به شاهراه توکل بود سفر ما را
یکی است توشه و زنار بر کمر ما را
گذشته است ز سر آب هر کجا هستیم
غم کنار و میان نیست چون گهر ما را
به خوش عنانی ما گوهری ندارد بحر
توان ز خویش نمودن به یک نظر ما را
شکست سنگ ره ما کجا تواند شد؟
که همچو موج ز دریاست بال و پر ما را
چو تخم سوخته کز ابر تازه شد داغش
ز باده شد غم و اندوه بیشتر ما را
حریف باده آن چشم های مخموریم
نمی توان به قدح ساخت بی خبر ما را
چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم
که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را
شده است سینه ما همچو تیغ جوهردار
ز بس که آه شکسته است در جگر ما را
چه شکرهاست که در خارزار امکان نیست
به غیر عشق گرفتاری دگر ما را
به هر زمین نفشانیم تخم خود صائب
نظر به سوختگان است چون شرر ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توکل و اعتماد به خداوند اشاره دارد و سفر را به عنوان مسیری معنوی توصیف میکند. شاعر میگوید که تنها توشه آنها ایمان و اعتقاد است و هیچ غمی ندارند. آنها خود را همچون مرواریدی میدانند که در دریا وجود دارد و هیچ مانعی نمیتواند بر سر راهشان باشد. احساسات عمیق و عشق به پروردگار در دل آنها جایی دارد و در بحرانها و سختیها، امید را از دست نمیدهند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که در زندگی، عشق به خداوند مهمترین مسئله است و آنها بذر این عشق را در هر کجا که باشند، میکارند.
هوش مصنوعی: سفر ما به سوی اعتماد و توکل است، و تنها یک بار سفر میکنیم. توشهامان بر دوش ما است و ایمان ما را به هم میپیوندد.
هوش مصنوعی: هر جا که هستیم، غم و ناراحتی در کنار ما نیست، مثل جواهری که در دل آب وجود دارد و نمیگذارد غم به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: عظمت و زیبایی ما نیازی به جواهری ندارد. در یک نگاه، دریا میتواند تواناییاش را به ما نشان دهد.
هوش مصنوعی: موانع و مشکلاتی که در مسیر ما وجود دارد، چقدر میتوانند ما را متوقف کنند؟ چرا که ما همچون موجهای دریا هستیم که به پیش میرویم و آزادی و قدرت پرواز داریم.
هوش مصنوعی: مانند تخمی که سوخته و از باران تازه شده، درد و غم ما از باده بیشتر شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر چشمهای مست و جذاب تو، نمیتوان برای من شراب تهیه کرد، زیرا من از حال خود بیخبرم.
هوش مصنوعی: ما آنقدر غرق فکر تو شدهایم که مانند سبویی که خشک شده، دستمان زیر سرمان قرار گرفته و بیحرکت ماندهایم.
هوش مصنوعی: سینه ما مانند تیغی تیز و درخشان شده است، زیرا ز هر آهی که از دل شکستهمان برآمده، اثر درد و رنج به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: در دنیای پرچالش و سخت، فقط عشق است که ما را دچار مشکل میکند و هیچ چیز دیگری نمیتواند ما را به این اندازه مبتلا کند.
هوش مصنوعی: ما هر جا که برویم و تاثیر بگذاریم، به سوختگان و آسیبدیدگان نگاه میکنیم، چون مثل یک آتشزنه، تأثیر ما بر اطرافیان مشخص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
جهان چه می به قدح ریخت بی خبر ما را
که خاک شد سر و نگذاشت درد سر ما را
محبت عجبی در میانه ی من و اوست
زمانه گر بگذارد به یکدگر ما را
چنان کرشمه به ما می کند، که پنداری
[...]
گداخت سیم وش آن شوخ سیمبر ما را
به پیچ و تاب درآورد آن کمر ما را
چو جام، گردش آن چشم پرخمار امروز
ز حادثات جهان کرد بی خبر ما را
چو گردباد به خود ای نفس، چه می پیچی؟
[...]
خدای ساخته گنجینه گهر ما را
نموده مظهر خود پای تا بسر ما را
کمال عزت ما بین که حق بحد کمال
چو خواست جلوه کند ساخت جلوه گر ما را
برای اینکه کند خویش جلوه در انظار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.