دل گواهی می دهد این کعبه اقبال را
کرد معمار فلک دایم به معموری ضمان
پیش این ایوان اگر تقدیر دستوری دهد
سجده آرد طاق کسری نه که طاق آسمان
ظل او غمخوار گان را چون ادم بزم طرب
صحن او ترسندگان را چون حرم حصن امان
پاسبانی بر سرش بر پاس هر بامی فضا
پیشگاری بر درش در پیش هر کاری زمان
جز رقیبان هنر در وی نبوده دیده کس
جز امینان خرد بر وی نبوده قهرمان
کوته از بالای اوج منظرش دست یقین
قاصر از پهنای بسط مطرحش پای گمان
از پی جانداری سلطان عالی هیکلش
شحنه جوشن وران چرخ بردارد کمان
دور باش عکس اولاحول دیو آمد که هست
هفت نقش منفعل از چار قطر او زمان
مطرب طبع است خاکپای او در خاصیت
راست چون خاکی که باشد مدفن زر جهان
خسته محنت حریم او پسند ملتجا
هاتف دولت صدای او گزیند ترجمان
دولت فربه ز فر اوست راعی عجاف
سایه لاغر زیاد او مراعی آسمان
مالک او گر نبودی مسند قاضی القضات
در جناب او سعادت کی نشستی یک زمان
یا رب اقبالی ده او را بر حضور اولیا
چون اجل امید بند و چون سخن جاویدمان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عظمت و احترام نسبت به یک مکان مقدس و معمار آن پرداخته است. شاعر به توصیف ویژگیهای این مکان میپردازد و آن را به عنوان کعبهای با اقبال و خوشبختی توصیف میکند. او اشاره میکند که اگر تقدیر چنین باشد، حتی ساختارهای بزرگی مانند طاق کسری نیز در برابر آن سجده خواهند کرد. همچنین، شاعر ضمن ذکر دورنمای عظیم این مکان و قدرت و سلطنت خود را در میان مخلوقات، به غمخواران و مؤمنان اشاره میکند و به نقش آن در ایجاد احساس امنیت و آرامش تأکید میکند. در نهایت، شاعر درخواست میکند که خوشبختی و اقبال به این مکان و صاحب آن عطا شود.
هوش مصنوعی: دل اشاره میکند که این کعبه، نماد خوشبختی است و معمار آسمان همیشه در حال ساخت و ساز و حفاظت از آن است.
هوش مصنوعی: اگر در این مکان مقدس سرنوشت حکم دهد، طاق کسری (طاق کسری از بناهای باستانی ایران) به خاطر عظمت و اهمیت آن به سجده درمیآید، نه اینکه فقط طاق آسمان چنین احترامی داشته باشد.
هوش مصنوعی: سایه او، حامیانش را مانند آدمی در مجلس شادی میسازد و ترساندگان را مانند حرمتی که از امنیت برخوردارند، در امان نگه میدارد.
هوش مصنوعی: در اینجا گوینده به تدبیر و مراقبت از امور اشاره دارد. او میگوید که مانند نگهبانی که بر روی بامها ایستاده و همه جا را زیر نظر دارد، باید در کارها دقت کرد و از هر حرکتی آگاه بود. به مضمون کلی این بیان میتوان اشاره کرد که ضرورت مراقبت و زمانشناسی در انجام کارها اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس جز رقیبان هنر او را ندیده و فقط خردمندان بر او مسلط بودهاند.
هوش مصنوعی: از جایگاه بالای اوج، دیدگاهش به حدی است که یقین نمیتواند به تمام دامنهی گستردگی آن برسد و فقط پای گمان در این میان وجود دارد.
هوش مصنوعی: در پی موجودی با stature و مقام بلند، شجاعت و دلاوری همچون کمان بلند از آسمان را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: دور باش از تصورات اولیه که مانند دیوانگی است، زیرا هفت تصویر از تغییرات زمان به خاطر او وجود دارد.
هوش مصنوعی: مطرب مانند یک هنرمند بزرگ است که در هر جایی که پا میگذارد، تاثیر و خاصیت خود را به جا میگذارد، همانطور که خاکی که در آن طلا دفن شده، ارزش و خاصیت خاصی دارد.
هوش مصنوعی: انسانی که از سختیها و مشکلات زندگی خسته شده است، به حریم و محضر خداوند پناه میبرد. هر کسی که در جستجوی راهنمایی و حمایت باشد، صدای خدا را که مثل یک پیامبر یا راهنما است، به عنوان بهترین گزینه انتخاب میکند.
هوش مصنوعی: خوشبختی و نعمت از قدرت و عظمت او ناشی میشود، و نگهبانان و مدیران در زیر سایه او هستند و این سایه، به اندازهای نازک و کممایه است که بیشتر شبیه یک سرپناه ضعیف به شمار میآید. در حقیقت، خوشبختی و زمینهای حاصلخیز در زندگی به او وابسته است.
هوش مصنوعی: اگر مالک در کنار او نبود، به عنوان قاضی القضات بر این مسند نمینشست و آیا سعادت در یک لحظه در نزد او فرود میآمد؟
هوش مصنوعی: خداوندا، به او توفیق بده تا در حضور اولیای الهی قرار گیرد، همچنان که مرگ به او امیدی نمیدهد و کلامش همیشگی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان
لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان
چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان
بیروان تن پیکری پاکیزه چون بیتنْ روان
گر بجنبانیش آب است، ار بلرزانی درخش
ور بیندازیش تیر است، ار بدو یازی کمان
از خرد آگاه نه در مغز باشد چون خرد
[...]
بس که جستم تا بیابم من از آن دلبر نشان
تا گمان اندر یقین گم شد یقین اندر گمان
تا که میجستم ندیدم تا بدیدم گم شدم
گم شده گم کرده را هرگز کجا یابد نشان
در خیال من نیامد در یقینم هم نبود
[...]
سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان
بوستان هرگز ندیدیم رسته بر سرو روان
بوستانی ساختی تو برسر سرو سهی
پر گل و پر لاله و پر نرگس و پر ارغوان
ای بهار خوبرویان چند حیلت کرده ای
[...]
خسروا جائی بهمت ساختی، جائی بلند
پر ز خوان خواهی کنونش کرد و خواهی پر سخوان
تیر تو مفتاح شد در کار فتح قلعه ها
تیر تو مومول شد در دیده های دیده بان
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.