عشقت شفقت ندارد ای جان
مهرت برکت ندارد ای جان
ازجمله نیکوان عالم
کس این درجت ندارد ای جان
آن کس که ز عشق تو بمیرد
جز غم ترکت ندارد ای جان
در راه فراق تو از آن لب
عاشق نفقت ندارد ای جان
من ساکن از آن شدم که بی تو
جانم حرکت ندارد ای جان
چندان که نگه کنم ز عشقت
کارم ثمرت ندارد ای جان
بر عاشق مشفقت قوامی
آن لب شفقت ندارد ای جان
یک بوسه به بنده باز دادن
چندین عظمت ندارد ای جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و درد فراق صحبت میکند. شاعر از بیرحمی و بیمحبتی معشوقه شکایت کرده و میگوید که عشق او نه تنها شفقت ندارد، بلکه رنج و غم را برای عاشق به ارمغان آورده است. او تاکید میکند که هرچه تلاش کند، عشقش ثمری نمیدهد و بدون معشوق، زندگیاش حرکت ندارد. در نهایت، از معشوق درخواست میکند که با یک بوسه بر او ترحم کند، چرا که این کار برای او ارزشمند خواهد بود.
هوش مصنوعی: عشق تو دیگر به رحم و جود نمیآید، ای جان؛ محبت تو همواره بیثمر و بیفایده است، ای جان.
هوش مصنوعی: در میان خوبان این جهان، هیچکس به این مرتبه و مقام نیست، ای جان.
هوش مصنوعی: آن کسی که به خاطر عشق تو از دنیا برود، جز غم و اندوه ترک کردن تو را نخواهد داشت، ای عزیز.
هوش مصنوعی: در مسیر جدایی تو، آن لب عاشق از عشق و اشتیاق پر نمیشود، ای جانم.
هوش مصنوعی: من به خاطر نبودنت، زندگیام بیحرکت و ساکن شده است، ای عزیز.
هوش مصنوعی: هرچه بیشتر به عشق تو نگاه میکنم، میبینم که در زندگیام فایدهای ندارد، ای جان.
هوش مصنوعی: در مورد عاشق باید با مهربانی و لطافت رفتار کرد، زیرا لبهای دوستی و محبت اینگونه نیستند، ای جان.
هوش مصنوعی: یک بوسه به من ارزش زیادی ندارد، ای جان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.