گنجور

 
۲۰۶۱

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۰ - در مدح دهقان اجل احمد سمسار

 

... آنرا که نیابد چو تو ممدوح سزاوار

زان بار گرانتر نبدی بر دل و جانم

کم خواسته بایستی جز بر در تو بار

از خدمت تو دور نباشم بهمه حال

خواهی بحضر خوه بسفر این بار آن بار

گر در حضری بنده ترا هست ثنا خوان ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۲

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح دهقان اجل احمد

 

... آن حریر فستقی را رنگ دینار و زریر

چون فقیران بار و بر یکبارگی درباختند

سایه دار و میوه دار و مذهب این دارد فقیر ...

... کاندر آمیزد بطبع مردم برنا و پیر

پیر و برنا را برآمیزد بروز بار و بزم

صدر برنا بخت پیر اندیشه روشن ضمیر ...

... بهره بدخواه تو اندیشه و کرم و زحیر

جاه بدخواه تو از ادبار در تحت الثری

رایت اقبال نگذشته از چرخ اثیر

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۳

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۶ - در مدح علی بن حسین بن ذوالفقار

 

... جایش بهشت باد که در خاندان خویش

پرورده بهشت شد آن مفخر تبار

اعمال نیک او شده از مرگ منقطع ...

... من بوسه داده ام دگران بوسه می دهند

تا همچو من شوند و به از من هزار بار

در بنده بودن تو ز پیری مقصرم ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۴

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - در مدح فخرالدین

 

... منت خدایرا که بصدر و سریر خود

آمد از آنکه رفت بصد بار خوب تر

خورشید سوی برج حمل بر چسان رسد ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۵

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۸ - در مدح علی بن ذوالفقار

 

... خورشید کم ز ذره و دریا کم از شمر

بی بار شکر منت احسان و جود تو

آزاده ای نیابی در کل بحر و بر ...

... در خدمت تو آمده مخدوم پیشه گان

بسته بصدر بار تو چون بندگان کمر

وین بندگان نخشب مانده ز جاه تو ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۶

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح تاج الدین محمود

 

... او تاجدار ملک هنر زیبد و عدوش

در بارگاه حشمت او گشته تاج دار

تا آمد از دیار خراسان بماورا ...

... نور دلی و راحت روح و سدید دین

عبدالکریم صدر کرام و سر کبار

عبدالکریم صدری کز وی کریمتر ...

... او اصل مهتریست مران اصل را تو فرع

تا زان بتو چو جسم بروح و شجر ببار

مستوفی ممالک مشرق تویی و هست ...

... بی سهو و بی غلط بجریده نشان کنی

از پیش باد اگر بهزیمت رود غبار

دانی شمار آن و ندانی که سیم و زر ...

... بر شاعران ثنای تو در سال سنت است

بر من رهی فریضه بروزی هزار بار

گر شعر بنده هست بدین چاشنی پسند ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۷

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - در مدح نظام الدین

 

... از کمان چرخ بر جان بداندیشان تو

تیر باران بلا بادا چو دردی ز مهریر

حاسدانت را زباد حسرت و بار ندم

دم بسان زمهریر و دل بکردار سعیر ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۸

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح دهقان علی بن احمد

 

... گر خون من بریزد از آن غمزه غازیم

باشد ز بار خون من آزاد گردنش

یکتن ز اولیای من از بهر خون من ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۹

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۱ - در مدح فخرالدین علی بن احمد

 

... تا در تن و روان تو تاب و توان در است

در زلف مشکبوی و خط مشکبار باش

با بوی مشک و با غزل خوش بمجلس آی

هشیار گرد و مادح صدر کبار باش

فرزند فخر دین که ز جان نبی بدو ...

... تا فارغیت باشد مشغول کار باش

دینار بار بر کف آزاده زادگان

آزاده وار با کف دینار بار باش

در دهر کار به زشراب و شکار نیست ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۰

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح فخرالدین علی بن احمد

 

... نسرین تازه بردمد از تری حنک

ور بار حلم تو به زمین برنهد خدای

موی بشیزه بفکند از گاو و از سمک ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۱

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - در مدح افتخارالدین

 

... آنکس که فرق داند گرد انگبین زخل

پی بار منت تو کسی در جهان نماند

از بندگان باری عز اسمه و و جل

نالانی تو تا خبر آمد بنزد تو ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۲

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح صفی الدین

 

... چنانکه سرو ببالد ببوستان تو ببال

حسود جاه تو بادا ز بار محنت و غم

نحیف تن چو خلال و خمیده قد چو هلال ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۳

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - در مدح جمال الدین محمود

 

... وگر همای نگیرد خجسته فری ازو

بران همای شو پر و بال بارو وبال

ایا همای همایون اهل دانش و فضل ...

... سری نه بینم در هیچ تن درین عالم

که بار بر تن او نیست گردنش حمال

بطوق منت و احسان تو همه شعرا ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۴

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - در مدح نظام الدین محمد بن علی

 

... به امر نافذ مأمور پرورنده به لطف

نظام داده دگرباره ملک را به نظام

نظام دین محمد محمد بن علی ...

... چو خور ز گردون رخشنده ای و بخشنده

ز بار منت تو نیست گردنی بی وام

کسی ز اهل قلم نیست از تو مکرم تر ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۵

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - در مدح شاه مسعود

 

عید فرخ بسرای ملک مشرق و چین

بار خواه آمد و زانو زد و بوسید زمین

به زمین بوس چو فردوس بیاراست سرای ...

... که شد از لشکر منصور ملک فتح مبین

دشمنانش را ادبار چنان باد چنان

دوستانش را اقبال چنین باد چنین ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۶

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح تمغاج خان

 

... ز بیقراری شمشیر از قرار جهان

جهان زکس زکم و بیش کار و بار نیافت

ز بارگاه وی افزود کار و بار جهان

ز عدل اوست بسی بندگان ایزد را

خلاص و راحت و آزادگی ز بار جهان

شه مظفر تمغاج خان که ملک وی است ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۷

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح شجاع الدین

 

... سر سپه شکنان بوعلی شجاع الدین

بهاء دولت عالی مبارز الحضرت

پناه حضرت سلطان ملک روی زمین

مبارزی که مراو را بروز بار و مصاف

هرآنکه دید به بیند بچشم روشن بین ...

... که عدل تست چو طوبی جهان چو خلد برین

همیشه تا چکد از ابر قطره باران

ز کف راد برافشان بخلق در تمثین ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۸

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح گوید

 

... تو صاحبی و صاحب اقبالی

واعدات گشته صاحب ادباران

گشتند خصم جان تو مرمشتی ...

... تخم امید فرقه طراران

جبار دست دادت در گیتی

تا بشکنی تو گردن جباران

دست عنایت تو بیندازد

بار گران ز پشت گرانباران

تیمار و غم مبادت تا باشی ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۷۹

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - در مدح احمد بن علی

 

شکسته زلفا عهد و وفای من مشکن

چون زلف خود مکن از بار هجر قامت من

چو من بدام هوای تو پای بسته شدم ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۸۰

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۴ - در مدح افتخار الدین عمر

 

... تا جاودان بیابد سالی و بگذرد

آید دو بار عید و یکی بار مهرگان

هر مهرگان و عید که آید به خرمی ...

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۶۵۵