گشودن می توانستی گره از کار اگر ناخن
نبودی لاله سانم عقده ای در زیر هر ناخن
الم از خود رسد محنت پرستان را که همچون گل
مرا پهلوی هر چاکی بروید در جگر ناخن
سر مویی گره از رشتهٔ تقدیر نگشاید
چو ماه نو گر انگشت شود سر تا به سر ناخن
به امداد خسیسان کی برآید حاجت منعم
که نتواند گشودن عقده از کار گهر ناخن
گره موج هوا کی واکند از طرهٔ آهم
گشودن چون تواند عقده از کار شرر ناخن
به سعی از کار نگشاید گره گر در هر انگشتت
بسان فلس ماهی روید از پا تا به سر ناخن
شد از شکل پلنگم روشن این معنی که می آید
ز بیدردان بکار داغداران بیشتر ناخن
نهادم تا به لب انگشت افسوس از تف آهم
به خاک افتاد چون پروانهٔ بی بال و پر ناخن
خسک در دیدهٔ خورشید ریزد سر مژگانت
مه نو را کند نی رشک ابروی تو در ناخن
ز شوخی موج اشکم دیده را دلتنگ کی سازد
نمی رنجد زند چون طفل بر روی پدر ناخن
کی از تدبیر بگشاید دل آغشته در خونم
که نتواند گشودن چون گره گردید تر ناخن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات درونی و دردهای خود میپردازد. او از عقدهها و مشکلاتی که همانند گرههایی در ناخنها وجود دارند، صحبت میکند و حس میکند که نمیتواند از این گرهها و مشکلات رهایی یابد. شاعر به مقایسه ناخنها با گلها و داغهای درون خود میپردازد و بیان میکند که حتی کوچکترین تغییرات در تقدیرش نمیتواند به او کمک کند. او به ناکامی در حل مشکلات و گرههای زندگی اشاره میکند و در نهایت به حس تنهایی و غم عمیق خود میپردازد. این شعر نشاندهندهی احساسات پیچیده و عمیق انسانی است که در تلاش برای گشودن گرههای زندگی خود است.
هوش مصنوعی: اگر ناخن نداشتی، میتوانستی مشکلاتت را حل کنی، اما اکنون مانند لالهای که زیر هر ناخن گرفتار است، دچار عقده و قفلهای درون خود هستی.
هوش مصنوعی: رنج و درد ناشی از مشقتها به خودی خود به سراغ پرچمداران محنت میآید، مانند گلی که در کنار هر زخم و شکاف، در دل آدم رشد میکند و خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمیتواند تقدیر را تغییر دهد، حتی اگر کسی به اندازهی سر یک مو هم تلاش کند، چرا که اگرچه ممکن است برای تغییر اوضاع تلاشی صورت بگیرد، اما سرنوشت همچنان پابرجاست و آنچه در کار است، انجام میشود.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است کسی که بیارزش و فقیر است به کمک من بیاید؟ در حالی که کسی که به نعمتهای دنیا دست یافته نمیتواند مشکل و معضل خود را حل کند.
هوش مصنوعی: وقتی که موج هوا از گرههای مویم آزاد شود، چگونه میتوان به راحتی مشکل شعلهٔ آتش را حل کرد؟
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش، گرههای کار باز نمیشود، حتی اگر همچون فلسهای ماهی در هر انگشتت باشد، از پا تا سر ناخن.
هوش مصنوعی: از شکل پلنگم میتوان فهمید که افرادی که احساسات و دردی ندارند، برای کسانی که داغ دیدهاند، بیشتر از آنها آسیب میزنند و زخم میزنند.
هوش مصنوعی: دلی پر از حسرت را به لبم رساندم، اما در نهایت کلامم به زمین افتاد و حالتی شبیه پروانهای که بال و پر ندارد پیدا کردم.
هوش مصنوعی: اشک در چشمان خورشید میریزد و سپیدهدمی را که به مانند ماه جدید است، میگویی که ابرویت حسادتانگیزتر از آن است که من بتوانم به آن نگاه کنم.
هوش مصنوعی: از شوخی موج اشکم، آیا دیدهام را دلتنگ میکند؟ همچنان که کودک بر روی پدرش نمینالد.
هوش مصنوعی: کی میتواند از تدبیر و فکری که در دل من نشسته و به خون آغشته شده است، پردهبرداری کند؟ این دل چنان گره خورده و سخت شده که مانند ناخن ترد نمیتواند باز شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فشرده سایهٔ مژگان بر آن گلبرگ تر ناخن
چو آن موری که محکم کرده در تنگ شکر ناخن
به رنگ غنچه کز موج هوا در باغ بگشاید
دلم بگشود بر زخمش فلک زد هر قدر ناخن
دو بیدل را دراندازد بهم مژگانش از چشمک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.