صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۷
... شکست سنگ ره ما کجا تواند شد
که همچو موج ز دریاست بال و پر ما را
چو تخم سوخته کز ابر تازه شد داغش ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۹
مبین ز موج تهیدست خوار دریا را
که روی کار بود پشت کار دریا را
شکسته تا نشوی چون حباب هیهات است
که همچو موج کشی در کنار دریا را
ز کوه صبر فزون گشت بی قراری دل ...
... غرض رساندن فیض است ورنه در ایجاد
حباب و موج نیاید به کار دریا را
نمی شود نفس پاک گوهران باطل ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۸
... مشو ز گرد کسادی غمین که از ساحل
رساند موج به دریا ز دست رد خود را
مکن شتاب که جان می برد به صبر برون ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۶
... چگونه راست توان کرد کار عالم را
مبند نقش اقامت که همچو موج سراب
قرار نیست دمی پود و تار عالم را ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳
... چو آب آینه ام برقرار خود دایم
ز موج حادثه دل بی قرار نیست مرا
یکی است در نظر من بلند و پست جهان ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۴
... قرار در دل امیدوار نیست مرا
همان چو موج زنم دست و پا ز بی تابی
ز بحر اگر چه امید کنار نیست مرا ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۶
... علاج تشنه دیدار نیست جز دیدار
به چشم موج سراب است سلسبیل مرا
نکرده است چنان عشق او سبکروحم ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹
... چگونه پای به دامن کشم درین وادی
که موج ریگ روان است تازیانه مرا
به خاک شوره کند تخم پاک را باطل ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۱
... گره به هستی موهوم چون حباب مزن
بگیر ناخنی از موج و این گره بگشا
کلید قفل تو در اندرون خانه توست ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۷
... به میکشان کمرو تاج لعل می بخشد
به هر پیاله ز موج و حباب شیشه ما
سپاه عقل گرانسنگ را به هم شکند ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۹
... مجنون کمند طره لیلی کند خیال
بر روی دشت جلوه موج سراب را
دلمرده ای که سر به گریبان خواب برد ...
... خونابه است شاهد خامی کباب را
ای گل که موج خنده ات از سر گذشته است
آماده باش گریه تلخ گلاب را ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۰
... صایب ز مد عمر اقامت طمع مدار
آرام نیست جلوه موج سراب را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۶
... پر حور ساخت عالم خاکی سرشت را
هر موج سبزه صیقل زنگ کدورت است
از کف درین دو هفته مده طرف کشت را ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰
... در پای خم خراب نباشد کسی چرا
اکنون که موج فتنه جهان را گرفته است
در کشتی شراب نباشد کسی چرا ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱
... در پای خم شراب ننوشد کسی چرا
دریا ز موج دست ستم چون برآورد
پیراهن حباب نپوشد کسی چرا ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۰
... آزادگان شکسته دل از چرخ نیستند
چون گل شکسته موج شراب این ایاغ را
آسوده از خزانم و فارغ ز نوبهار ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۶
... چشمی که راه برد به آن لعل آبدار
موج سراب می شمرد سلسبیل را
از همت بزرگ به دولت توان رسید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۸
... در حقه کرده لعل تو در یتیم را
موج از حقیقت گهر بحر غافل است
حادث چگونه درک نماید قدیم را ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۱
می در پیاله خون جگر می شود مرا
باد مراد موج خطر می شود مرا
گر از در گشاده دل خلق وا شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۲
... مستانه جلوه های تو در هر نظاره ای
چون موج سر به آب بقا می دهد مرا
میخانه ها به آب رسید از خمار من ...