ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - هنگام شکستن دست ملک الشعراء بهار در آغاز جنگ عمومی و مهاجرت فرماید
... سرشک خونین از چشم جویبار آورد
تو در قطار بنی نوع خود چنانستی
که شیر را بشتر کس بیک قطار آورد
اگر صداع برد ابله از تو باک نه زانک ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۵ - ترجمه اشعار ایل بیگی مرحوم جانشین تیمور
... ای دریغا کم غم دوران دلی دارم بتنگ
هر طرف سرباز بینم با قطار و با فشنگ
هر زمان در گوشم آید نعره توپ و تفنگ ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
... می رسد از صف کرمانشاهان
در قطار وزراء ناگاهان
فتنه شرق و بلای غرب است ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱
... بنده ای از بندگان حضرت عشقم کنون
گرچه باشم در قطار آل سلطان نجف
آفرین بر مصرع بیدل که طغرل گفته است ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - فراقنامه
... به بوستان لطافت نهال قامت او
به مثل طوبی و شمشاد و سرو خوشه قطار
دهن به وقت سخن بود حقه گوهر ...
... به یاد خنده لعل تو آنقدر نالد
رود ز دیده بسی اشک او قطار قطار
منم که ناله اویم به گوشت ای دلبر ...
اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۵۵ - چند بروی خودکشی پردهٔ صبح و شام را
... نغمه کجا و من کجا ساز سخن بهانه ایست
سوی قطار می کشم ناقه بی زمام را
وقت برهنه گفتن است من به کنایه گفته ام ...
اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۳۸ - تمهید گلشن راز جدید
... بچشم خویش بیند جوهرش را
قطار نوریان در رهگذار است
پی دیدار او در انتظار است ...
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۰ - بر مزار سلطان محمود علیه الرحمه
... آب جوها نغمه خوان در کاخ و کو
قصر های او قطار اندر قطار
آسمان با قبه هایش هم کنار ...
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۵ - در طلبِ اسب از نظام السلطنه
... در پیش خواجه بخشش یک اسب هیچ نیست
بخشیده است خواجه مکرر قطار اسب
دارم امید آن که هم امروز خویش را ...
عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزلها » شمارهٔ ۵۵ - دل کارگر زلف سرمایهدار!
... بدم از اینکه بدو خوب و ننگ و نام امروز
به یک رویه و در یک قطار می گذرد
مرا که سایه آن سرو بارور بر سر ...
عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبهها) » شمارهٔ ۶ - قصیدهٔ علیجان
... عالم و جاهل به یک ردیف در انظار
خادم و خاین به یک قطار علی جان
عصر تمدن ببین و دور تجدد ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - جواب قصیدهٔ ادیبالممالک (در حادثه شکستن دست بهار)هم
... ز زند خامه به جان عدو شرار آورد
تو در قطار نبی نوع خود چنانستی
که شیر را به شتر کس به یک قطار آورد
اگر صداع برد ابله ازتو باک نه زانک ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - بهار در اسفند
... واندر لب جو صنوبر و ناژو
با سرو بنان به یک قطار آمد
بر شاخ شجر درفش فروردین ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۸ - لاله زار
... امراض گونه گونه کند بر تنت هجوم
و املاح شیشه شیشه کشد در برت قطار
زان گونه گونه گونه سرخت شود تباه ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۹ - فتنههای آشکار
... آلت دست ارتجاع و فاشیست
جملگی را قطار می بینم
بعد تصویب اعتبار رنود ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۱ - رود کارون
... به دریا چون موتور بر روی هامون
قطار نخل ها از هر دو ساحل
نمایان گشته با ترتیب موزون ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
... حسن آباد شد ز دور پدید
چند ماشین قطار استاده
همه از بهر حرکت آماده ...
ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۱ - بهشت خدا
... ور کهکشونش دنبله پیدایه پندری
سه خواهرون کشیده به پیش جدی قطار
سه چوچه دنبله سر بابایه پندری ...
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » به نام عشق وطن
... ماشاالله بود یک دزد این هزار اندر هزار
یک شتر برده است آن و این قطار اندر قطار
این چه سری بود رفت آن پای دار این پایدار ...
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷ - چشم انتظار
... که من هنوز بدان رهگذر گذارم نیست
قطار قافله همرهان مرا بگذشت
که من بلیت و گذرنامه قطارم نیست
چه عالمی که دلی هست و دلنوازی نه ...