جمشید رکابا توئی آن شاه که امرت
از سنگ سیه ناقه صالح بدر آرد
گر گلبن فردوس خورد آب خلافت
برجای گل تازه، شتر خار بر آرد
او، بار بیک رقص شتر بگسلد از هم
هر کار که بدخواه تو در یکدگر آرد
ماهارکشی دور فتد در بنه چرخ
تا چون شترش کی بقطار تودر آرد
بر هر که رود کین شتر در دل دوران
از تیغ تو ناکاه کمیتش بسر آرد
همچون شتر جمز رود ابر سبکپای
تا باز ز فتح تو بعالم خبر آرد
تو ملک جهان جوی که در خانه همت
هرکس شتر خویش ببالای در آرد
در شغل خلافت چه برد خصم شتردل
احسنت پلاسی و مهاری بسر آرد
گه گه فلک از نفس شتر حذف کند پا
تا محمل اعدای تو در پشت سر آرد
این دیده ی نار است بداندیش تودارد
کز قد شتر کردن کژ در نظر آرد
بر شهپر جبرئیل چمد چون شتر حاج
هر کاو سوی درگاه توراه سفر آرد
منزلگه عیسی سزد و مرحله خضر
آنجا که شتربان توروزی مقر آرد
با بخشش تو هر که کند یاد دو عالم
از بهر شتر غالیه گون آنجور آرد
ور فی المثل از جرعه بزم توشودمست
جمّال شتر جانب خانه بجر آرد
در مرتبه تا کعب کمال تو نباشد
کردون شتر خو که زکوهان قمر آرد
هر کاو بغذا مغزشتر خورده نباشد
آلت ز پی شیشه ز دودن بتر آرد
کشتی زشتر وصف طبیعی است ولیکن
با شیر ژیان دست کجا در کمر آرد
پای شتر آمد کف بدخواه تو دررزم
ز آنجا که بر او نیزه گذارد سپر آرد
باز این دم مشکین ز حیات است اثیرا
کس بر شتری اینهمه خون جگر آرد
حساد فرومایه بسی داری و اشتر
بیماری مرک از مگس مختصر آرد
زان قوم کران خوی که با بار قمطره
نادان بود آنکس که شتر در شمر آرد
از عقل که باشد خرفی کاو شتر نر
بی فایده در کارگه شیشه گر آرد
صد خنده زند خرکه گه علت قولنج
دانا به بر لفج شتر گل شکر آرد
ای آنکه بیک دم زدن از بکر تفکر
صد مرغ شترمرغ بیانت بپر آرد
زان طبع که پیرایه ده کل وجود است
شاید که نصیب شتری اینقدر آرد
یک نکته هم از باب شتر لایق حال است
تا بنده بر این نکته حکایت بسر آرد
ایشاه درین فصل شتر موی بیفکند
ترسم شتر من به غلط موی بر آرد
شاها در عید است و مدام از پی قربان
در شرط بود کاین شتر و آن نفر آرد
شایسته نحر است عدو چون شتر کور
چندانش امان ده که ز گل پای بر آرد
من کعب غزال آرم و خلعت برم و زر
تا جان کند آن بیش که روشن کدر آرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مدح جمشید، پادشاه ایران، میپردازد و او را به عنوان شخصیتی بزرگ و توانا توصیف میکند. شاعر با تشبیهات متعددی از جمله شتر، به قدرت و عظمت جمشید اشاره میکند و برتری او را بر دشمنانش و نقش او در حفظ خلافت و نظم در جهان بیان میکند. در این شعر، شتر به نمادی از قدرت و جوانمردی تبدیل شده و به شکلهای مختلفی در توصیف ویژگیهای جمشید به کار رفته است. همچنین، شاعر به بخشش و خیرخواهی جمشید اشاره میکند و او را به عنوان کسی میداند که همچون شتری وفادار، همواره آماده خدمت به مردم و کشورش است. در نهایت، این شعر به مراسم قربانی و اهمیت آن در جشنها نیز اشاره دارد.
هوش مصنوعی: جمشید، تو آن پادشاهی هستی که فرمان تو میتواند از سنگ سیاه، شتر صالح را به وجود آورد.
هوش مصنوعی: اگر باغ بهشتی از آب حکومت سیراب شود، به جای گلهای تازه، شتر خار میآورد.
هوش مصنوعی: او به قدری قوی و نیرومند است که میتواند هر حرکتی را که دشمنان تو به طور هماهنگ انجام میدهند، از هم بپاشد و بیاثر کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، بیان میشود که چرخ زندگی و روزگار به دور ما میگردد و مشابه شتری که در قطار (یا صف) در حرکت است، ممکن است ما نیز در مسیر خود و در زمانهای مختلف، با مشکلات و چالشها روبرو شویم، اما همچنان باید ادامه دهیم و به جلو برویم.
هوش مصنوعی: هر کسی که کینهای از تو در دل داشته باشد، در نهایت با قدرت تو و با تیغ تبر تو، به زانو در خواهد آمد.
هوش مصنوعی: مانند شتری که با آرامش از رودخانهای عبور میکند، ابر سبکپای حرکت میکند تا بعد از پیروزی تو را به جهان بشارت دهد.
هوش مصنوعی: تو همچون سلطانی هستی که هرکس در خانهاش با تلاش و اراده خود، به شکوه و عظمت میرسد.
هوش مصنوعی: در مقام خلافت، چه ارزشی دارد که دشمن، تحمل کند و با مهارت، خود را به جلو بکشد و دام را در دست گیرد؟
هوش مصنوعی: گاهی اوقات سرنوشت از نفس شتر کاسته میشود تا بار بزرگ تو را پشت سر بیاورد.
هوش مصنوعی: این چشم بدبین، به خاطر افکار منفیاش، از قد شتر، تصویر نادرستی را در نظر میآورد.
هوش مصنوعی: بر دوش فرشتۀ جبرئیل، چمدانی وجود دارد مانند شتر که هر کسی که به درگاه خدا سفر کند، آن را با خود میبرد.
هوش مصنوعی: محل زندگی عیسی و مقام خضر مناسب است، جایی که شتربانی در آن روز به استراحت میپردازد.
هوش مصنوعی: هر کسی که با یاد تو و با بخشش تو، به فکر دو دنیا میافتد، به خاطر طعم خوش شتری با عطر غالیه، به آن دنیا میرسد.
هوش مصنوعی: اگر از شراب بزم تو یک جرعه بنوشم، مانند لباس بر دوش شتری میشوم که در حال راه رفتن به سمت خانه است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به کمال و مقام والای تو نرسیدهام، خود را در دنیای مادی نمیتوانم ببینم، زیرا که قمر (ماه) از کوهها نشأت میگیرد و در این راستا، من نیز باید به دستاوردهای بزرگ برسم.
هوش مصنوعی: هر کس که از غذا و فکر خوب بهرهمند نباشد، در کارش بیشتر از آنکه سود ببرد، ضرر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: کشتی زحمت و سختی است و در وصف طبیعی، به نظر میرسد اما وقتی با سختیهای دیگر، مانند قدرت و شجاعت شیر در بیفتد، چگونه میتوان آن را به دوش کشید و تحمل کرد؟
هوش مصنوعی: در میان میدان نبرد، شتر با پای خود به تو زیان میزند و از آنجا که بر او نیزه میزنند، سپر به دست میگیرد.
هوش مصنوعی: این لحظهی پر از زندگی و نشاط است، هیچکس نمیتواند بر شتری اینقدر دلی پر درد را به دوش بکشد.
هوش مصنوعی: حسادت افراد پست و بیارزش بسیار است، و یک شتر بیمار نمیتواند تنها از یک مگس کوچک آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: از کسانی که نادانی را با خود حمل میکنند، انتظار کارهای بیفکرانه میرود؛ مانند این که شتر را به شمر ببرند.
هوش مصنوعی: کسی که عقلش درست کار نکند، مانند شتر نر است که در کارگاه شیشهسازی هیچ فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: خرکه، با حالتی شاد و خندان، در هنگامی که دانایی علت دردهایش را میداند، به این فکر میکند که مانند شتری که گل و شکر را به همراه دارد، میتواند به کسی یا چیزی ارزش و زیبایی ببخشد.
هوش مصنوعی: ای آن کس که با یک لحظه فکر و اندیشه، میتوانی به اندازهی صد پرندهی شترمرغ، سخن تازه و بینظیری بگویی.
هوش مصنوعی: شاید از طبع و ویژگیهای وجودی کسی که همه چیز را آرایش میدهد، چیزی نصیب شتر شود، که این نشاندهندهی تنوع و ناپایداری بهرهمندیها در زندگی است.
هوش مصنوعی: یک موضوعی وجود دارد که به خوبی با وضعیت شتر تطابق دارد و من میخواهم درباره این موضوع داستانی را بازگو کنم.
هوش مصنوعی: در این فصل شتر، موهای خود را میریزند و من نگرانم که شتر من به اشتباه موهایی را بازگرداند.
هوش مصنوعی: شاه در روز عید به دنبال قربانی است و در این بین شرط بندی میکند که این شتر و آن نفر را به او بیاورند.
هوش مصنوعی: دشمن همچون شتری که کور است، اگر به او امان بدهی، ممکن است از گلی که در پایش گیر کرده، برآید. این به این معناست که اگر به فردی که ناپسند است، فرصتی بدهی، ممکن است به مشکل و ضرر منجر شود.
هوش مصنوعی: من همچون کعبهای از غزالان زیبا میآیم و لباس فاخر و زری را بر تن میکنم تا جان مرا فدای آن کند که نور و روشنی بیشتری به ارمغان آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر روزکه خورشید سر ازکوه برآرد
از فتح و ظفر شاه جهان را خبر آرد
گوییکه همی پوید بیک توبه تعجیل
تا نامه فتح و ظفر از راه در آرد
احسنت وزه ای خسرو پیروزکه هر روز
[...]
صاحبنظری کو که جهان درنظر آرد
یا محرم رازی که ز عقبی خبر آرد
زنهار مزن تیر ستم بر دل درویش
کان تیر ستم تیغ و سنان بر جگر آرد
نیکو نبود تخم بدی کاشتن آری
[...]
هر ناوک مژگان که دلم در نظر آرد
در دیده نهالی شود و گریه بر آرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.