گنجور

 
۲۲۱

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۷۰

 

اگر عشق بلاست و در وی بسی عناست اما قوت او از جفاست آن جفا که معشوق بر عاشق کند چون بحقیقت بنگری آن جفا از معشوق برای طلب وفاست زیرا که در مقام فراق مقام کردن و در پی خودی آرام کردن کثرت و دویی است او می خواهد تا کثرت و دویی عاشق بوحدت و یکیباز آید و در پی آن پیوندی پدید شود ای عزیز جنگ معشوق صلح آمیز بود و صلح او جنگ آمیز تا طلب مؤید شود و عشق مؤکد گردد و عاشقان کار افتادۀ دل بباد داده دانند که در ابتداء عشق جنگ و عتاب و کرشمه و ناز بود تا عشق محکم گردد و در میانۀ ارتکاب اخطار و ناترسیدن از هلاک و تلف مهجه روی نماید ودر آخر سکون بی حرکت و سکوتبی گفت و انتظاری جست بحاصل آمد و آنچه درین مراتب گفته اند بدین قریب است

سکون ثم قبض ثم بسط ...

عین‌القضات همدانی
 
۲۲۲

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۹۴

 

... عن رؤیة الوجد مافی الوجد موجود

اما بعضی اضطراب از نقصان مضطرب در دید آید و بعضی از کمال واجد در نظر نیاید چنانکه سنگ زیرین آسیا که اندر کمال گردش بود در نظر ساکن نماید وتری الجبال تحسبها جامدة وهی تمر مر السحاب چون هستی عاشق در مبادی اشراق نور جمال سوزد لاحرقت سبحات وجهه ما انتهی الیه بصره حرکت یا سکون را در وی درین حال نشان نتوان کرد عجب چون نماند اضطراب که کند هستی عاشق عاریت است و در انتظار مشاهده مانده و بر خود درمانده هر زمان می گوید

انتظارم مده بر آتش و آب ...

عین‌القضات همدانی
 
۲۲۳

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۱۵۲

 

... والعین یحسد قلبی لذة الفکر

ای درویش چشم عاشق بارگاه جمال معشوق است از آن مردم دیده همیشه در حرکتست و حرکت وی از دو وجه بیرون نیست یا از شادی آنکه با معشوق هم خانه شده است در تقلب است یا از خوف مغلوبی خود از شدت ظهور او بی او بد و در تقلب است و نیکوتر در این معنی آنست که اهل انطباع گفته اند که چون صورت مریی در محل رؤیت منطبع شود دیده دیده شود روحانی گفته است

چشمی دارم همه پر از صورت دوست ...

عین‌القضات همدانی
 
۲۲۴

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۸۰ - در غزل است

 

... من ساکن از آن شدم که بی تو

جانم حرکت ندارد ای جان

چندان که نگه کنم ز عشقت ...

قوامی رازی
 
۲۲۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر

 

... ور هست چنان نیست که اصناف امم را

سبابه بقراط قضا یک حرکت یافت

شریان عدوی تو و شریان بقم را ...

انوری
 
۲۲۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح عمادالدین فیروز شاه

 

... در هیچ رکابی نکند پای کس آرام

آن لحظه که دستت حرکت داد عنان را

بر سمت غباری که ز جولان تو خیزد ...

انوری
 
۲۲۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح مجدالدین محمدبن نصر احمد

 

گرچرخ را در این حرکت هیچ مقصدست

از خدمت محمدبن نصر احمدست ...

انوری
 
۲۲۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در وصف ربیع و مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... تا که نه دایره گردون را

حرکت گرد چهار ارکانست

در جهان خرم و آباد بزی ...

انوری
 
۲۲۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح و تهنیت خدام صاحب ناصرالدین طاهربن المظفر هنگام باز آمدن از زمین غور به جانب هراة

 

... یارب آنشب چه شبی بود که در حضرت تو

منهی حزم حدیث حرکت کرد آغاز

جان ما تیره تر از طره خوبان ختن ...

انوری
 
۲۳۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۴ - در عذر کم‌خدمتی ومدح امیر مودود احمد عصمی

 

... چیست کان را متغیر نکند عمر دراز

از خلاف حرکت مختلف آمد همه چیز

اندرین منزل شادی و غم و ناز و نیاز ...

... دی در آن وقت که بر رای رفیعت بگذشت

که فلان باز حدیث حرکت کرد آغاز

گرهی گشت بر ابروی شریفت پیدا ...

انوری
 
۲۳۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۳ - در مدح متمن الحضرة سعدالدین اسعد بن اسماعیل

 

... شعر چون بکر بود و مرد معیل

تا کند آسمان همی حرکت

تا کنند اختران همی تحویل ...

انوری
 
۲۳۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۵ - در مدح جلال‌الوزرا مجدالدین علی

 

... بر امید مدد رزق به سوی در تو

هم به اول حرکت سجده کند جان جنین

گر شود عرق زمین ممتلی از هیبت تو ...

انوری
 
۲۳۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۴ - در صفت قصر و باغ منصوریه و مدح ناصرالدین طاهر

 

... اژدهای فلکی را چه غم از مارافسای

تا جهان را نبود از حرکت آسایش

در جهان ساکن وز اندوه جهان می آسای ...

انوری
 
۲۳۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح فخرالسادة مجدالدین ابوطالب نعمه

 

... تا که ایام بپاید تو چو ایام بپای

تا نیاسود شب و روز جهان از حرکت

روز و شب در طرب و کام و هوا می آسای ...

انوری
 
۲۳۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۹ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... تویی آن کس که اگر منع کنی

باد را از حرکت بنشانی

اول فکرتی و آخر فعل ...

انوری
 
۲۳۶

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۱ - در مذمت سواری

 

... تو چو کوهی و در مفاصل کوه

حرکت جز به سعی زلزله نیست

انوری
 
۲۳۷

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - در جواب مکتوب عمادالدین پیروزشاه

 

... وگر ستاره با عطای عمر باشد راد

به شکل باد روم زانکه باد در حرکت

نیاورد ز بیابان و آب جیحون یاد ...

انوری
 
۲۳۸

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴۱ - در وصف بنا و مدح میر عمید

 

... هست کاملتر از تو یک موجود

تا که افلاک را در این حرکت

نیست کون و فساد کس مقصود ...

انوری
 
۲۳۹

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵۶

 

... ناگهانی چو سوی قصر چمید

مگر اندر میان آن حرکت

چین دامن زخاک ره برچید ...

انوری
 
۲۴۰

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - یمدح الصدر السعید امین الدین صالح المستوفی

 

... گرش انصاف تو در طبع مقرر گردد

زورق چرخ زموج حرکت باز استد

گرش از حلم گر انسنگ تو لنگرگردد ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۳۵