گنجور

 
۲۴۰۱

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۳ - دل باختن آتبین به فرارنگ

 

... دلم گشت غرقه به دریای مهر

اگر راه بودی مرا اندکی

که دیده بر او برگمارم یکی ...

... همی رفت باید بر شهریار

سخن گفتن از دانش و راه و دین

که شاه جهان دوست دارد چنین ...

... که گردد رگ و خون من خویش تو

اگر راه یابم به پیوند شاه

رسد سوی گردون ز بختم کلاه ...

ایرانشان
 
۲۴۰۲

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۴ - گوی زدن آتبین با طیهور شاه

 

... چه میدان نو آیین جهانی فراخ

گشاده در او راه و میدان کاخ

ز زین آتبین رسته چون زاد سرو ...

... ز هر پرده پوشیده رویان شاه

سوی بامها برگرفتند راه

به انگشت یکدیگران را نهان ...

ایرانشان
 
۲۴۰۳

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۶ - پرسش آتبین با طیهور از راه دانش

 

... روان چون ز باده دژم ماندی

پس از راه دانش سخن راندی

فرع ترجمان در میان دو شاه ...

... بپرسید طیهور را آتبین

که نزدیک یزدان چگونه ست راه

چگونه شناسدش داننده شاه ...

... همین آفتاب و درخشنده ماه

ستاره که بر چرخ دارند راه

چنین داد پاسخ که ایشان همه ...

ایرانشان
 
۲۴۰۴

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۸ - خواستگاری آتبین دختر طیهور را

 

... که شایسته ی شاه و اندر خور است

چنین داد پاسخ که از راه داد

همی راست گویی تو ای کامداد ...

ایرانشان
 
۲۴۰۵

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۰ - برگزیدن آتبین فرارنگ را

 

فرع را فرستاد نزدیک شاه

که کی راه یابم بدین پیشگاه

مگر شاه امیدم بجای آورد ...

ایرانشان
 
۲۴۰۶

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۱ - آگهی یافتن طیهور از برگزیدن آتبین فرارنگ را

 

فرع پیش شاه اندر آمد ز راه

که را برگزید از میان گفت شاه ...

... همی غم چرا خیره بایدت خورد

چو از راه یزدان تو آگه نه ای

همی رنج بر دل چرا بر نهی ...

... کنون خانه ی آتبین و آن شاه

یکی گشت و ایدر نه دور است راه

بر شاه باشد فرارنگ بیش ...

ایرانشان
 
۲۴۰۷

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۶ - دیدن شاه آتبین جمشید را در خواب

 

... که منشور شاهی تو را داد شاه

همی کرد باید تو را ساز راه

به کام مهان گردد اکنون جهان ...

... چه چاره سگالم بدو گفت شاه

که جایی به دریا ندانیم راه

به دریا همی راه دانیم و بس

کجا پیل دندان نشانده ست کس ...

ایرانشان
 
۲۴۰۸

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۷ - آگاه کردن آتبین طیهور را از آهنگ بازگشت به ایران

 

... بجای من آن مردمی کرد شاه

که اندیشه زی آن نبوده ست راه

اگر بازگویم ندانمش گفت ...

... مرا سوی ایران فرستد به گاه

کز ایدر ندانم پس و پیش راه

به دریا مرا رهنمایی دهد ...

... به گنجور خسرو سپارم همه

جز از توشه ی راه دریا بنیز

نخواهم کشیدن همی هیچ چیز ...

... چو از کامداد این سخن یافت شاه

روانش در اندیشه گم کرد راه

چو جای سخن یافت گوینده مرد ...

ایرانشان
 
۲۴۰۹

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۸ - راهنمایی طیهور

 

بدو گفت طیهور کاکنون ز راه

بیندیش تا چون شود بی سپاه

که راه شما ایدر این است و بس

کجا پیل دندان نشانده ست کس

بدان راه رفتن نداردت روی

که رنج آید از دشمن کینه جوی ...

... خریدار گفتار من نیست هیچ

به راهی دگر باید او را بسیچ

مرا زآن فرستاد نزدیک شاه

که دارد کسان را که دانند راه

بدو گفت راهی دگر هست باز

ولیکن نه نزدیک دور و دراز

یکی هول راه است با ترس و بیم

رسیدن به خشکی به یک سال و نیم ...

... از آن شهرها چون برانی دو روز

یکی راه بینی تو نادلفروز

سوی کوه قاف آید آن راه سخت

نبیند چنان راه را نیکبخت

به شش ماه اگر خود گذشتن توان ...

... تن و دست و پایش بمانده ز کار

فراوان بر این راه بیرون شده ست

همانا که ده بار افزون شده ست

جز او کس نداند مر این راه را

همو به توان برد مر شاه را ...

... بدو گفت کز فر فرخنده شاه

به ما بر سبک گردد این سخت راه

بزودی به آباد جایی رسیم ...

ایرانشان
 
۲۴۱۰

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۹ - گفتگوی آتبین و طیهور و پیر ملّاح

 

... به ایران همی رفت خواهند باز

به راه که قاف و راهی دراز

ازیرا که نتوان شد از راه چین

که پرلشکر دشمن است آن زمین

از این راه رو گر نداری به رنج

که گنج است با رنج و با رنج گنج ...

... چگونه توانم همی ره برید

به دانش توان رفت بر راه راست

کند راه گم هرکه دانش بکاست

ز پیری و درویشی ای شهریار ...

... از این آب بی بن برآرم دمار

شوم تازه بر راه دریا گذار

غم دختر و رنج و بی مایگی ...

... همی سالیان صد بر آمد فزون

که آن راه را من ندیدم که چون

ولیکن به نیروی یزدان پاک ...

ایرانشان
 
۲۴۱۱

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۰ - بازگشت آتبین از راه دریا

 

... شما را به یزدان سپاریم گفت

که همراهتان ایمنی باد جفت

جهانجوی بر شاه کرد آفرین ...

... همی راند ملاح تا پنج ماه

نه آسود و نه نیز برتافت راه

پدید آمد از سوی چپ کوه قاف ...

... بگفت این و کشتی براندند تفت

دگرباره راه دو ماهه برفت

ندیدند از ایشان تهی کوه و دشت ...

... گذشتند از ایشان و دیگر سه ماه

از آن ژرف دریا براندند راه

جهان را ندانم که چند است خود ...

ایرانشان
 
۲۴۱۲

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۱ - رسیدن آتبین به خشکی

 

... به طیهور نامه فرستاد شاه

که بگذاشتیم ایمن این ژرف راه

ز دریا به خشکی رسیدیم شاد ...

... چو آن مردمان را گسی کرد شاه

به دریا کنار اندر آمد ز راه

برآورد خیمه در آن مرغزار ...

... یلان و دلیران دانش پژوه

بدان تا به دانش بدانند راه

که چون است راه سرافراز شاه

شتابان دویدند بر کوه قاف ...

... چنان کوه با رنج بگذاشتند

ز هامون یکی راه برداشتند

شب و روز پویان و ترسان ز راه

ز که و ز هامون و هر جایگاه ...

... به دریا رسیدند مردان شاه

ندیدند از آن پیشتر نیز راه

بر آن مرز مردم چو آرام کرد ...

ایرانشان
 
۲۴۱۳

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۳ - گفتگوی آتبین با جوانی از ایرانیان

 

... مر او را به بیشه درآورد شاه

به چربی بپرسیدش از رنج راه

که آگاهی از کار ضحاک چیست ...

... بخندید و پس گفتش ای نیکخواه

به نزدیک سلکت چه مایه ست راه

چنین داد پاسخ که مرد سوار

به سه روز رفتن توان زی حصار

بدو گفت دانی از ایدر تو راه

به کوه دماوند و آن جایگاه

بدانم که راهی نبهره ست گفت

همه بیشه و جایگاه نهفت ...

ایرانشان
 
۲۴۱۴

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۷ - دیدار آتبین با فرستاده ی سلکت

 

... یلان را در این بیشه جوینده ام

به بیشه همان نارسیده ز راه

به من بازخوردند مردان شاه ...

... ندارد ز ضحاکیان کس به کس

از ایدر بدو گفت چند است راه

به کوه دماوند و آن جایگاه ...

ایرانشان
 
۲۴۱۵

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۸ - رفتن دستور از بیشه به کوه دماوند

 

... به کوه دماوند کردند روی

نهانی به راهی دگر پوی پوی

مر آن کوه و آن دز در آن روزگار ...

... سوی گاو و ماهی فرو برده چاه

ز گوگرد ببریده یک لخت راه

همه ساله آن قلعه آباد بود ...

... ز بن برکند بیخ جادو و دیو

بجای آورد راه گیهان خدیو

ز گفتار او سلکت آمد بجوش ...

... مرا او فرستاد نزدیک تو

که روشن کنم راه تاریک تو

به دانش یکی برگرایم تو را ...

ایرانشان
 
۲۴۱۶

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۹ - آزمودن کامداد، سلکت را

 

... چو از مرد دین پاسخ آمد درست

یکی راه باریکتر بازجست

بدو گفت کای مهتر پاک رای ...

... بد و نیک او بازداند همه

گزیند ز کردارها راه راست

کجا راه کجا بی گمان کس نخواست

ببیند پس و پیش هر کار نیز ...

... ز خرسندی ای پیر گردن مکش

دگر کار دین است باریک راه

بیا گاه تن را ز مرگ و گناه ...

... نجنباندی بربدی هیچ لب

کراهست خودکامگی زیر دست

به مینو رسید و زآتش برست ...

... چه آگه تر است از همه گفت هوش

کراهوش نی نیستش چشم و گوش

کدامین هنر مرد را بهتر است ...

ایرانشان
 
۲۴۱۷

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۰ - دانش پرسیدن کامداد، برماین را و پاسخ او

 

... بپرس آنچه خواهی و پاسخ شنو

از این پیر فرتوت بر راه رو

جهاندیده دستور فرخ نژاد ...

... که ایدر به فرمان یزدان بود

بپرهیزد از راه و فرمان دیو

بود راست بر راه گیهان خدیو

بگو تا کدام است گفت آن دو راه

که ما را همی داشت باید نگاه

ره پاک یزدان کدام است و چیست

که بر راه دیوان بباید گریست

بهی راه یزدان شناسیم و بس

همی بتری هست با دیو رس ...

... بدان سر به دوزخ کشندش روان

دگر راه زفتی نماید دشوخت

که زفتی روان بی گمانی بسوخت ...

... که افزون در او یاد گردد خدای

در او راه و آیین نیکو نهند

به درویش و بیچاره بخشش دهند ...

ایرانشان
 
۲۴۱۸

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۱ - پذیره شدن آتبین سلکت را و سپردن فریدون را به وی

 

... بی آرام شد سلکت از شاه گفت

کنون اینک آمد بر این راه گفت

ز گفتار او شاد شد آتبین ...

... بپرسید و فرمود تا برنشست

خرامان همی راند با او به راه

فرود آمد و بر نشاندش به گاه ...

... ز کار فریدون چو پردخت شاه

سرافراز سلکت بپیمود راه

جهانجوی یک روز با او برفت ...

ایرانشان
 
۲۴۱۹

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۳ - خبر یافتن کوش از نشستن آتبین به دریا

 

... نه کوش آگهی داشت نه آن سپاه

که او داشتی راه دریا نگاه

چنین بود و این سال ده بر گذشت ...

... بدانست طیهور کز چین سپاه

به دریا نشسته ست و بگرفته راه

یکی زورق آراست با مرد چند ...

... فزون است ده سال تا او برفت

ز راه که قاف بگذشت تفت

کسانی که رفتند با او چو باد ...

... شوم گر زمن بازدارید دست

چو رفتم به چاره سپه را ز راه

برانگیزم از بهر طیهور شاه ...

ایرانشان
 
۲۴۲۰

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۴ - آگاه کردن کوش، ضحاک را از رفتن آتبین به ایران

 

... که بگریخت آن بدنژاد آتبین

ز کوه بسیلا نه از راه چین

به راهی که بر قاف دارد گذر

به بلغار و سقلاب رفت او به در ...

... نشاید کسی را جز او شاه را

بجوید نکن با بدان راه را

که در هفت کشور نیاید چنین ...

ایرانشان
 
 
۱
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۰۲۲