گنجور

 
۳۴۴۱

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۷

 

... هر کار که بدخواه تو در یکدگر آرد

ماهارکشی دور فتد در بنه چرخ

تا چون شترش کی بقطار تودر آرد ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۲

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۸

 

... نعره ها میزنم که سوزش آن

چرخ را خون ز دیدگان بگشاد

ناله ها میکنم که جوزا را ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۳

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴

 

... کرد کاری که نه نیکوست نگردد هرگز

چرخ دربان تو گشته است و جهان دارد عزم

که از این قاعده تا اوست نگردد هرگز

گر مرا دوست ندارد چو من او را چه عجب

چرخ با اهل هنر دوست نگردد هرگز

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۴

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۵

 

چرخ دولابی ام افکنده چویوسف درچاه

وای سیاره ی او کز نظر آرد رسنم ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۵

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۸

 

... چون وطن بر ستانه ی تو کنم

سر چرخ برین سزد جایم

شکر یزدان که عقد مدحت توست ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۶

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۹

 

... چون ز آب و خاک نطق برآورده توام

در دست چرخ ناکس چون من بسی است لیک

زان است غبن من که به کس کرده توام

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۷

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۴

 

ای در زده بدامن بیداد چرخ دست

از دست تو دریده گریبان خویشتن ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۸

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۶

 

... از پی جانداری سلطان عالی هیکلش

شحنه جوشن وران چرخ بردارد کمان

دور باش عکس اولاحول دیو آمد که هست ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۴۹

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۹

 

صلحی رود میان تموز و خزان چنانک

تا حشر دور چرخ نگرداندش تباه

در جمله خسروی است قزل ارسلان که عقل ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۰

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۰

 

... مثل تو نادیده یک جهان معانی

چرخ کمان کفایت تو بزه کرد

نقش صوردوخت بر نشان معانی ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۱

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۲

 

... طفل دیدی که تولد کند ازوی زالی

صفدرا چرخ بهر مرتبه درپای آرد

در هوای سخن ار باز گشایم بالی ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۲

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۳ - اثیر رفت و بحضرت سپرد گنج سخن

 

... به تیغ قادر بیچون قضای مقدوری

دماغ چرخ که پر بادکبر سلطنت است

به پیش امر تو تن در دهد به مأموری ...

... همیشه تا که کند کشت زار ارکان را

رونده چرخ فلاسنگ تاب ناظوری

ز عکس صاعقه تیغ گشت عمر عدو ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۳

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - مدح سلطان ارسلان طغرل

 

... صبح هم ترسد که خنجر برکشد

چرخ یار ارسلان طغرل است

کار کار ارسلان طغرل است ...

... پیشگار ارسلان طغرل است

چرخ گردان باکمر شمشیرنعش

چتر دار ارسلان طغرل است ...

... در ره قهر تو در بازار عدل

بر قفای چرخ بد کیش آمده

سینه خصم تو چون روی فسان

زاین کمان چرخ نگون ریش آمده

در دل گل میرود اندیشه وار ...

... برکشید از جمله ی عالم مرا

چون فلک بر چرخ گردان جای داد

رای سلطان بنی آدم مرا ...

... ای جنابت چون سپهر افراشته

چرخ ارکان چون تویی ناداشته

در وغا روز هزیمت شیر چرخ

ز اژدهای رایتت بر کاشته ...

... خسروا دولت قرین بادا تو را

بارگه چرخ برین بادا تو را

هرچه در نه حلقه ی افلاک هست ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۴

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان

 

... عین کمال فتنه ز عین کمال عید

چرخ ظفر مظفر دین عالم کرم

در شان خستگان عنا مرهم کرم ...

... میدان دهر اگرچه فراخ است تنک اوست

ایوان چرخ اگرچه بلند است پست اوست

تیری همی نه بینم در جعبه سخن ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۵

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - مدح

 

... گویی ز روی بنده نوازی کاثیر من

عمرت جود ور چرخ ز آثام دور باد

از تاج و تخت تو بد ایام دور باد ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۶

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان

 

... دست نقص از دامن حسن تو کوتاه آمده

تیر چرخ از ترکش جزع تو یک بیلک شده

لطف جان از خرمن لعل تو یک کاه آمده ...

... عزم تو هرجا که بگشاید دری بر روی ملک

چرخ مسمار ابد بر دست دربان می زند

شعله تیغ شریعت ساز ملحد سوز تو

آتش اندر رخت چرخ آخشیجان می زند

هر که روزی با خلافت ماه بر کوهان زده است ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۷

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - تأسف از درگذشت صدر اجل و سپردن سه پسر او بهاءالدین- جمال الدین- حسام الدین به سلطان الب ارسلان غازی

 

... کم از کم است فنا با نصاب می نشود

شهاب چرخ وزارت شد او که میگوید

که ماه صدر نشین چون شهاب می نشود ...

... بدل همان سمر دی ودوش باید داشت

ز چرخ جانی عبرت پذیر باید جست

ز دهر سمعی عبرت نیوش باید داشت ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۵۸

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳

 

... بر بالش حکم کی نشانند او را

گر چرخ نمیرود به کام تو مرنج

کو نیز چنان رود که رانند او را

اثیر اخسیکتی
 
۳۴۶۰

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۰۹ - القضا و القدر

 

... شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره دین

چرخ از تو هزار بار سرگشته تر است

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۴۹۲