گنجور

 
۵۰۲۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

ای کرده سرمه از ناز چشم غزاله ها را

عکست برشته در حسن رخسار لاله ها را

مهر بتان نوشته در سینه های عشاق ...

... در مغز سنبلستان پیچیده دود سودا

یارب که شانه کرده مشکین کلاله ها را

تا چهره های سبزان خوی کرده دید از شرم ...

... با بوی دوست فیاض امشب به باغ و صحرا

از رشک داغ کردم گل ها و لاله ها را

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

... عشرت این گلستان وقف که شد یارب که شد

غنچه را قسمت ملال و لاله را ماتم نصیب

عمر باقی بود و روز تیره تا پیری کشید ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

... جام و سبو ز هجر رخت دل شکسته اند

چون داغ لاله در کف ساقی ایاغ سوخت

محض از برای خاطر پروانه ها به بزم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

... به نسبت تو چنان ذوق سوختن عام است

که در کنار گل و لاله طفل شبنم سوخت

دمی که آتش بیداد او زبانه کشید ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵

 

... که زیر ابر نهان آفتاب تابانست

به سیر لاله و گل دل نمی کشد هرگز

دلم ز غنچة پیکان او گلستانست ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

... ممتاز بود داغ دل از داغ سراپا

این لاله درین باغ گل دست نشانست

از رنگ تنک ظرف توان یافت ضمیرش ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹

 

... اگرچه عقل جنون پرور و جنون خودروست

به گل چه باج دهد لاله ای که صحرایی ست

تصرفی که دلم از جمال لیلی دید ...

... که عقل با همه تمکین هنوز سودایی ست

چنین که از تو گل و لاله می فریبندم

سزد که طعنه زند دشمنم که هر جایی ست ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

... پادشه را خطة بغداد می باید گرفت

ترا چو خط طرف روی لاله رنگ گرفت

ز رشک آینة آفتاب زنگ گرفت ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۲۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۷

 

... تبسم که به داغ جگر نمک ریز است

کزین امید گل لاله داغدار شکفت

چه حاجتست به باغم که نازنین مرا ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

 

باده از ابر خورد فصل بهاران گل سرخ

که برافروخته چون لاله عذاران گل سرخ

گل به دامن کندم اشک که از دولت عشق ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۷

 

... نه هر دل قابل دردست و هر جان باب نومیدی

به صد خون لاله ای از یک چمن گل داغدار افتد

پسند ناکسان بودن نشان ناکسی باشد ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

به تماشای گل و لاله که پروا دارد

با خیال تو چه گنجایش این ها دارد ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۸

 

... از پی عزم طواف سر کویی فیاض

اشکم از خون گل و لاله وضویی دارد

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۰

 

عجب ار درین بهاران گل و لاله بار گیرد

که ز گرد خاطر من نفس بهار گیرد ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۸

 

... هر جا که دست می نهم اعضای خسته را

چون برگ لاله قطرة خون جگر چکد

شد دیده ام سفید و همان گریه در جدال ...

... از زخم کوهکن ز دم تیشه تا به حشر

خون لاله لاله بر سر کوه و کمر چکد

فیاض شهد می دهد از دفترت مگر ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

... تا چهره اش به آب نزاکت سرشته شد

از لاله رنگ و نازکی از گل فشرده اند

در عهد زلفش از رگ اندیشه اهل فکر ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۰

 

زرشک خال که سوزد بر آن عذار سپند

چو لاله سر زند از خاک داغدار سپند

ز چشم زخم خزان نیست آفتی ممکن ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۶

 

... جام خورشید گر از دست مسیحا گیرند

داغداران تو چون لاله بدان نزدیکند

که شوند آتش و در دامن صحرا گیرند ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۳۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰

 

... خاطر مشکل پسندش تا چه فن خوش می کند

از نسیمت لاله مرهم می نهد بر داغ خویش

گل ز بویت زخم خود را در چمن خوش می کند ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۵

 

... داغ غم در سینة من کام بالیدن گرفت

ورنه جا این لاله را در کوهساران تنگ بود

بسکه پر بود از نوای نالة من صحن باغ ...

فیاض لاهیجی
 
 
۱
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۳۶۲