو داغ است و نمک

بر گل از بسکه فتد گوهر شبنم هر صبح ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۶

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۲۳ - در منقبت حضرت امام محمد تقی (ع)‏

 

... پیش رفتم اگر از نقش قدم صد فرسنگ

چند در وصف گل و لاله و سنبل جویا

در زمین غزل از خون جگر ریزم رنگ ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۷

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۲۷ - در منقبت حضرت امام جعفر صادق (ع)‏

 

... به این نیرنگ در چشم یقینش جلوه گردیدم

به فکر رنگ و بویی دسته بستم لاله و ریحان

به یاد زلف و رویی در گل و سنبل بغلطیدم ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۸

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۳۴ - در منقبت حضرت امام موسی کاظم (ع)‏

 

گشودن می توانستی گره از کار اگر ناخن

نبودی لاله سانم عقده ای در زیر هر ناخن

الم از خود رسد محنت پرستان را که همچون گل ...

جویای تبریزی
 
۵۴۲۹

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۳۶ - در منقبت حضرت پیامبرصلوات الله علیه

 

... من کجا و درد هجر او کجا ای وای من

لاله خونین دل دشت جنونم بی رخت

داغدار هجر باش دهر یک از اعضای من ...

... شعله می جوشد به رنگ شمع از لبهای من

بوی خون آید به رنگ لاله از پیراهنم

پر گل داغست از بس جسم غم پیرای من ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۰

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۳۹ - در منقبت حضرت امام رضا (ع)‏

 

... به رنگ معنی برجسته در کلام متین

چو داغ لاله نشکفته ام ز کثرت غم

گره شد آه گلوسوز در دل خونین ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۱

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۴۰ - تجدید مطلع

 

... بس است جوهر ذاتی لباس اهل کمال

که کرده لاله و گل را برهنگی تزیین

اسیر محبس اندیشه ام ز فکر سخن ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۲

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۴۲ - در منقبت حضرت امام حسن مجتبی (ع)‏

 

به سینه ام نفس از جوش غم نیابد راه

چو لاله در دل خون گشته ام گره شد آه

سرشک من شده از خون دل قبا گلگون ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۳

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۴۴ - در منقبت حضرت امام رضا (ع)‏

 

... گه ز لبخندی به داغ دل نمکدان ریختی

همچو جوش لاله موج خون به روی هم ز درد

از دل خون گشته ام تا نوک مژگان ریختی ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۴

جویای تبریزی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹

 

... آنکه خاک سیاه هند ازو

چمن لاله های جوغاسی است

قیمت اطلس فلک بر او ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۵

جویای تبریزی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵

 

... صبح صادق کی تواند شد سفید

پیش قهرش شعله برگ لاله ای

پیش خلقش گل غلام زر خرید ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۶

جویای تبریزی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲ - در معذرت حفظ الله خان

 

... زغنچه فرقی تا نافه غزال ختن

چراغ لاله و گل در خزان بیفروزد

ز چرب نرمی خلق تو یابد ار روغن ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۷

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - مثنوی در تعریف چراغان روی دل

 

... وفور نورش از فیض الهی

ز داغ لاله بزدوده سیاهی

چنین شب سال و مه را یاد ناید ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۸

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مثنوی توصیف کوه پیر پنچال و سختی راه و تعریف کشمیر مینو نظر

 

... ز رفعت سینه اش باشد فلک سا

کواکب پنبه داغ لاله اش را

فلک از تیغ او جسته کناره ...

... همیشه تیغه او تیغ بازی

چراغ لاله روشن هر کناره

زپیه و آتش ماه و ستاره

زرفعت هر سحر خورشید تابان

ببندد در تنور لاله اش نان

ز برف دایمی آن چرخ بالا ...

... سلامت تا نسیم این ره سپارد

ز لاله دیگ جوشی نذر دارد

کشیدن چون توان بار تن آسان ...

... فلک دیوانه جوش بهارش

در آتش نعل مه از لاله زارش

در او هر لاله شمع گیتی افروز

بنفشه شد ز بار رنگ و بو قوز

دل از زلف عروسش در کمند است

ز جوش لاله اش آتش بلند است

بود راهش کزو لاله عیان است

دم تیغی که دایم خون چکان است

میان لاله زار این راه پنهان

بود چون رشته تسبیح مرجان ...

... قلم برداشته نرگس به هر سو

دوات لاله از صنع الهی

به یکجا کرده شنجرف و سیاهی

تنور لاله اش نه سرد و نه گرم

که سودا می پزد با آتش نرم ...

... بود مشهور چون سبزان کشمیر

میان لاله تیغ کوه جانکاه

نماید همچنان کاندر شفق ماه

میان لاله زار این راه دلکش

بود پر پیچ و خم مو بر آتش ...

... کند با مهر دایم دست بازی

به لاله صحبت نسرین درین باغ

بود چسان به رنگ پنبه و داغ

شده پنهان به زیر لاله ریحان

چو آه غرقه در خون اسیران ...

... درنی گلراز از فیض پیاله

توانم داد داد سیر لاله

زهر برگی درین خرم گلستان ...

... چو گرد چشم خوبان خیل مژگان

بیا ساقی که فصل لاله زار است

هوای سیر باغ شاله مار است ...

... درختانش همه معشوق سرکش

همه پیمانه لاله به سرکش

چو این گلزار باغ پادشاهی است

نشانش لاله داغ پادشاهی است

بیا ساقی خدای ما کریم است ...

... نباشد همچو سیف آباد باغی

بود هر لاله اش روشن چراغی

بهشت جاودان باغ الهی است ...

... خوشا شهری که باغش نور باغ است

ز رشک لاله اش فردوس داغ است

توان برداشت نور اینجا به دامن ...

جویای تبریزی
 
۵۴۳۹

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - در تعریف اسب

 

... ز خوش اندامی سم این پریروی

ربود از لاله های سرنگون گوی

ز نعلش میخ زرین آشکاره ...

جویای تبریزی
 
۵۴۴۰

جویای تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » در منقبت امام علی (ع)‏

 

... هر کس نگفت مدح تو جز لخت دل مباد

چون غنچه های لاله زبانیش در دهن

خورشید از تنوره قهرت شراره ایا ...

جویای تبریزی
 
 
۱
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۳۶۲