میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۰
با رقیبان سر سفر داری
با اسیران دگر چه سر داری ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۶ - ترکیب بند
... انموزج داستان تجرید
کردی چه سفر ز کوی اطلاق
زی کشور قید و ملک تقیید ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۰ - برای دوست مسافری سروده شده است
ای بسته رخت و عزم سفر کرده زین دیار
یک کاروان دل پی او گشته رهسپار ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۱ - در مولود سید المرسلین خاتم پیغمبران
شامگان که شه خیل نجوم از خاور
کرد زی مملکت باختر آهنگ سفر
من آهنگ تفرج را از مشکوی خویش ...
... هفته ای یکدوسه بل بیشترک بیشترک
بازگشت او و برون رفت بآهنگ سفر
چون بشد ماه صفر ماه ربیع الاول ...
... چون دو گیتی همه را یکسره سر بر خط تو راست
بسوی ملک عدم باید کردنش سفر
از عدم نیز دو گام آنسو باید رفتنش ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۳ - در تهنیت عید غدیر خم
... سبزه از باغ بشد سوی عدم راه نورد
غنچه از راغ بشد سوی سفر راهسپار
گل ز گلزار بصد خون دل آمد بیرون ...
... تا می از خم بسبو ریختم از شیشه بجام
گل ز کلزار سفر کرد و بشد فصل بهار
سبزه شد سرد و چمن زرد و گلستان بیورد ...
... دعوت خوان ترا کلک قضا رقعه نویس
سفره جود تو را دست قدر خوانسالار
خطه ملک تو را صحفه گیتی سامان ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۵ - مولود ختم ولایت زمان عجل الله فرجه
... گذر کند شود از لطف چشمه کوثر
سفر کند شود از قهر شعله یزدان
ز لطف وجودش این قطره ایست از دریا ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹
ما رهرو فقریم و فنا راهبر ما
بی خویشتنی کو که شود همسفر ما
ای آنکه ز خود با خبری در سفر عشق
زنهار نیایی که نیابی خبر ما ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹
... در کوی دل رسیده فکندند بار خویش
آسوده از مهالک سیر و سفر شدند
با آنکه بود در دل عشاقشان مقام ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰
... طی گدایان طریقت به مرارت کردند
خیر محضند ولی در سفر عشق صفا
خوبرویان وفا پیشه شرارت کردند
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹
... خار عشق تو گل و یاسمنم
سفر کوی خرابات فنا ت
عاقبت برد بسوی وطنم ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲
... هر دو از آتش او مشتعلیم
آن سفر کرده که دل همره اوست
غیر ما نیست که دنبال دلیم ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - وله ایضا
... آب اثبات خودی منبع او چشمه نفی
نان الا طلبی معدن او سفره لاست
زن در نیستی ای طالب هستی که عدم ...
... همچو ما باش که بعد از سیران و طیران
سفر اندر وطن و زاویه بال عنقاست
پیکرم دایره دور و دلم نقطه عشق ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - وله ایضا
... واحد اول اقلیم ازل ملک اله
که بشر راست درو راه اگر کرد سفر
سفر ثانی در سیر من الله الیه
که ولایت را تکمیل صعودست و سیر ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در نعت و مدح حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم
... ز فرق اول تا حد فرق بعد الجمع
نمود چار سفر قطب ثابت سیار
رساند حد کمالات ختم را احمد ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - من مکنونات سره و فواتح افکاره و نعت حضرت ثامن الحجج ارواحنا فداه
... مطلوب گشته باز طبکارم
سلاک راست چار سفر من خود
عمریست در کشاکش اسفارم
سیر منازل سفر ثانی
بیرون بود ز حیز گفتارم ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مسمطات » در منقبت و مدح حضرت خاتم النبیین و سید المرسلین صلی الله علیه و آله و سلم
... یافت ز بحر یقین گوهر دریای من
دل که خدا جوی شد کرد سفر از وطن
جان شد سر تا بپای رست از اوصاف تن ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
... مرا زین بحر امکان گذر نیست
ولیکن چاره یی از این سفر نیست
می استی ناخدای قلزم روح ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۸ - سؤال دهم
سفر چارست بر گو آن کدامست
الیه و منه هر یک را چه نامست ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۹ - جواب
... الی الله نام این سیرست مطلق
خدا شد پس ز خود در خود سفر کرد
مسمایی بهر اسمی نظر کرد ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۳۰ - فی المناجات
خدایا نفس ما را راهبر کن
سر و سرخیل ارباب سفر کن
مر این مرغ همم را بال و پر ده ...